بایگانی برچسب‌ها : کاوه فولادی نسب

کتاب داستان های منتخب ششمین جایزه داستان سیمرغ منتشر شد

کتاب «معمولیِ معمولی»، داستان‌های برگزیدۀ «ششمین جایزه داستان سیمرغ» است که با مقدمه و گردآوری مصطفی بیان، ویراستاری فاطمه همت‌آبادی و با عکس و طرح روی جلد مهدی زوار از سوی نشر داستان چاپ و روانه‌ی بازار کتاب شده است.

 این مجموعه شامل ۵ داستان‌کوتاه است که نویسندگان آن دریا چوبین، معصومه دهنوی، سارا عیش‌آبادی، فاطمه داغستانی و خاطره قیصری هستند.

 داستان «معمولی‌ِمعمولی» نوشته‌ی «هامون حجار» از تهران که در بخش ملیِ «ششمین جایزه داستان سیمرغ»، موفق شد رتبه اول را کسب کند به همراه داستان‌های «برخورد نزدیک» نوشتۀ زویا صالحپور از سوئد و «خفه خون» نوشته فاطمه حاجی‌پروانه از تهران به‌دلیل اینکه نتوانست مجوز چاپ بگیرد در بین آثار این مجموعه قرار ندارد.

 «جایزه داستان سیمرغ» به‌عنوان جایزه‌ای مستقل و خصوصی داستان‌های چاپ نشده را داوری می‌کند و هدفش کشف، معرفی و تولید آثار خلاق و برتر داستانی است.

داوران این دوره از جایزه ادبی: کاوه فولادی‌نسب، انسیه ملکان، مهیار رشیدیان (در هیأت داوری) و محمد اسعدی، معصومه قدردان، امیرحسین روح‌نیا (در هیات انتخاب) بودند.

 نشر داستان به‌تازگی کتاب داستان‌های منتخب ششمین جایزه داستان سیمرغ را در ۱۰۸ صفحه و با قیمت ۹۵ هزار تومان عرضه کرده است.

پرواز ششمین جایزه داستان سیمرغ در زادبوم خاتون دشت های بینالود

پرواز ششمین جایزه داستان سیمرغ در زادبوم خاتون دشت های بینالود

گزارش آیین اختتامیه ششمین جایزه داستان سیمرغ

آفتاب صبح نیشابور / چهارشنبه ۱۷ خرداد ۱۴۰۲ / شماره ۱۰۹

ده ماه پیش پری از پرهای سرخ سیمرغِ اسطوره ای را سوزاندیم و از او یاری خواستیم. سیمرغ در «ششمین جایزه داستان سیمرغ» بر فراز رشته کوه های بینالود پرواز آغاز کرد و سفر ماورایی ده ماهۀ خود را در شامگاه ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۲ به پایان رساند.

Ten months ago, we burned a fairy with red feathers of a mythical Simurgh and asked him for help. In the “Sixth Simurgh shourt Story Award”, Simurgh began flying over the Binalud mountain range and ended its ten-month transcendental journey on the evening of May 6, 2023.

آیین پایانی ششمین جایزه داستان سیمرغ با حضور برگزیدگان، داوران، داستان نویسانی از تهران، اسفراین، مشهد و همچنین علاقه مندان به داستان برگزار شد.

جایزه مستقل و مردمیِ «جایزه داستان سیمرغ» از سال ۱۳۹۴ به همت «انجمن داستان سیمرغ نیشابور» و با حمایت بخش خصوصی پایه گذاری شد. هدف از برگزاری این جایزه ادبی، کشف و معرفی داستان های کوتاه خلاق، برتر و چاپ نشده است.

داوران این دوره جایزه داستان سیمرغ، انسیه ملکان، کاوه فولادی نسب، مهیار رشیدیان (در هیات داوری) و محمد اسعدی، معصومه قدردان و امیرحسین روح نیا (در هیات انتخاب) بوده اند.

«ششمین جایزه داستان سیمرغ» از نیمۀ تابستان سال گذشته فراخوان داد و در این دوره ۶۰۰ نویسنده از داخل و خارج از کشور در این رویداد بزرگ ادبی شرکت کردند، که بیشترین داستان ها به ترتیب از استان‌های تهران، خراسان رضوی، فارس، اصفهان، خوزستان و گیلان ارسال شده است. همچنین از ۸ کشور آمریکا، انگلیس، افغانستان، تاجیکستان، مالزی، اتریش، سوئد و ترکیه داستان‌هایی به دبیرخانه این جایزه ادبی رسیده است.

برای رعایت عدالت در داوری ‌های اولیه و نهایی و نیز رفع هر گونه شائبه ‌ای، آثار به صورت کدبندی شده در اختیار داوران قرار گرفته شد و تا هنگام داوری نهایی، هیچ ‌کس از هویت نویسندگان آثار برتر، اطلاعی نداشت.

