بایگانی برچسب‌ها : پونه شاهی

نشست «دیدار و گفت و گو با علی ملایجردی» در انجمن داستان سیمرغ نیشابور برگزار شد.

نقد و نظر پیرامون «طبقه ششم خانه ۵ طبقه و افسانه های زیر چادر»

مترجمی که به سه زبان تسلط دارد، پل فرهنگی مطمئنی است!

نویسنده: فروغ خراشادی / کانال تلگرام خیام نامه

دیدار و گفت‌وگو با علی ملایجردی، نویسنده و مترجم همشهری، همراه با نقد و بررسی دو ترجمه‌ جدید از وی با نام‌های «طبقه ششم خانه پنج طبقه» و «افسانه‌های زیر چادر» در خانه انجمن داستان سیمرغ نیشابور برگزار شد.

در این جلسه مجید نصرآبادی، منتقد و مدرس داستان، و پونه شاهی، مترجم و نویسنده، در خصوص ویژگی های کار ملایجردی در‌ مقام مترجمی که به سه زبان فارسی، انگلیسی و ترکی مسلط است، سخن گفتند.

نصرآبادی پیرامون «آنار رضایف»، نویسنده آذربایجانی این دو اثر، که در شوروی کمونیستی جوانی اش را سپری کرده و مجموعه داستان هایش را در آن دوره نوشته است، سخن راند و تاثیر نظام سلطه بر هنر و به ویژه ادبیات را تبیین کرد.

پونه شاهی از تسلط مترجم در برگردان دقیق و درونی کردن تجربیات نویسنده و انتقال آن به زبانی دیگر  به گونه ای که خواننده درکش کند، حرف زد و چنین مترجمی را یک پل بین فرهنگی خواند.

این نشست، با پرسش و پاسخ اعضا و مترجم ادامه یافت و با مراسم امضا و خرید این دو کتاب توسط اعضای انجمن داستان سیمرغ  پایان یافت.

شنبه ۶ اسفند ۱۴۰۱ / انجمن داستان سیمرغ نیشابور
تلگرام:

@khayyamnameh

نشست دیدار و گفت‌وگو با علی ملایجردی به مناسبت انتشار دو ترجمه‌ی جدیدش

نشست دیدار و گفت‌وگو با علی ملایجردی به مناسبت انتشار دو ترجمه‌ی جدیدش با نام‌های «طبقه ششم خانه پنج طبقه» و «افسانه‌های زیر چادر» در «انجمن داستان سیمرغ نیشابور» برگزار می‌شود.

در این نشست که جمعی از اهالی فرهنگ و ادب حضور خواهند داشت، مجید نصرآبادی، منتقد و مدرس داستان، پونه شاهی، مترجم و مصطفی بیان، داستان‌نویس و دبیر انجمن داستان سیمرغ نیشابور درباره‌ی این دو اثر صحبت خواهند کرد.

کتاب‌های «طبقه ششم خانه پنج طبقه» و «افسانه‌های زیر چادر» با ترجمه علی ملایجردی، پاییز امسال به همت انتشارات خردگان منتشر شد.

«طبقه ششم خانه پنج طبقه» شامل ۶ داستان‌کوتاه اثر «آنار رضایف» است. «آنار رسول اوغلو رضایف»، متولد سال ۱۹۳۸، داستان‌نویس، نمایشنامه‌نویس، کارگردان فیلم و دبیر اتحادیه نویسندگان آذربایجان است. اکثر داستان‌های این مجموعه در سال‌های سرکوب و پاکسازی‌های استالین در آذربایجان زیر سیطره شوروی نوشته شده‌اند.

کتابِ دوم با عنوانِ «افسانه‌های زیر چادر»، مجموعه‌ای از افسانه‌های آسیای میانه، نوشته «سلی پام کلیتون» و تصویرگری «سوفی هرکس همیر» است. این کتاب شامل افسانه‌های زیر چادر از کشورهای افغانستان، قزاقستان، قرقیزستان، ازبکستان، تاجیکستان و ترکمنستان است که در ۶۴ صفحه تمام رنگی منتشر شده است. داستان‌های این مجموعه، مناسب گروه سنی کودکان و نوجوانان است.

«علی ملایجردی»، نویسنده، مترجم، متولد سال ۱۳۴۶ و ساکن نیشابور است. از وی ترجمه‌های مجموعه‌داستان «فقط یک مشت استخوان»_داستان‌های کوتاه زبان اردو_ و رمان «تعلیم نفس کشیدن»، اثر آن تایلر و همچنین نگارش رمان «بایقوش» در سال‌های گذشته منتشر شده است.

نشست دیدار و گفت‌وگو با علی ملایجردی، شنبه ۶ اسفند ۱۴٠۱ ساعت ۱۷:۳٠ تا ۱۹:۳٠ به همت «انجمن داستان سیمرغ نیشابور» در دفتر این انجمن برگزار می‌شود.

ظرفیت محدود و حضور در نشست رایگان است.

