همه نوشته‌های mostafa bayan

مکتب قصه­ نویسی نیشابور و تاثیر فضای اقلیمی بر محسن درجزی

به یاد نمایشنامه نویس و داستان ­نویس

مکتب قصه­ نویسی نیشابور و تاثیر فضای اقلیمی بر محسن درجزی

مصطفی بیان / چاپ شده در نشریه آفتاب صبح نیشابور / شماره ۱۴۵ / ۳۰ مهر ۱۴۰۴

نیشابور از گذشته یکی از جایگاه ­های اصلی شعر و موسیقی و عرفان در ایران بوده است؛ اما «داستان ­نویسی و قصه­نویسی نیشابور» در دهه­ ی گذشته با روی کار آمدنِ دولت تدبیر و امید و حضور پُررنگ انجمن ­ها و نشست­ های ادبی و دورهمی­ های داستان­ نویسی به اوج و شکوفایی خود رسید و این رونق، ریشه در دگرگونی ­های اجتماعی و سیاسی و روی کار آمدنِ مدیران بومی و اعتماد آنها به انجمن­ ها و سازمان­ های مردم نهاد در حوزه­ ی فرهنگ، هنر و ادبیات دارد. نمونه ­ی برجسته­ ی آن، انتخاب نیشابور به عنوان «پایتختی کتاب ایران» در اسفند ۱۳۹۴ است.  

به برکت همین اتفاق­ های خوب، نویسندگانِ فعال و توانایی توانستند حضوری پررنگ و قابل تامل در عرصه ادبیات منطقه و حتی ایران پیدا کنند. در همین دوران بود که برخی نویسندگان توانستند با تکیه بر تجربه زیسته خود، داستان­ ها و قصه­ هایی بیافرینند که در آنها اقلیم و فرهنگ نیشابور در هم تنیده و مسائل اجتماعی و شهری در بستر واقع­گرایی روایی بازتاب یافته است؛ نمونه بارز آن، «قصه ­های محسن درجزی» است.

دوشنبه ۱۴ مهر ماه ۱۴۰۴، خبر كوتاه و غم‌انگيزی در شبکه­ های اجتماعی منتشر شد؛ «استاد محسن درجزی درگذشت.»!

محسن درجزی فعالیت خود را با تئاتر آغاز كرد و اولین کتابش را با عنوانِ «سال­ ها درنگ» در بهار سال ۱۳۹۳ منتشر کرد؛ اثری  كه در زمان انتشار مورد توجه بسیاری قرار گرفت. سپس رمان «آشوب» را در زمستان همان سال به چاپ رساند.

در «آشوب»، درجزی شايد بتوان گفت نوع ديگري از قصه‌نويسي را ارائه كرد. قصه‌هايي كه ويژگي‌هاي نوينی در زمان خود داشتند.

قصه ­های «سال­ ها درنگ» و «آشوب»، پیرامون زادگاه نویسنده، نیشابور، نوشته شده ­اند و اغلب به زندگي كارگري در این شهر می ­پردازند؛ از جمله کارگری در لحاف ­دوزی، کلاه ­مالی، طناب ­بافی، مسگری، نمدمالی، تخت­کشی، گیوه ­دوزی، نعلبندی، چراغ ­سازی، سلمانی، پالان­دوزی، صابون­ پزی، حصیربافی و مشاغل دیگری که آن سال ­ها در نیشابور فعال بودند. درون‌مايه قصه‌ها مسائلي بود كه اين كارگران با آن روبه‌رو مي‌شدند و مشكلاتي كه گريبانگير اقشار زحمتكش و مردم فرودست نیشابور بود به خوبی در قصه‌هاي درجزی ترسيم شده است.

در قصه­ های محسن درجزی، نمی­ توان دو گرایش اصلی در روایت و زبان داستان­ نویسی را نادیده گرفت: ۱) ادبیات شهری ۲) ادبیات کارگری.

گرایش «ادبیات شهری و گاه روستایی» بیش از همه در آثار محسن درجزی مشهود است و می ­توان او را نماینده این جریان ادبی معرفی کرد؛ به طوری که دو کتابِ «سال­ ها درنگ» و «آشوب» نخستین نمونه­ های درخشان ادبیات شهری (داستان نیشابور) محسوب می­ شوند. درجزی با نثری ساده و صمیمی، رنج، فقر، مذهب، سنت و فرهنگ مردم نیشابور در دوره ­ی دوم پهلوی را روایت کرده است. این گونه ادبی که به فرهنگ عامه و دردهای طبقات فرودست اجتماعی و کارگری می­ پردازد، کاری است که داستان ­نویسان جوان و حتی داستان­ نویسان مطرح نیشابوری کم­تر به آن پرداخته ­اند.

در ژانر کارگری، دغدغه­ ی درجزی معطوف به کارگران و مردم عام شهر بود که در سایه­ ی پیشرفت اقتصادی و گران شدنِ نفت روزگار می­ گذراندند. قصه ­ها­ی «سال ­ها­ درنگ» و «آشوب»، آینه فقر، محرومیت و بی­ عدالتی­ های اجتماعی­اند. شکاف طبقاتی روزبه­ روز در حال پیشرفت و سرمایه ­داری لگام گسیخته در پی­ سود! مردم از حقوق اجتماعی خود محروم بودند. به ندرت کسی در پی آزادی بیان و لغو سانسور بود: «بیش از هشتاد درصد مردم از محتوای قانون اساسی مملکت بی ­خبر بودند….» (از متن کتاب سال­ها درنگ).