پاسداری از گنجینۀ ارزشمند گذشتگان

در ابتدای این مراسم، مصطفی بیان، موسس و دبیر انجمن و جایزه داستان سیمرغ ضمن خوشامدگویی گفت: حکایت ها و قصه های کوتاه ادبیات عرفانی عطار به شکلِ گذشته پاسخگوی نیاز امروز نیست و باید با روش های نوین و زبانِ امروز، قصه های عرفانی عطار را به مخاطبِ امروز معرفی کرد تا با این روش، یادگار و گنجینۀ ارزشمند گذشتگان را پاسداری کنیم.

بیان ادامه داد: «وجود ۲۰۰۰ قصه در مجموعۀ آثار عطار، گنجینه ای ارزشمند برای ادبیات داستانی امروز ایران و به ویژه داستان نویسان جوان ایرانی است. به همین دلیل یکی از اهداف انجمن داستان سیمرغ به عنوان تنها انجمن داستان نویسی شهرستان نیشابور، پاسداری از گنجینۀ ارزشمند گذشتگان، به ویژه ادبیات عرفانی و ادبیات زیستی است، که می تواند به معرفی نیشابورِ بزرگ کمک شایان نماید.»

مصطفی بیان توضیح داد: جایزه ی دوسالانه ی داستان سیمرغ، تنها رویداد ادبی و فرهنگی در نیشابور است که در گسترۀ جهانی صورت می گیرد. و این رویداد ، فقط و فقط به همت تعدادی از جوانان علاقه مند به ادبیات داستانی و با مشارکت داوران بخش ملی و حمایت بخش خصوصی برگزار می شود.

وی گفت: «ما معتقدیم که جوایز ادبی و فعالیت های فرهنگی و هنری باید توسط بخش مردمی، سازمان های مردم نهاد، انجمن ها و با حمایت بخش خصوصی، دانشگاه ها و شرکت های تولیدی صورت گیرد. همانطور که همشهریان ما در انجام کارهای نیک، همیشه پیش قدم هستند؛ مشارکت و حمایت به عنوان «خیران فرهنگی» از جوایز ادبی و فعالیت های فرهنگی و هنری همانند ساختن مدرسه و پل، به رشد و ارتقای فرهنگ و آینده ی ایران کمک شایان خواهد کرد.

به همین دلیل است که ما تاکید می کنیم، باید جایگاه «خیران فرهنگی» در جامعه تبیین شود. این فعالیت، ذخیره و توشه ای ارزشمند برای نسلِ آینده محسوب می شود.»

مصطفی بیان، موسس و مدیر جایزه داستان سیمرغ در پایان از تمام مدیران صنایع، شرکت های تولیدی و خدماتی و همه ی علاقه مندان به فرهنگ و هنر و ادبیات شهرستان نیشابور دعوت کرد که در استمرار و برگزاری هر چه بهتر این رویداد بزرگ ادبیِ مستقل و مردمی به عنوان حامی مالی مشارکت داشته باشند؛ تا بتوانیم در کنار هم و با حضور چهره های ادبیات داستانی کشور ، نیشابور را با «ادبیات» ش معرفی کنیم.

تندیس سیمرغ به داستاني اختصاص يافت كه بيشترين سهم را از عدم خودسانسوري داشت.

در ادامۀ این مراسم، انسیه ملکان، یکی از داوران بخش نهایی ششمین جایزه داستان سیمرغ، متن بیانیه هیات داوران را قرائت کرد. او در بخشی از بیانیه توضیح داد: اگر دستمان چنين كوتاه نبود همه را مي داديم كتيبه اي بنويسند بر كوه قاف چرا كه فارغ از اسلوب و قوائد، ارابۀ لسان و احساس و انديشه را رانده بودند. جدا ساختن آنها به سختي بيرون كشيدن شرياني از ميان گوشت و پوست و خون مي نمود. اميد كه به عدالت برگزيده باشيم.
سعي مان اين بود هر داستان را با خودش قياس كنيم در بستر دنياي نويسنده. گذر از باورمندي داستان بود، نه آن باوري كه عقل سليم روي آن صحه مي گذارد آن حقيقت مانندي كه جهان داستان مي طلبد.

انسیه ملکان در ادامه گفت: «و اینکه ما سه داور بخش نهايي از سه جهت هم سليقه نبوديم اول اينكه سه نفريم و فرديت مطرح مي شود و تفاوت جنسيتي و البته جهانبيني و شرايط زيستي ما هم حكم مي كند به سختي به آراء  مشترك برسيم و تا اندازه اي هم سليقه مي تواند نقش ايفا كند اما در نهايت با گفتگو اين گره باز شد. اولين لوح به داستاني اختصاص يافت كه بيشترين سهم را از عدم خودسانسوري داشت و از زمان فعلي بهره گرفته بود و به قولي نويسنده فرزند زمانه خودش بود و خودش را زيسته بود و البته با اين شرط که اولين لزوما بهترين نيست.»