لطفا برای کسب اطلاعات بیشتر جهت شرکت در این نشست، به ادمین کانال تلگرام و یا اینستاگرام «انجمن داستان سیمرغ نیشابور» به آدرس @Simurgh_Dastan پیام بدهید.

گفت و گو با پونه شاهی به بهانه انتشار چاپ دوم کتابش

«پونه شاهی» در سال ۱۳۵۴ در یک خانواده اهل کتاب و کتابخوانی به دنیا آمد. از همان سال های آغازین با «کتاب» و «نوشتن» آشنا شد. به گفته ی خودش، در دوران نوجوانی دفتری داشت که شعر می نوشت. هر وقت هم انشا داشت به اصرار همکلاسی ها، انشا می خواند.

پونه شاهی داستان نویسی را به طور جدی از ابتدای دهه ی نود با کانون فرهنگی چوک در تهران آغاز کرد. در کنار داستان، شعر و ترجمه ی داستان های ترکی به فارسی را در نشریه ادبی چوک به چاپ می رساند. همچنین در کلاس های داستان نویسی مهدی رضایی، نویسنده، منتقد و مدرس داستان در تهران شرکت می کند. همزمان با کلاس های داستان نویسی، در جلسات هفتگی «انجمن داستان سیمرغ نیشابور» و «انجمن عصر داستان» نیز شرکت دارد.

در بهمن ماه ۹۶ بعد از یکسال انتظار اولین مجموعه داستانش به نام «درخونگاه» به چاپ رسید. چاپ این اثر توسط نشر آقاپور انجام گرفت. کتاب در بیشتر شهرهای ایران و همچنین کابل و هرات توزیع و مورد استقبال قرار گرفت. همزمان با چاپ دوم کتاب، فایل صوتی «درخونگاه» به همت پیام بخشعلی – گوینده داستان راه شب رادیو ایران – تولید و منتشر شد. به بهانه ی انتشار چاپ دوم مجموعه داستان «درخونگاه» و همچنین فایل صوتی کتاب، گفت و گویی با این داستان نویس جوان نیشابوری داشتم.

  • منتقدان و خوانندگان، استقبال خیلی خوبی از کتاب شما کرده اند. «زن» در داستان های شما جایگاه خیلی پُر رنگی دارد.

دغدغه مسائل اجتماعی و مسایل زنان موضوع بیشتر داستان های این مجموعه است. داستان (نازلی سخن نگفت) داستانی واقعی بود که خواهرِ مردِ معتادی برایم تعریف کرده بود. در داستان «یک روز زندگی در کنار خیابان» نوشتن از زنی به همراه کودک خردسالش که کنار خیابان بلال می فروشد. همچنین صحبت با خانم ها و شنیدن دغدغه هایشان درشکل گیری داستان هایی مثل «سوز و ساز» و «من از ستاره سوختم» و «به تلخی کام شیرین» بسیار موثر بود.

  • جایگاه زنان را در ادبیات داستانی ایران، چگونه ارزیابی می کنید؟

زنان نویسنده خوبی در ژانرهای مختلف ادبی در طول تاریخ داشتیم و هنوز هم داریم. بعضی ها بین مردم پُر طرفدارتر هستند و بعضی ها بین نویسندگان و بعضی ها هم بین هر دو گروه. از جمله سیمین دانشور، مهرنوش پارسی پور، منیرو روانی پور، فریبا وفی، زویاپیرزاد، گلی ترقی، فهیمه رحیمی، غزاله علیزاده و دیگران.

زنان تاکنون سهم کمی نسبت به مردان در داستان نویسی داشتند ولی شاهد رشد و شکوفایی در این زمینه در بین زنان هستیم. شنیدن اسامی داستان نویسان زن و خواندن داستان های خوب از این زنان از جمله خانم لیلا صبوحی راد از مشهد، افسانه احمدی و فرحناز علیزاده  و بهاره ارشد ریاحی از تهران  و در نیشابور، فریده ترقی و سیما رحمتی و زهره احمدیان و … به ما امید رشد و پیشرفت در زمینه داستان نویسی بین سطوح مختلف جامعه زنان را  می دهد.

  • در نیشابور، نویسنده ی زن که کتابی چاپ کرده باشد از تعداد انگشتان یک دست هم کمتر است. در حالی که می بینیم در پنج سال گذشته داستان نویسان زن نیشابوری بیشتر از مردان در جوایز ادبی معتبر کشور موفقیت های خیلی خوبی داشته اند؛ دلیلش چیست؟

زنان نویسنده در نیشابور کم نیستند. دلایل متعددی می تواند برای کمتر دیده شدنشان باشد یکی از آن دلایل ترس از دیده شدن و قضاوت است، کسی که کتابی چاپ می کند قطعا منتقدانی خواهد داشت. بعضی ها تاب رویارویی با منتقدان را ندارند. دلیل دیگر شاید نداشتن اعتماد به نفس لازم باشد. هنوز بعضی از زنان به خود باوری نرسیده اند.  شاید عده ای هم هنوز باشند که باید از خانواده و همسرشان کسب اجازه کنند.

