بایگانی برچسب‌ها : مریم آمارلو

نگاهی به آثار منتشر شدۀ ادبیات داستانی نیشابور در سال ۱۴۰۲

گزارش ادبی:

پُرکارترین سالِ ادبیات­داستانی نیشابور بزرگ

نگاهی به آثار منتشر شدۀ ادبیات داستانی نیشابور در سال ۱۴۰۲

مصطفی بیان / داستان نویس

سالی که پشت سر گذاشتیم، پُرکارترین سال ادبیات داستانی نیشابور بزرگ بوده است و این باعث شد نامِ نیشابور در صدر اخبار و خبرگزاری­های معتبر کشور در حوزۀ کتاب و ادبیات باشد.

مهم­ترین رویداد ادبی سال ۱۴۰۲، برگزاری ششمین دورۀ جایزۀ مستقل و مردمیِ «داستان سیمرغ» بود که آیین پایانی آن شنبه ۱۶ اردیبهشت ماه با حضور داوران، برگزیدگان، داستان­نویسان و علاقه­مندان به ادبیات داستانی برگزار شد. در این دوره، حضور بانوان بسیار پُررنگ بوده است و بیشترین سهم جوایز از آنِ بانوان بود. همچنین در آیین پایانی ششمین جایزه داستان سیمرغ از مریم اسلامی، شاعر و نویسندۀ کودک و نوجوانِ همشهری تقدیر شد و ایشان نشانِ افتخار جایزه داستان سیمرغ را از دست جعفر توزنده­جانی، عباس کرخی و دکتر مهدی نوروز دریافت کردند.

حاصل این دوره از جایزه داستان سیمرغ، انتشار داستان­های منتخب بود که پاییز ۱۴۰۲ توسط نشر داستان با عنوان «معمولیِ معمولی» منتشر شد؛ همچنین ۵ داستان شایسته تقدیر از ۵ بانوی داستان­نویس نیشابوری به همت انجمن داستان سیمرغ نیشابور و با همکاری نشریه آفتاب صبح نیشابور در یک ویژه­نامه با عنوانِ «سیمرغ نامه» منتشر شد، که با استقبال خیلی خوب همشهریان روبرو گردید؛ و قرار بر این شد هر سال یک یا دو ضمیمۀ ادبیات داستانی با همین عنوان از آثار نوقلمان و داستان­نویسان جوان شهرمان منتشر شود. به امید خدا، دومین شمارۀ ضمیمۀ ادبیات داستانیِ «سمیرغ نامۀ ۲» همزمان با آغاز دهمین سالِ فعالیت «انجمن داستان سیمرغ نیشابور» در اوایل تابستان ۱۴۰۳ منتشر خواهد شد.

انتشار ۱۰ کتاب داستانی

امسال برخلاف سالِ ۱۴۰۱ شاهد افزایش انتشار کتاب در بخش رمان و مجموعه­داستان از سوی نویسندگانِ با تجربه و حرفه­ای شهرمان بودیم.

انجمن داستان سیمرغ نیشابور، داستان­های منتخب ششمین جایزه داستان سیمرغ را با عنوان «معمولیِ معمولی» در پاییز ۱۴۰۲ به همت نشر داستان در ۱۰۸ صفحه و به قیمت ۹۵ هزار تومان منتشر کرد. در این مجموعه، داستان­هایی از ۵ بانوی برگزیده: دریا چوبین، معصومه دهنوی، سارا عیش­آبادی، فاطمه داغستانی و خاطره قیصری به چاپ رسیده است.

همچنین چاپ دومِ داستان­های منتخب پنجمین دورۀ جایزه داستان سیمرغ با عنوان «ده داستان برای سیمرغ» توسط نشر داستان، اواخر تابستان وارد بازار کتاب شد. این مجموعه شامل ۸ داستان است از راضیه مهدی زاده (تهران)، شقایق بشیرزاده (آلمان)، مریم عزیزخانی (تهران)، شیما محمدزاده (اسفراین)، معصومه قدردان (اسفراین)، سولماز اسعدی (سوئد)، حامد اناری و جواد دهنوخلجی (نیشابور) که در ۱۲۷ صفحه و به قیمت ۱۱۰ هزار تومان برای دومین بار تجدید چاپ شد.