تقدیر از مریم اسلامی، داستان نویس و شاعر کودک و نوجوان

طبق سنت هر دوره، در آیین پایانی جایزه داستان سیمرغ، از داستان نویسان پیشکسوت و موفق شهرستان نیشابور تقدیر به عمل می آید.

در آیین پایانی ششمین جایزه داستان سیمرغ، از مریم اسلامی، داستان نویس و شاعر کودک و نوجوان تقدیر شد.

مریم اسلامی، کارشناس ارشد زبان ‌و‌ ادبیات ‌فارسی، داستان‌نویس، شاعر کودک ‌و ‌نوجوان و متولد سال ۱۳۵۵ در نیشابور است؛ او همچنین عضو «انجمن نویسندگان کودک ‌و‌ نوجوان ایران» و مولف بیش از یکصد عنوان کتاب شعر و داستان در حوزۀ کودک و نوجوان است.

وی برگزیدۀ جایزه ادبی پروین اعتصامی، نشان ماهی سیاه کوچولو، جشنواره کتاب رشد، سه دوره جشنواره شعر فجر و غیره است. همچنین داور جوایز ادبی: قلم زرین، رشد، کتاب سال کانون پرورش فکری کودک ‌و ‌نوجوان بوده است. اسلامی از سال ۱۳۹۷ تاکنون، دبیر مجله‌ی رشد کودک است.

جعفر توزنده جانی، نویسندۀ کودک و نوجوان در این بخش ضمن ابراز خوشنودی از این اتفاق فرخنده گفت: «خیلی خوشحالم این اتفاق فرخنده در شهر نیشابور رخ می دهد آن هم در زمانی که شاهد اتفاق های تلخ و مشکلات سخت و دشوار اقتصادی در جامعه هستیم. شاید بپرسیم در این شرایط چه دلیلی دارد این گردهمایی های ادبی روی دهد؟! اگر به تاریخ گذشتۀ کشورمان نگاهی بیندازیم، می بینیم این اتفاق ها تازگی ندارد، و اگر به آثار فردوسی، سعدی و عطار نگاهی بیندازیم، می بینیم همۀ آنها تلاش بر زنده نگاه داشتنِ هویت و فرهنگ ایرانی داشتند و هر زمان، شرایط دشوارتر می شد، نقش ادبیات، داستان، رمان و به ویژه ادبیات کودک و نوجوان پُررنگ تر می شد.»

در ادامۀ این مراسم، کلیپی از فعالیت های مریم اسلامی پخش شد. سپس لوح و نشان افتخاری جایزه داستان سیمرغ را جعفر توزنده جانی، نویسندۀ کودک و نوجوان، عباس کرخی، شاعر و مدرس زبان و ادبیات فارسی و همچنین دکتر مهدی نوروز، نویسنده، پژوهشگر و استاد دانشگاه به مریم اسلامی اهدا کردند.

برگزیدگان ششمین جایزه داستان سیمرغ

بیشترین سهمِ جایزه به دختران و بانوان رسید.

در بخش ملی، تندیس سیمرغ، دیپلم افتخار و مبلغ ۱۰ میلیون تومان برای داستان «معمولیِ معمولی» به هامون حجار از تهران اهدا شد.

داستان های «برخورد نزدیک» نوشتۀ زویا صالحپور از سوئد، «به اعتبار ماهی خارو» نوشتۀ دریا چوبین از بندرعباس و «خفه خون» نوشتۀ فاطمه حاجی پروانه از تهران شایستۀ تقدیر معرفی شدند که جایزۀ این بخش، دیپلم افتخار و مبلغ یک میلیون تومان است.

دریا چوبین، جایزه یک میلیون تومانی اش را به موسسۀ ساحل خلیج فارس (کودکان سرطانی هرمزگان) و همچنین زویا صالحپور، جایزه نقدی اش را به کتابخانۀ انجمن داستان سیمرغ نیشابور اهدا کرد.

در بخش منطقه ای (ویژه نویسندگان نیشابوری)، تندیس سیمرغ و دیپلم افتخار به طور مشترک به دو داستان «مینای خالی» نوشتۀ سارا عیش آبادی و «در به در» نوشتۀ معصومه دهنوی اهدا شد. همچنین مبلغ ۵ میلیون تومان در این بخش بین دو برگزیدۀ اصلی تقسیم شد.

دو داستان «شکوفه گیلاس» نوشتۀ فاطمه داغستانی و «کسی که نبود» نوشتۀ خاطره قیصری شایستۀ تقدیر معرفی شدند که جایزۀ این بخش، دیپلم افتخار و مبلغ یک میلیون تومان است.

