پیشوا، چشمانش جایی را نمیدید. اما میدانست او را به پناهگاه میبرند. ترس، زبانش را به بند گرفته بود. نمیتوانست باور کند. در کمتر از یک روز از آغاز جنگ، گویا مسیر جنگ تغییر کرده است. شاید عقابهای ایرانی نباشند و از اسرائیل آمدهاند. شاید هم کودتا شده است از سوی خائنان و وطنفروشان.
سپیدهی اولین روز پاییز، رودخانهی دجله را روشن کرد. دود و آتش از پایگاه الرشید و فرودگاه بغداد بلند میشد. صدای آژیر و رگبار مسلسل مردمِ هراسانِ بغداد را به خیابانها کشانده بود. عقابهای تیزپرواز بر تخت پیشوای بغداد نشستند.
چاپ شده در نشریه آفتاب صبح نیشابور / شماره ۱۴۳ / چهارشنبه ۲۶ شهریور ۱۴۰۴
داستان های کوتاه یا خیلی کوتاهِ مجموعه ی «زن هایی که فقط گوش می کنند» اثر جدید زهره احمدیان، نه یک انتخاب صرفا تکنیکی، بلکه نسبت وجودی با زندگی است. من همیشه عمر را کوتاه دیده ام و فاصله ی زیست و مرگ برای من بسیار فشرده است. همین فشردگی باعث می شود که برخی نویسندگان مانند زهره احمدیان، جهان را نه در گستره ی مفصل و طولانی، بلکه در لحظه های تراکم یافته ببینند. به نظرم داستان کوتاه یا داستان کوتاه کوتاه، شکل ادبی همین تجربه ی زیستی است. شکلی که ممکن است در یک لحظه و در برخوردی کوچک، تمام جهان را به طور فشرده منعکس کند.
من اوایل سال ۱۳۹۴ زمانی که مسئولیت انجمن داستان نویسی اداره ی فرهنگ شهرستان نیشابور را بر عهده داشتم؛ کتابِ «دلتنگی های گربه تنهای من» اثر مشترک زهره احمدیان و رضا خماریان را خواندم و نقدی هم نوشتم و در هفته نامه خیام نامه همان سال منتشر شد.
در آن زمان نوشتم: «ویژگی های روانشناختی، تمثیلی، نمایشی و احساسی در داستان های زهره احمدیان بسیار مشهود است و حوزه زبانی به حوزه توصیفی و گزارشی حرکت دارد و بیشتر میل به قصه گویی توصیفی و گزارشی دارد.»
ورود زهره احمدیان به جهانِ داستان نویسی از مسیر داستان کوتاه و داستان کوتاهِ کوتاه بود و گویا شگفتی این نوع فرم ادبی برای زهره احمدیان تمام نشدنی است. فعلا در این نوع فرم ادبی می خواهد با حداقل ها، چیزهایی را تجربه کند. که شاید می خواهد بگوید کوتاهیِ زیستن آنقدرها برای انسان امروزی مجال ندهد.
کتاب «زن هایی که فقط گوش می کنند» اولین اثر مستقل زهره احمدیان است که می خواسته تجربه ای تازه داشته باشد و مجموعه ای بنویسد که داستان هایش هر چند مستقل اند با نخی نامرئی به هم وصل باشند. این مجموعه می تواند آغاز این تجربه برای زهره احمدیان باشد.
در این مجموعه، زبان کارکردی روایی دارد. روایت ها، ساده اند و زهره احمدیان در این مجموعه در مقام تجربه گر حضور دارد.
در ده سالِ گذشته حضور بانوان و دختران در عرصه ی داستان نویسی شهرستان نیشابور نسبت به آقایان بسیار بیشتر و پُررنگتر بوده است؛ که این عامل نیاز به بررسی و تحلیل بیشتر در مقاله ای جداگانه دارد.
در داستان نویسی بانوان و خانم های شهرستان نیشابور هرچند در سال های گذشته شاهد رشد و شکوفایی بودیم؛ اما در مقایسه با ادبیات داستانی کشور و حتی شهرهای بزرگ مانند تهران، شیراز و اصفهان و نیز در مقایسه با داستان های کوتاه ایرانی و رمان های دهه ی ۴۰ و ۵۰ هنوز عقب هستیم و باید تلاش بیشتری در این حوزه ادبی و هنری صورت گیرد.