مهمترین عامل هم می تواند این روزها گرانی کاغذ و وضعیت نابسامان چاپ باشد. چون وقتی شناخته شده نیستید و کتاب اولی هستید باید خودتان سرمایه گذار باشید. به خاطر در نظر گرفتن بازگشت سرمایه، ناشرهای معروف، بیشتر دنبال اسم هایی هستند که در جامعه شناخته شده هستند.

  • در مورد محافل و نشست ها ادبی و انجمن های داستان نویسی که در پنج سال گذشته پُر رنگ تر شده است، صحبت کنید. آیا این نشست ها به داستان نویس کمک می کند؟

نشست های ادبی خیلی مفید می تواند باشد. مثلا من، داستانی نوشته ام که قبل از اینکه چاپ بشود می توانم بروم تو یکی از این جلسه ها بخوانم و بازخوردش را بین افراد مختلف با تفکرات و سلیقه ها و در سنین مختلف ببینم. قطعا در خوانش داستان برای دیگران می توانیم متوجه اشکالات اولیه داستان بشویم. اینکه آیا داستان کشش لازم  را دارد یا خیر؟ آیا خلاقانه و نگاهی نو در موضوع داشته است یا خیر؟ به نظر من کلاس ها خیلی مفید بوده هیچ کلاسی را نمی توانم بگویم به دردم نخورده یا نمی خورد. چون می توانم تبادل افکار و دیدگاه ها را ببینم چه مخالف چه موافق و اینکه بتوانم بفهمم کدام فرد نظر مفید و مثمر ثمر دارد و به دردم می خورد و از کنار کدام نظر، بی توجه بگذرم. این ها مواردی است که می توانیم در انجمن ها بهشان برسیم. کما اینکه نکات داستانی و آموزشی خوبی را هم در خلال این انجمن ها و داستان ها خرد خرد کسب می کنیم که وقتی پایان سال در ذهنمان کنار هم می گذاریم، می بینیم اطلاعات و تجربه خوبی را کسب کرده ایم. از معایبش می توانم بگویم گاهی نقدهای کُشنده ای انجام می شود که باعث دلسردی خیلی از نویسنده های تازه کار و نو پا شده طوری که کم کم کلاس ها را ترک می کنند. شاید باورتان نشود منتقدانی داریم که بدون خواندنِ داستان از روی نقد دیگران به نقد داستان نویسنده می پردازند. با وجود اینکه همه می دانیم برای نقد اثری حداقل دوبار باید آن اثر را تا انتها خواند. دفعه اول برای آشنایی با اثر، دفعه دوم برای نکته برداری از آن اثر. ظرفیت آدم ها متفاوت است می توانیم از داستانی که بدمان آمد در موردش حرفی نزنیم یا با کلمات ملایم تری انتقاد کنیم. ولی گفتن اینکه تو چرا می نویسی و یا اصلا ننویس، جز ضربه زدن به نوقلمان و منصرف کردنشان از نوشتن هیچ سود دیگری ندارد. این قبیل حرف ها باعث گریز بعضی از داستان نویس های نوپا می شود. خلاقیت و شکوفایی شان را تو همان اوایل راه از بین برده و می کشد. امیدوارم در استفاده از کلمات حتی برای گفتن ایرادات کار دوستانِ نویسنده نهایت ادب و احترام را داشته باشیم.

  • به عنوان یک داستان نویس، مشکل کتابخوانی در جامعه ما چگونه حل می شود؟

به نظر من از خانواده باید شروع کرد. خانواده ای که کتابخوان است، خود به خود فرزند خانواده یاد می گیرد که کتاب بخواند. باید فرهنگ سازی هم بشود، چه ایرادی دارد من کنار وسایل آرایشی داخل کیفم، یک کتاب همراهم داشته باشم؟ وقتی داخل مطب دکتر یا ایستگاه اتوبوس هستم چند صفحه کتاب بخوانم؟ چه ایرادی دارد وقتی  می روم بیرون در دل طبیعت یا پارک که از هوای آزاد استفاده کنم، کتابی هم کنارم داشته باشم؟

به نظرم باید از خودمان و خانواده، فرهنگ سازی را آغاز کنیم. با کتاب دوست باشیم و یکی از همراهان همیشگی مان باشد.

  • برنامه بعدی تان؟ آیا کتاب جدیدی می نویسید؟

مجموعه داستان جدیدی دارم که در دست بررسی است و همچنین مجموعه  داستان کوتاه ترجمه شده از نویسنده ی ترک که برای ناشر فرستاده ام. فعلا منتظر پاسخ ناشر هستم که  به یاری خدا اگر بشود برای امسال به چاپ برسانم.

  • و حرف آخر و نا گفته؟

اگر می خواهیم تاریخ مان تکرار نشود، باید کتاب بخوانیم. مارکز می گوید: «ملتی که کتاب نخواند، باید تمام تاریخ را تجربه کند.»

چاپ شده در نشریه آفتاب صبح نیشابور / چهارشنبه ۶ آذر ۱۳۹۸ / شماره ۷۱