در آیین پایانی ششمین جایزه داستان سیمرغ، کلیپ خوانش بخشِ کوتاهی از داستانِ «برخورد نزدیک» با صدا و تصویر زویا صالحپور از سوئد پخش شد. همچنین در پایان مراسم موسیقی سنتی توسط گروه چکاوک اجرا شد. حسین رهاد، نوازنده دوتار، علی بازوبندی، نوازنده تار، امیرحسین خانلقی، نوازنده تار و خواننده آواز، ذوالفقار خانلقی، خوانندۀ آواز و زهرا خانلقی، نوازندۀ تنبک و خوانندۀ آواز از اعضای گروه موسیقی چکاوک بودند. 

جایزه داستان سیمرغ، هر دو سال در دو بخش ملی و منطقه ای با حضور شش داور برگزار می شود. آدرس کانال تلگرامی و اینستاگرام انجمن و جایزه داستان سیمرغ @Simurgh_Dastan است.

آیین اختتامیه ششمین جایزه داستان سیمرغ برگزار شد.

آیین اختتامیه ششمین جایزه داستان سیمرغ نیشابور برگزار شد.

شنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۲ / نیشابور

با حضور برگزیدگان، داوران، داستان نویسان و علاقه مندان به داستان

مصطفی بیان ، موسس و رئیس انجمن و جایزه داستان سیمرغ نیشابور

جعفر توزنده جانی ، نویسندۀ کودک و نوجوان

تقدیر از مریم اسلامی، داستان نویس و شاعر کودک و نوجوان

مریم اسلامی، کارشناس ارشد زبان‌و‌ادبیات‌فارسی، داستان‌نویس، شاعر کودک‌و‌نوجوان و متولد سال ۱۳۵۵ در نیشابور است؛ او همچنین عضو «انجمن نویسندگان کودک‌و‌نوجوان ایران» و مولف بیش از یکصد عنوان کتاب شعر و داستان در حوزهٔ کودک و نوجوان است.

 برگزیدهٔ جوایز ادبی: جایزه ادبی پروین اعتصامی، نشان ماهی سیاه کوچولو، جشنواره کتاب رشد، سه دوره جشنواره شعر فجر و….

 داور جوایز ادبی: قلم زرین، رشد، کتاب سال کانون پرورش فکری کودک‌و‌نوجوان و….

 دبیر مجله‌ی رشد کودک از سال ۱۳۹۷ تاکنون.

دکتر مهدی نوروز (نویسنده، پژوهشگر و استاد زبان و ادبیات فارسی)، عباس کرخی (شاعر، مدرس زبان و ادبیات فارسی) و مریم اسلامی

تندیس سیمرغ، دیپلم افتخار و مبلغ ۱۰ میلیون تومان برای داستان «معمولی معمولی» نوشتۀ هامون حجار از تهران / برگزیدۀ بخش ملی

داستان های «برخورد نزدیک» نوشتۀ زویا صالحپور از سوئد، «به اعتبار ماهی خارو» نوشتۀ دریا چوبین از بندرعباس و «خفه خون» نوشتۀ فاطمه حاجی پروانه از تهران شایستۀ تقدیر معرفی شدند که جایزۀ این بخش، دیپلم افتخار و مبلغ یک میلیون تومان است.

فاطمه داغستانی، معصومه دهنوی، هامون حجار، سارا عیش آبادی و خاطره قیصری

برگزیدگان بخش منطقه ای (ویژۀ نویسندگان نیشابوری):

تندیس سیمرغ و دیپلم افتخار به طور مشترک برای دو داستان «مینای خالی» نوشتۀ سارا عیش آبادی و «در به در» نوشتۀ معصومه دهنوی / مبلغ ۵ میلیون تومان در این بخش بین دو برگزیدۀ اصلی تقسیم می شود.

دو داستان «شکوفه گیلاس» نوشتۀ فاطمه داغستانی و «کسی که نبود» نوشتۀ خاطره قیصری شایستۀ تقدیر معرفی شدند که جایزۀ این بخش، دیپلم افتخار و مبلغ یک میلیون تومان است.

نیشابور / شنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۲

نام داوران و نامزدهای نهایی «ششمین جایزه داستان سیمرغ» اعلام شد.

نام داوران و نامزدهای نهایی «ششمین جایزه داستان سیمرغ» اعلام شد.

«جایزه داستان سیمرغ نیشابور» از سال ۱۳۹۴ به ابتکار «انجمن داستان سیمرغ نیشابور» و با مشارکت بخش خصوصی پایه‌گذاری شد و هدف از برگزاری این جایزه ادبی، کشف، معرفی و تولید آثار خلاق و برتر داستانی است.