با این حال واقعیت تلخ این است که داستان کوتاه امروز آن طور که باید خوانده نمی شود و یا در مسیرهایی غریب و ناامید کننده پیش می رود.
آرزوی من این است که روزی برسد داستان کوتاه ایرانی را بی هراس نوشت و بلندبلند خواند و منتشر کرد.
کار خانم زهره احمدیان قابل ارج است. همچنین در نگه داشتنِ چراغ «انجمن عصر داستان نیشابور». در این زمان هایی که شاهد کاهش کتابخوانی، سانسور، گرانی کاغذ، ناامیدی، ترس از آغاز دوباره جنگ، تحریم، بی آبی، بی برقی و مشکلات بسیار در کشورمان هستیم؛ زهره احمدیان، هر چهارشنبه تعدادی از دختران و پسرانِ جوان را دور هم جمع می کند؛ داستان می خوانند و داستان را برای آنها بررسی و تحلیل می کنند؛ که کاری ستودنی و قابل ستایش است.
نشست رونمایی از مجموعه داستان «زن هایی که فقط گوش می کنند.» اثر زهره احمدیان و کتابِ آمورشی «مهارت های یادگیری از خانه تا مدرسه» اثر اعظم دانش بلاغی، سه شنبه ۱۱ شهریور ماه سال جاری در سالن ادیب با حضور علاقه مندان به کتاب و ادبیات داستانی برگزار شد.
در این نشست، مجید نصرآبادی، حجت حسن ناظر و مصطفی بیان درباره ی دو کتابِ جدید سخنرانی کردند. همچنین استاد خدابخش صفادل بخش های کوتاهی از شعرشان و ارتباط جدا ناپذیر داستان و شعر را برای حاضران در این نشست قرائت کردند.
فرانسوی ها نویسنده ای دارند به نامِ «اُنوره دو بالزاک»؛ نویسنده ی قرن نوزدهم. منتقدها و علاقه مندان به بالزاک بر این باور هستند که اگر روزی به هر دلیلی شهر پاریس با خاک یکسان شود از روی رمان های بالزاک می توانند مجدد شهر پاریس را بازسازی کنند!
بالزاک نویسنده ی نامدار فرانسوی و از پیشگامانِ مکتب رئالیسم اجتماعی است. او با ذکر جزئیات در بناها، خیابان ها، پل ها و همچنین لباس های مردها و زنان در رمان هایش بسیار مشهور است. زیرا وی نویسنده ی جزئی نگر است و جزئیات را بسیار ظریف و با دقت در داستان هایش می آورد.
حالا چرا مقدمه ی یادداشتم را با آوردنِ نامِ بالزاک آغاز کردم؛ زیرا نمونه ی بارز از این شکل از نگارشِ داستان نویسی را ما در رمانِ «آشوب» اثر محسن درجزی داریم.
اگر می خواهیم بدانیم نیشابور در دوره ی پهلوی دوم به چه شکلی بوده و یا بخواهیم با بناها، خیابان ها و حوادثِ شهر نیشابور در آن دوران آشنا شویم؛ بهترین منبع، رمانِ «آشوب» است!
محسن درجزی به عنوان یک نویسنده ی نیشابوری، ماهرانه و هنرمندانه ادای دینی به دیار خود کرده است و نشانه هایی از نیشابور قدیم را در جای جای داستان آورده است: کاروانسرای شیردار، آب سلطان آباد (خیابان هفده شهریور)، فلکه شغال ها (میدان حافظ)، پی بره ( اواسط کوچه ی میرآبادی های فعلی، جنب میدان باغات)، هتل خیام (جنب بانک ملی مرکزی)، خیابان خاکی شمالی (خیابان فردوسی شمالی)، سینما ایران، کارخانه روغن نباتی، گاراژ رحیم زاده، امیران، خیام و….
داستان «آشوب»، پیرامون زادگاه خودِ نویسنده، نیشابور، نوشته شده است؛ و از نظر مضمون، مربوط به پایین ترین طبقات اجتماعی، یعنی فقر، فساد اخلاقی و قاچاق است.