هادی خورشاهیان، نویسنده و شاعر مطرح نیشابوری، امسال با انتشار ۳ کتاب، پُرکارترین نویسندۀ شهرمان بود. رمانِ دو جلدیِ «موریانه­ها نمی­خوابند» (برای گروه سنی بزرگسالان) در ۱۱۰۰ صفحه و به قیمت ۷۰۰ هزار تومان از سوی انتشارات کتابسرای تندیس منتشر کرد. در واقع این این کتابِ قطور، رمانی اجتماعی است؛ اجتماع زخم خورده که گاه در پی انتقام است. از خورشاهیان همچنین چاپ پنجم «دختری که نبود» و چاپ دوم «غارنشین­های بشقاب پرنده» برای گروه سنی نوجوانان از سوی نشر افق وارد بازار کتابفروشی­ها شده است؛ هادی خورشاهیان، متولد سال ۱۳۵۲، بزرگ شدۀ نیشابور و ساکن تهران است.

اوایل تابستان، کتاب پژوهشی با قلمِ دکتر فاطمه مجیدی با عنوانِ «مقامات ره حیرانی»، به چاپ رسید که گزیدۀ مثنوی­های عطار نیشابوری – الهی­نامه، اسرارنامه، منطق­الطیر و مصیبت­نامه – است. این کتاب تابستان امسال توسط نشر سخن در ۱۹۸ صفحه و با قیمت ۱۹۰ هزار تومان منتشر و وارد بازار کتاب سراسر کشور شده است.

در ابتدای سال ۱۴۰۲ شاهد انتشار رمانی با عنوان «ایکه» از مریم آمارلو بودیم. مریم آمارلو، متولد سال ۱۳۵۹ در نیشابور و هم­اکنون ساکن تهران است. سه رمان و یک مجموعه داستان در سال­های گذشته از او منتشر شده است. داستان­بلند «ایکه»، در فضای سورئال می­گذرد که توسط انتشارات مهر و دل و به قیمت ۹۰ هزار تومان منتشر شده است.

آخرین کتابی که در سال ۱۴۰۲ منتشر شد؛ «بَط کوچک و دریا»، برگرفته از داستان­های مثنوی مولوی به نویسندگی حمیدرضا صادقی است و توسط انتشارات سایه گستر برای گروه سنی بالای ۱۲ سال به قیمت ۶۰ هزار تومان به چاپ رسیده.

حمیدرضا صادقی، متولد سال ۱۳۴۰ و ساکن نیشابور است و «بَط کوچک و دریا» دومین کتابِ منتشر شدۀ او.

انتشار ۲ رمان در خارج از کشور

داستان بلند «گس» نوشتۀ سیما رحمتی در ۱۰۸ صفحه و به قیمت ۱۳۰ هزار تومان، توسط انتشارات انار کانادا به چاپ رسیده است. این کتاب، نقد اجتماعی است و به موضوع فقر و تن فروشی اشاره می­کند. همچنین نشر مهری لندن، پنجمین رمان مرتضی فخری را در مرداد ماه منتشر کرد. رمانِ «مست مرگی»، داستانی سیاسی، تاریخی و اسطوره­ای است که در نیشابور رخ می­دهد. مرتضی فخری متولد سال ۱۳۵۱ در نیشابور است. علاوه بر برگزاری جایزه داستان سیمرغ و انتشار ۱۰ کتاب، شاهد موفقیت برخی از داستان­نویسان جوان شهرمان بودیم که داستان­هایشان در برخی از جوایز معتبر ادبی کشور مقام کسب کرده است که مهم­ترین آن، داستان «خاکستر» نوشتۀ فاطمه داغستانی است که جزو برگزیدگانِ نهایی دومین دورۀ جایزه ملی داستان زنان انتخاب شد و قرار است اوایل سال آینده، این داستان نیز در مجموعۀ داستان­های برگزیده توسط انتشارات حکمت کلمه منتشر شود. فاطمه داغستانی، متولد مهر ماهِ سالِ ۱۳۶۵ و کارشناس­ارشد شیمی آلی است.

گفت و گو با مریم آمارلو

داستان کوتاه «سگ ولگرد» صادق هدایت مرا با فضای خاص داستان نویسی آشنا کرد.

گفت و گو با مریم آمارلو

به تازگی رمان «عطر مرگ در خیاط خانه مادام» نوشته مریم آمارلو توسط انتشارات سیب سرخ به چاپ رسیده است.

مریم آمارلو متولد سال ۱۳۵۹ در نیشابور و یکی از نویسندگان جوان و پُرکار است. سه رمان، یک مجموعه داستان و یک مجموعه شعر در سال های گذشته از او منتشر شده است.

دو رمان او : «درهایی به اتاقک زیر آشپزخانه» (نشر مروارید) و «گم و گور» (نشر نصیرا) نامزد جایزه ادبی نوفه در سال های ۹۷ و ۹۸ شد.