«جایزه داستان سیمرغ نیشابور» ، تنها جایزه مستقل و خصوصی در شرق کشور است؛ و همچنین تنها رویداد ادبی در نیشابور است که در گسترۀ جهانی صورت می گیرد.

در این دوره ۶۰۰ نویسنده از داخل و خارج از کشور داستان ارسال کردند. که بیشترین داستان ها در این دوره به ترتیب از استان های تهران، خراسان رضوی، فارس، اصفهان، خوزستان و گیلان ارسال شده است. همچنین از کشورهای امریکا، انگلیس، افغانستان، تاجیکستان، مالزی، اتریش، سوئد و ترکیه داستان هایی به دبیرخانه این جایزه ادبی رسیده است.

در این دوره، سه داور در بخش هیات انتخاب و سه داور در بخش هیات داوری حضور دارند. در بخش هیات انتخاب، سه نویسنده و صاحب نظر در زمینه ادبیات داستانی و نقد ادبی از استان های خراسان رضوی و خراسان شمالی حضور دارند و در بخش هیات داوری از سه نویسنده مطرح کشوری دعوت شده است.

داستان ‌های رسیده در سه مرحله داوری می شوند. برای رعایت عدالت در داوری‌های اولیه و نهایی و نیز رفع هر گونه شائبه‌ای، آثار به صورت کدبندی شده در اختیار داوران قرار گرفته است و تا هنگام داوری نهایی، هیچ کس از هویت نویسندگان آثار برتر، اطلاعی نخواهد داشت.

هیات انتخاب : 

هیات داوری : کاوه فولادی نسب، انسیه ملکان و مهیار رشیدیان

هیات انتخاب: محمد اسعدی، معصومه قدردان و امیرحسین روح نیا

اعلام نامزدهای نهایی ششمین جایزه داستان سیمرغ

داوران «ششمین جایزه داستان سیمرغ» ۱۱ نویسنده «منتخب» از ۶۰۰ نویسنده شرکت کننده در این دوره از جایزه ادبی سیمرغ را اعلام کردند.

اسامی برگزیدگان مرحله پایانی ششمین جایزه داستان سیمرغ در بخش «ملی» به ترتیب حروف الفبا به این شرح هستند:

باد، آب، خاک، آتش / نسترن حسین پور / تهران

برخورد نزدیک / زویا صالحپور / سوئد

به اعتبار ماهی خارو / دریا چوبین / بندرعباس

خفه خون / فاطمه حاجی پروانه / تهران

داس و پتک سرخ / علی مشکات / افغانستان

معمولی معمولی / هامون حجار / تهران

نهنگ تنها / عشرت سادات میرحسینی / شاهرود

همچنین اسامی برگزیدگان مرحله پایانی ششمین جایزه داستان سیمرغ در بخش «منطقه ای» (ویژه نویسندگان ساکن نیشابور و متولد نیشابور در داخل و خارج از کشور) به ترتیب حروف الفبا به این شرح هستند:

در به در / معصومه دهنوی

شکوفه گیلاس / فاطمه داغستانی

کسی که نبود / خاطره قیصری

مینای خالی / سارا عیش آبادی

بر اساس اعلام فراخوان، جوایز این جایزه ادبی در بخش ملی تندیس سیمرغ و ۱۰ میلیون تومان به نفر برگزیده خواهد بود و به سه نفر شایسته تقدیر نیز لوح تقدیر و یک میلیون تومان اعطا خواهد شد.

در بخش منطقه‌ای (ویژه نویسندگان نیشابوری) به نفر برگزیده تندیس سیمرغ و پنج میلیون تومان و به سه نفر شایسته تقدیر نیز لوح تقدیر و یک میلیون تومان اهدا خواهد شد.

آیین پایانی ششمین جایزه داستان سیمرغ، نیمۀ اول اردیبهشت ۱۴۰۲ در نیشابور برگزار خواهد شد.

به راستی پیرنگ چیست؟

به راستی پیرنگ چیست؟

لاری براون معتقد است: «اگر شخصیت هایی خلق کنی که به اندازه  کافی گیرا و به اندازه ی کافی واقعی باشند، هر اتفاقی که برای شان بیفتد همان پیرنگ است.»

پیرنگ داستان به وسیله ی حادثه های اصلی ساخته می شود. منظور از حادثه های اصلی آن حادثه هایی است که پیامدهای مهمی در داستان دارند.

پیرنگ پرسش را در ذهن خواننده برمی انگیزد: «چرا چنین شد؟» یعنی انگیزه و علت. این انگیزه، اساس کار هر داستان نویس است. در داستان کوتاه «داش آکل» اثر صادق هدایت، خواننده می پرسد: چرا عاشق می شود اما از عشق می پرهیزد؟ برای چه داش آکل نمی خواهد عشق خود را به دختر ابراز کند؟ چرا خود را به کشتن می دهد؟ و چون و چراهای دیگر… در هر اثر، رشته حوادث را شخصیت ها به وجود می آورند و از این نظر پیرنگ با شخصیت آمیختگی و اختلاط نزدیکی دارد.