رمان «آشوب» از نظر ایجاد ارتباط و عواطف عمیق عاشقانه بین شخصیت های اصلی داستان و از نظر اصول فن داستان نویسی، به عنوان یک «شاهکار ادبی»، نقطه عطفی در قصه نویسی «محسن درجزی» محسوب می شود.
«آشوب» نام دختری چشم آبی که در دل ها آشوب بر پا می کند و با قرار دادن آیینه مطمئن است که مردان جوان به خوبی او را مشاهده می کنند.
محسن درجزی، داستان نویس و نمایشنامه نویس، متولد سال ۱۳۳۰ در نیشابور است. از او پنج رمان با عنوان های : «سالهای درنگ»، «آشوب»، «غلام غلمان»، «سیب به سر» و «اسمی که هرگز پیدا نشد» منتشر شده است. شنبه ۲۱ تیر ماه سالِ جاری به بهانه ی روز قلم به همت انجمن های مردم نهاد شهرستان نیشابور و تعدادی از دوستداران قلم و کتاب از استاد محسن درجزی قدردانی شد.
مهلت ارسال داستان برای شرکت در «هفتمین دوسالانه جایزه داستان سیمرغ»، یکشنبه ۱۵ تیر ماه ۱۴۰۴ به پایان رسید.
در این مرحله، ۶۰۰ نویسنده از داخل و خارج از کشور داستان ارسال کردند. که بیشترین داستانها به ترتیب از استانهای تهران، خراسان رضوی، فارس، اصفهان، گیلان، خوزستان و کرمانشاه ارسال شده است. همچنین از کشورهای آمریکا، کانادا، آلمان، استرالیا، سوئد، اتریش، امارات و افغانستان داستانهایی به دبیرخانه این جایزه ادبی رسیده است.
مرحله اول داوری داستانهای ارسالی به «هفتمین دوسالانه جایزه داستان سیمرغ» آغاز شده و پیشبینی شده است که در نیمه اول شهریور ماه، اسامی راه یافتگان به مرحله نیمه پایانی این جایزه ادبی اعلام شود.
جایزه ادبیِ مستقل و مردمیِ «داستان سیمرغ» از سال ۹۴ به ابتکار «انجمن داستان سیمرغ نیشابور» و با مشارکت بخش خصوصی پایهگذاری شد و هدف از برگزاری این جایزه ادبی، کشف، معرفی و تولید آثار خلاق و برتر داستانی است.
«هفتمین جایزه داستان سیمرغ» در دو بخش ملی (ویژه نویسندگان فارسی زبان) و منطقهای (ویژه نویسندگان نیشابوری) و با حضور شش داور مطرح کشوری برگزار میشود.
داستانهای رسیده در دو مرحله داوری میشوند و اسامی داستانهای رسیده به مرحله دوم، پیش از داوری نهایی در وبلاگ، اینستاگرام و کانال تلگرامی «انجمن داستان سیمرغ نیشابور» با آدرس Simurgh_Dastan منتشر خواهد شد. در این دوره، سه داور در بخش هیئت انتخاب و سه داور در بخش هیئت داوری حضور دارند. در بخش هیئت انتخاب، سه نویسنده و صاحب نظر در زمینه ادبیات داستانی و نقد ادبی از نیشابور و خراسان رضوی حضور دارند و در بخش هیئت داوری از سه نویسنده مطرح کشوری دعوت شده است.
برای رعایت عدالت در داوریهای اولیه و نهایی و نیز رفع هر گونه شائبهای، آثار به صورت کدبندی شده در اختیار داوران قرار گرفته است و تا هنگام داوری نهایی، هیچکس از هویت نویسندگان آثار برتر، اطلاعی نخواهد داشت.
بر اساس فراخوان، جوایز این جایزه ادبی در بخش ملی، تندیس سیمرغ و جایزه ۲۰ میلیون تومانی به نفر برگزیده تعلق گرفته و به سه نفر شایسته تقدیر نیز لوح تقدیر و یک میلیون تومان اعطا میشود همچنین در بخش منطقهای (ویژه نویسندگان نیشابوری) به نفر برگزیده تندیس سیمرغ و ۱۰ میلیون تومان تعلق گرفته و به سه نفر شایسته تقدیر نیز لوح تقدیر و یک میلیون تومان اهدا میشود.