اغلب آثار مریم آمارلو با استقبال گرم منتقدان و اهالی ادبيات مواجه شده و او تا به‌ حال جوايز فراوانی را از جشنواره‌های ملی دريافت كرده: جايزه ادبی لیراو، جشنواره داستان کوتاه پرراس و جشنواره داستان نویسی افسانه ها . همچنین برخی از داستان های او در مجله ی ادبی فصل شیراز، فصلنامه ادبی سدا، مجله ادبی جن زار و مجله ی نقطه بند منتشر شده است.

امسال نیز ، داستان «بودن یا نبودن» نوشته ی مریم آمارلو در مجله ی ترک زبان ترکیه (مجله ی کاغذی لاجوردی) ترجمه و منتشر شده است.

مریم آمارلو در کنار نوشتن، در ساخت چند فیلم کوتاه داستانی و انیمیشن حضور داشته است که برخی از آنها به جشنواره های فیلم منطقه ای راه یافته است. او دوره های فیلمسازی را در انجمن سینمای جوان نیشابور در سال های ۸۴ تا ۸۶ گذراند. و همزمان در تئاتر گل و قداره ، به کارگردانی جواد گنجی نوشته ی بهزاد فراهانی برداشت آزاد از داش آکل هدایت نقش بلقیس را از جوانی تا پیری ایفا کرده و نیز در تئاتر مجلس ضربت زدن هم ایفای نقش کرده است. همچنین در انجمن سینمای جوان نیشابور چند فیلم کوتاه داستانی و انیمیشن ساخته و با بچه های انجمن سینما جوان همکاری داشته است.

مریم آمارلو توضیح می دهد: «در سال ۹۰ دوباره به تهران بازگشتم و دوره‌های فیلمسازی را در موسسه ی کارنامه در کلاس های استاد ناصر تقوایی دنبال کردم و چند فیلم کوتاه ساختم و در همان حین شروع به مطالعه ی جدی ادبیات کردم.»

چه انگیزه ای باعث شد به نوشتن رو بیاورید؟

در ابتدا داستان کوتاه سگ ولگرد مرا با فضای خاص داستان نویسی صادق هدایت آشنا کرد و در کنارش خواندن شاملو ، جهت داد به کلمه ها و فضاهای من در داستان کوتاه و شعر و بعد رمان شازده احتجاب گلشیری و رمان های رب گری یه ، ترجمه ی منوچهر بدیعی، ژلوزی ، در تو در تو و مجموعه مقالات رب گری در کتاب آری و نه به رمان نو، مرا در حد خودم با فضای رمان پست مدرن آشنا کرد که در کنارش مجموعه آثار مارکز به خصوص طوفان برگ وکسی به سرهنگ نامه نمی نویسد به این جریان جهت داد و همچنین داستان های معاصر آمریکای لاتین، اینها بیشترین چیزهایی هست که من از آنها تاثیر گرفته ام و رمان ها و داستان های دیگری مثل شام خانوادگی از ایشی گورو ، زنی در ریگ روان ، در جستجوی زمان از دست رفته، خانواده ی روگن زولا، مرگ قسطی سلین ، موج ها و به سوی فانوس دریایی ویرجینیا وولف و همچنین آثار بکت و نمایشنامه های آلبی و مک دونا و نمایشنامه های دیگری که الان حضور ذهن ندارم و هم اکنون که در حال خواندن مجموعه کارهای داستایفسکی و تالستوی هستم که به نظر من شیاطین و برادران کارامازوف و ابله و رستاخیز و مرگ ایوان ایلیچ از کارهای خوب شان است.

شما که هم رمان می ‌نويسيد و هم داستان کوتاه، فکر می ‌کنيد داستان کوتاه نوشتن سخت تر است یا رمان ؟

رمان یک جریان و روایت کاملا مستقل هست به ابعاد یک ابدیت از یک ابتدا تا یک انتهایی که می تواند در ذهن مخاطب همینطور ادامه داشته باشد با کاراکترهایی که می آیند و می روند و دارای گذشته و حال و آینده هستند با تمام خوشحالی ها و دردها و رنج ها و اتفاقاتی که براشون می افتد، این قالب یک رمان است که یک چیز بدیهی ست اما این به کنار آنچه که مهم است شیوه ی این روایت و نگاه مستقل نویسنده به تمام احساس ها و افکار فارغ از هر جریان دیکته شده ای طوری که رمان جهان خاص خودش را خلق کند و جهان جدیدی را به ما ارایه بدهد با نگاه ها و راهکارها و آرمان های خاص خودش و مختص دنیایی که در آن خلق شده.