به کار بردن «شخصیت مقابل» در برابر شخصیت یا شخصیت های دیگر، کیفیت و ویژگی های همه ی آنها را بهتر خلق می کند؛ مثلا شخصیت «سانچو»، شخصیت مقابلی است در برابر دُن کیشوت.

نکته: برخورد «عملِ» شخصیت یا شخصیت های اصلی داستان با «عملِ» شخصیت های مخالف و مقابل، «کشمکش» داستان آفریده می شود.

پیرنگ است که داستان را به پیش می برد و خواننده را وا می دارد به ادامه ی خواندن. پیرنگ از پرسش ها نیرو می گیرد. پرسش کلی وابسته به درونمایه ی داستان است و زنجیره ای از پرسش هایی جزئی زیر چتر آن داستان را به جلو می راند. وانگهی، طرح این نوع پرسش برای دادنِ پاسخی رضایت بخش به پرسش کلی – درونمایه ی داستان – کاملا جنبه ی حیاتی دارد. در پایانِ هر داستانِ خوبی خواننده می فهمد که هدف از نقل داستان چه بوده است و خرسند است که وقایع کوچک تر در داستان هر یک به گونه ای پذیرفتنی موثر بوده اند و باعث شده اند به پرسش بزرگ و بنیادی داستان پاسخ داده شود.

این که چگونه می توانی پیرنگی را بنویسی، پرسش دیگری است. برخی از نویسندگان، پیش از نوشتن داستان کوتاه یا رمان، پیرنگ را تا به آخر می نویسند، طرح کلی داستان را می ریزند و در فرآیند عملیِ نگارش به آن شاخ و برگ می دهند. ممکن است در جریان کار کمی هم شگفت زده شوند، لیکن پیشاپیش از شالوده ی داستان شان باخبرند. ولی بیشتر داستان نویسان و رمان نویسان معتقدند که پیرنگ و شخصیت با هم رابطه دارند و پیش از آشکار شدنِ شخصیت ها نمی توان درباره ی پیرنگ داستان تصمیم گرفت.

رمان ها پیرنگ های بسیار گوناگونی دارند و هر نویسنده ای به روش خود دست به خلق پیرنگ می زند. با این همه، در پیرنگ های قوی، حوادث مهمی روی می دهند که علت و معلولی اند و به خلق شبکه ای از کشمکش ها می انجامند. شخصیت ها دست به انتخاب هایی می زنند که در گره گشایی داستان موثر است. آرام آرام به زنجیره ای از پرسش های جزئیِ مطرح پاسخ داده می شود تا علاقه ی خواننده به خواندن بقیه ی داستان از بین نرود و مرتبا از پرسش کلی درکی عمیق تر پیدا کند. هر عنصر وارد شده به داستان تا به آخر دنبال می شود. همه ی پیرنگ های فرعی به تمامی گسترش می یابند و کار به پایان می رسد.

پیرنگ شامل همه ی چیزهایی است که شخصیت ها انجام می دهند، احساس می کنند، فکر می کنند یا به زبان می آورند؛ مشروط به این که در ادامه ی داستان تاثیرگذار باشد. بهترین پیرنگ هم اگر با لحنی بی روح بیان شود، یا طوری باشد که گویی شخصیت هایش سهمی در نتیجه ی پایانی داستان ندارند، کسل کننده خواهد بود.

به طور خلاصه پیرنگ شیوه ای برای نشان دادن اهمیت پدیده هاست.

آر. وی. کسیل می گوید: «بعضی نویسنده ها به درک مناسبی از شخصیت های داستانی می رسند. آنها می توانند درک کنند که اگر خودشان در وضعیت و موقعیت شخصیت های داستانی شان قرار بگیرند، با چه مسائل بیرونی و درونی یی رو به رو خواهند شد. نویسنده ای که به چنین درکی می رسد، می تواند حقایق ژرفی را که در فرآیند شکل دادن به پیرنگ کشف می کند، با دیگران نیز در میان بگذارد.»

جان دی. فیتزجرالد معتقد است: «مهم ترین نیاز نویسنده های تازه کار این است که ساخته و پرداخته کردن پیرنگ را بر اساس گره افکنی یاد بگیرند تا بتوانند داستان های مبتنی بر گره افکنی بنویسند. فراموش نکنید که این دست داستان ها بیشترین فراوانی را بین داستان های منتشر شده دارند.»

داستان های بدون پیرنگ

داستان های کوتاه بدون پیرنگ یک گونه ی داستانی کاملا قابل قبول است، مشروط به این ک ضوابط و ملاک های مشخصی را رعایت کرده باشد. «مرلین گرنبک» در مقاله ی «داستان های بدون پیرنگ»، داستان های بدون پیرنگ را داستان های «برنامه ریزی شده» (The Planned Story) نامیده است. این گونه داستان ها، به پیرنگ یا سایر عناصری که در داستان های دارای پیرنگ می بینیم، نیاز ندارد. در این دست داستان ها مواد و مصالح و ایده ها به شکلی ارائه می شوند که کلیت واحدی را شکل دهند و تاثیر حسی و عاطفی مشخصی را در خواننده به وجود بیاورند. در این داستان ها، نویسنده ابتدا تصمیم می گیرد که چه حال و هوا یا احساسی را می خواهد به تصویر بکشد و بعد آگاهانه همه ی کلمات داستانش را در جهت رسیدن به همان تاثیر به کار می گیرد. این تاثیر ممکن است شادی باشد یا وحشت یا عشق یا رقت یا هر احساس دیگری، ولی – هر چه باشد – در داستان یگانه و ثابت است.

به عنوان مثال در داستان کوتاه عشق جوانی بیشتر مثل گل است نوشته ی رابرت مه یرز: «وقتی به او نگاه کرد، دید که سنبل ها دست های مردانه اش را نوازش می کنند و گل های اقاقیا گوش هایش را می بوسند». هدف نویسنده این است که احساس خالص زن و مرد جوان را در خواننده برانگیزد.

مجله ی آزما در شماره ی مرداد ۱۳۹۷ داستانی بدون پیرنگ با عنوان «چراغ ها» اثر جمال میرصادقی را به چاپ رساند. جمال میرصادقی در این مورد می نویسد: «داستان های کوتاه، ناولت ها و رمان هایی هستند که پایبند به اصول و قواعد پیرنگ نیستند از این رو می توان دو گروه «داستان های پیرنگ دار مرسوم» و «داستان های مدرن بدون پیرنگ» تقسیم کرد.»

میرصادقی در ادامه می نویسد: «نقطه ی اوج یا بزنگاه به مفهوم جنبی «طعن آمیز» و یا «نمادین» و یا «روشنفکرانه ای» است. منظور از مفهوم جنبی، مفهوم اساسی جدایی ناپذیری است که ماورای سطح معنای ظاهری و صریح هر وضعیت و موقعیت نهفته است؛ بنابراین، شیوه ی روایت داستان کوتاه بدون پیرنگ متکی به ویژگی های کنایی و طعن آمیز و روشنفکرانه ی آن است. نویسنده ی این نوع داستان ها باید در شیوه ی روایت این مفهوم جنبی چیره دست باشد و در خلق چنین مفهومی نسبت به آن نیروی عاطفی که می تواند او را از میان قید و بندها عبور دهد، حساسیت لازم را داشته باشد. یعنی نویسنده در شیوه ی روایت، برعکس داستان کوتاه پیرنگ دار، کمتر جزئیات را به روشنی توضیح می دهد. از این منظر، ممکن است در این نوع داستان ها بن مایه ای برای عمل داستانی نامعلومی کنار گذاشته شود؛ در واقع، یکی از شیوه های خلق نقطه ی اوج، در این نوع داستان ها، روایت توضیحات سطحی به ظاهر پذیرفتنی است، در حالی که در همان موقع در پشت توضیحات واقعا حقیقی، مفهوم جنبی یا معنای پنهانی و مجازی غیر مستقیم دیگری القاء می شود. چنین تمهیدی تخیل و هوشمندی خواننده را بر می انگیزد، چون غیرمستقیم و بی واسطه معنای غیر صریح و پنهان داستان را در می یابد.»

از دُروتی آلیسن می پرسند: چطور پیرنگ را می آفرینید؟ پاسخ می دهد: «اتفاقی می افتد. یک اتفاق واقعی. من شخصیت را می بینم و هر چیزی را که رخ بدهد از سرشت آن شخصیت مایه می گیرد.»

ریچارد باوش، رمان نویس، معتقد است: «از دید من پیرنگ و شخصیت چنان به هم گره خورده اند که دشوار است درباره ی هر یک به صورت مستقل و جداگانه صحبت کنم به قولی شخصیت همان پیرنگ است. اصلا بر حسب «پیرنگ» فکر نمی کنم، بلکه بر حسب چیزی که اتفاق می افتد و واکنشی که شخصیت هایم به آن نشان می دهند فکر می کنم.»

لاری براون، رمان نویس می گوید: «من از آن کسانی هستم که شخصیت ها را مهم تر از پیرنگ می دانند. به نظرم اگر شخصیت هایی خلق کنی که به اندازه ی کافی گیرا و به اندازه کافی واقعی باشند، هر اتفاقی که برای شان بیفتد همان پیرنگ است. خوب که فکر کنی، می بینی زندگی پیرنگی ندارد.»