داستان کوتاه یک برش از زندگی ست و اصلا قرار نیست اتفاقی در آن بیفتد یا نیفتد ، ممکنه که یک چیز عجیب و غریبی در آن رخ بدهد و ممکنه که اصلا هیچ اتفاقی نیفته مثل شام خانوادگی ایشی گورو که بعد از خواندنش در ذهن ما اتفاق می افتد، داستان کوتاه هیچ تعهدی به مخاطبش ندارد و در هیچ قید و بندی نیست حتی نویسنده ی داستان کوتاه وقتی خودش را در حین نوشتن داستان از هر پیش زمینه ی فکری رها کند ،جریان نوشتن او را به سمتی می‌برد که بعد از تمام شدن داستان تازه نویسنده  متوجه ی ساختار نوشتار که خودبخودی و به صورت نامریی در اثر لایه های فکری نویسنده شکل گرفته می شود.

به نظر من شیوه ی روایت در «خشم و هیاهوی» فاکنر نمونه ی برگزیده یک رمان پست مدرن است به خصوص فصل اول.

مصطفی بیان / ۱۶ اسفند ۱۳۹۹

منتشر شده در وبلاگ انجمن داستان سیمرغ نیشابور

http://simurgh-dastan.blogfa.com/post/246

یادداشتی برای داستان بلند «عط مرگ در خیاط خانه ی مادام» نوشته ی مریم آمارلو

مریم آمارلو ، متولد سال ۱۳۵۹ در نیشابور ، یکی از نویسندگان جوان و پُرکار است. داستان بلند «عطر مرگ در خیاط خانه ی مادام» اولین کتابی ست که از مریم آمارلو می خوانم. این کتاب به تازگی توسط نشر سیب سرخ وارد بازار کتاب شده است. داستانی جذاب، کم حجم که اگر کُندخوان هم باشید، یک ساعته تمامش می کنید.

اگر به ژانر معمایی _ جنایی  _ رازآلود _ وحشت علاقه مند هستید ؛ داستانی است که نمی توان آن را کنار گذاشت.

داستان شروعی طوفانی دارد : شلیک تپانچه پسر مادام به پیرمردی مو سفید . پیرمردی سفید مو که به قولِ پسر مادام ، حد خودش را نگه نمی داشت و هر طوری که دلش می خواست رفتار می کرد. و حالا نعش پیرمرد سفید مو غرق در خون است و شبح سرگردانش در اتاقک خیاط خانه ی مادام سرگردان می شود و ماجرایی بی نهایت پیچیده طرح می شود که پای آدم ها و گذشته به آن باز می شود ، و البته ی ذهن پریشان و سرگردان مادام ،  داستان را جذاب تر می کند. داستانی چند سویه که یک طرفش قتل و طرف دیگرش سرنوشت عجیب آدم های آپارتمان شماره یازده و همسایه های خیاط خانه ی مادام است.

قضاوت های نادرست ،  انتقام و اخلاق اجتماعی مدام در این داستان به چالش کشیده می شوند. فضای داستان تلخ است ،  و به هم ریختگی و پیچیدگی زمان ، مکان و آدم های داستان (که به غیر از مادام ، نامی ندارند) بسیار منظم طرح شده است . جامعه ای که به ظاهر مدرن ست اما خشونت ، انتقام و رفتارهای غیر اخلاقی در روحش وجود دارد.  سوال های فراوان در رابطه با این که چگونه آدم ها تصمیم به خشونت می گیرند ، پرسیده می شود و تا پایان داستان نمی توان به راحتی  داستان را رمزگشایی کرد.

نکته ی دیگری که درباره این داستان می توانم به آن اشاره کنم، «رنگ بنفش» است. پیراهن های یکدست بنفش که مادام تا دمدمه های صبح مشغول به دوختن آنهاست ؛ و رازی که فقط مادام می داند و این پیراهن ها را به زن های همسایه می دهد. این زنان ، لباس های دکلته ی بنفشی را که مادام برای شان دوخته به تن می کنند و با تحسین به اندام های برجسته ی خود نگاه می کنند. رنگ بنفش ، علاوه بر نماد عشق ، غم و اندوه به عنوان نماد راز و رمز، سحر و جادو در نظر گرفته می شود.

با خواندنِ این کتاب ، می شود تاثیر داستان های سورئال را در قلم این نویسنده ی جوان دید. سکوت ، تنهایی ، انتقام ، کشتن برای خود ، تردید و به هم ریختگی که در روح آدم های جامعه معاصر و مدرن دیده می شود از درون مایه های این داستان است.

داستان بلند «عطر مرگ در خیاط خانه ی مادام» نوشته ی مریم آمارلو ، توسط نشر سیب سرخ در ۸۷ صفحه ، زمستان ۱۳۹۹ منتشر شده است.

مصطفی بیان / داستان نویس

یکشنبه ۳ اسفند ۱۳۹۹