به قول منتقدی «در داستان های دی. اچ. لارنس، پیرنگ هرگز جاذبه ی اصلی نیست.» این هم هست که لارنس به شکل کنایه آمیزی به جسی چمبرز گفته نیازی به پیرنگ ندارد. با وجود این، کتاب هایش از ابزارهای پیرنگی کلاسیک (مثل کشمکش و گره گشایی) استفاده می کنند؛ ابزارهایی که ممکن است به نظر شما هم مفید باشند، به ویژه وقتی درباره ی روابط عاطفی میان آدم ها می نویسید. اما به هر حال روش لارنس بیشتر اوقات استفاده از فرم آزاد بود؛ او برای شروع نوشتن داستان هایش و جان دادن به شیوه ی داستان گویی اش در سراسر نسخه ی دست نویسی به درازای یک کتاب، از شخصیت های داستانی به شکل منفرد یا زوج استفاده می کرد. روش محبوب او پیش بردن داستان بدون یک طرح کلی بود. او صحنه ها و فصل ها را با هم ترکیب می کرد تا با خیال و تصورش متناسب شوند، و پس از این کار مواد و مصالح هنوز خامش را بررسی و بازبینی می کرد. این روش که برای بسیاری از رمان نویس ها با موفقیت همراه بوده، می تواند برای شما هم مفید باشد؛ مشروط به این که نگران این نباشید که ندانید داستان تان شما را به کجا خواهد برد. خیلی از نویسنده ها در شروع داستان، نمی دانند اوج یا گره گشایی اش چه خواهد بود. لارنس هم از همین تکنیک استفاده می کرد. نام این تکنیک تسلط بر شخصیت داستانی است و «در خلال آن شخصیت های داستانی چنان برای نویسنده زنده می شوند که شروع می کنند به اعلام وجود کردن و گفتن و انجام دادن چیزهایی که نویسنده در شروع رمان هیچ فکرش را هم نمی کرده که بگویند یا انجام دهند.» (ویلیام فاکنر رمان نویس دیگری است که از این تکنیک استفاده می کرده است.)

پیرنگ بسته، پیرنگ باز

جمال میرصادقی در کتاب «عناصر داستان»، پیرنگ را به «پیرنگ بسته» و «پیرنگ باز» تقسیم می کند و می گوید: پیرنگ بسته، پیرنگی است که از کیفیت پیچیده و تو در تو و خصوصیت فنی نیرومند برخوردار باشد، به عبارت دیگر نظم ساختگی حوادث بر نظم طبیعی آن بچربد. این نوع پیرنگ اغلب در داستان های اسرار آمیز و پلیسی به کار گرفته می شود که گره گشایی و نتیجه گیری قطعی دارد، مثل داستان های ادگارآلن پو.

در «پیرنگ باز»، نظم طبیعی حوادث بر نظم ساختگی و قراردادی آن غلبه دارد و در این نوع داستان ها، اغلب گره گشایی قاطعی وجود ندارد یا اگر داشته باشد زیاد به چشم نمی زند، به عبارت دیگر نتیجه گیری قطعی که در پیرنگ بسته وجود دارد، در پیرنگ باز وجود ندارد و اگر هم وجود داشته باشد قطعی نیست. مثل داستان های آنتون چخوف. چخوف با ایجاد شکل نامریی و رساندن خواننده به حدی که احساس کند آنچه را در جلو خویش دارد زندگی واقعی است که به اثری هنری تغییر شکل یافته، بی آن که احساس های نویسنده آن را تحریف کرده باشد، تمام رد پاهای حضور نویسنده را نه تنها در روایت بلکه در طرح (پیرنگ) نیز پاک می کند.

مصطفی بیان / داستان نویس

چاپ شده در ماهنامه سرمشق / اردیبهشت ۱۳۹۸ / شماره ۳۱ 

منابع:

باربااشِوپ و مارگارت لاودِنمن. ترجمه شایسته پیران.«اندیشه های نو در رمان نویسی». نشر نی. چاپ دوم.

مجموعه مقالات. ترجمه کاوه فولادی نسب و مریم کهنسال نودهی.«حرفه داستان نویسی. جلد دوم». نشر زاوش. چاپ اول.

ویلیام کین. ترجمه کاوه فولادی نسب و مریم کهنسال نودهی.«نوشتن مانند بزرگان». نشر چشمه. چاپ اول.

جمال میرصادقی. «عناصر داستان». انتشارات سخن. چاپ هفتم.

ماهنامه آزما. سال نوزدهم. شماره۱۲۳٫ مرداد ۱۳۹۷٫