زنده یاد محسن درجزی، زاده­ ی نیشابور، در کنار معلمی و فعالیت در حوزه­ ی تئاتر، دغدغه­ ی نوشتن از نیشابور و مردمِ زمانه­ ی خود را داشت. وی نویسنده ­ای دقیق و حساس بود. قصه­ ها­ی درجزی تصویری زنده از نیشابور دهه­ ی دوم پهلوی را برای نسل امروز و فردا ارائه می­ دهد: کاروان سرای شیردار، آب سلطان آباد (خیابان هفده شهریور)، فلکه شغال­ ها (میدان حافظ)، پی­بره ( اواسط کوچه ­ی میرآبادی­ های فعلی، جنب میدان باغات)، هتل خیام (جنب بانک ملی مرکزی)، خیابان خاکی شمالی (خیابان فردوسی شمالی)، سینما ایران، کارخانه روغن نباتی، گاراژ رحیم­ زاده، امیران، خیام و….

فضای آثار او سرشار از رمز و راز است. تجربه زیسته ­ی درجزی در نیشابور، او را به روایتی میان واقعیت و تخیل رساند. جایی که قصه­ هایش با نمایش و قصه در هم می­ آمیزد. در جهان او، میدان محلوج­ فروش ­ها، دروازه عراق، بازار سرپوشیده، کوچه غیب ­الله، محله چهارشنبه بازار و رباط شاه عباسی عناصر اصلی صحنه ­اند. «نیشابور» در آثارش نه صرفا پس زمینه، بلکه شخصیتی زنده است که سرنوشت آدم­ ها را رقم می­ زند.

نام محسن درجزی به عنوان داستان ­نویس با همان پنج کتابِ «سال­‌ها درنگ»، «آشوب»، «غلام غلمان»، «سیب به سر» و «اسمی که هرگز پیدا نشد» باقی خواهد ماند. دلايل ماندگاري او نیز روشن است. او در زمان خود با قصه و داستان، رفتاری نوآورانه داشت و نوع جديدي از قصه‌نويسي را ارائه داد.

نشست نقد و گفت و گوی جمعی درباره رمان نخجیر نوشته مصطفی بیان

در انجمن داستان سیمرغ نیشابور برگزار شد

نشست نقد و گفت و گوی جمعی درباره رمان «نخجیر» نوشته مصطفی بیان

در ادامه سلسله نشست­ های هفتگی «انجمن داستان سیمرغ نیشابور»، نشست نقد و گفت ­وگوی جمعی درباره­ ی رمان «نخجیر» با حضور نویسنده، شنبه ۳ آبان ۱۴۰۴ از ساعت ۱۷ تا ۱۸:۳۰ با حضور داستان­ نویسان و علاقه­ مندان به داستان و رمان در موسسه مهرآیین برگزار شد.

رمان «نخجیر»، اثر جدید مصطفی بیان، نویسنده­ ی جوان نیشابوری، روایتی از حماسه و نبرد جان ­فرسای انسان برای حفظ از کیان و مرزوبوم و بقاست. داستانی با الهام از واقعیت و تخیل که به ژرفای تاریخ فرو می ­رود و سرگذشت دو دوره­ ی تاریخیِ هجوم اعراب به سرزمین ایران را بازگو می­ کند؛ و با تلفیق نبرد شــیرزن ایرانی با اعراب در زمان ساســانی با جنگ ایران و عراق در ســال ۱۳۵۹ تمثیلی زیبا بین این دو داستان ایجاد می­ کند.

…….

برای تهیه کتاب در نیشابور :

 جنب اداره پست، کافه کتاب اکنون

جنب دارایی ۱۹، کتابفروشی شب‌های روشن

فردوسی شمالی، پاساژ ولیعصر، طبقه همکف، کلبه کتاب کلیدر (شعبه اول) 

بلوار فضل، جنب بلوار دانشگاه، کلبه کتاب کلیدر (شعبه دوم)

ارسال به سراسر کشور:

https://klidar.ir/product-16417-%D9%86%D8%AE%D8%AC%DB%8C%D8%B1

اهدای رمان نخجیر به مشاور فرهنگی فرمانده کل ارتش

اهدای رمان نخجیر به مشاور فرهنگی فرمانده کل ارتش

رمان «نخجیر» نوشته‌ی مصطفی بیان (موسس و دبیر انجمن داستان سیمرغ نیشابور)، توسط مهزیار صالحی (عضو انجمن داستان سیمرغ نیشابور) به امیر شاهین تقی‌خانی، مشاور فرهنگی فرمانده کل ارتش جمهوری اسلامی ایران تقدیم شد.

رمان «نخجیر» در پنج روزِ آغاز جنگ ایران و عراق روی می‌دهد و به اهمیت و نقشِ نیروی هوایی ارتش ایران اشاره می‌کند؛ در ادامه‌ی داستان با حضور امیر خلبان عزیزالله جعفری، خلبان نیروی هوایی ارتش، داستان به اوج خود می‌رسد.  

امیر خلبان شهید عزیزالله جعفری در ۹ فروردین سال ۱۳۳۱ در شهرستان نیشابور چشم به جهان گشود. وی در ۴ مهر ماه ۱۳۵۹ در آخرین عملیات خود پس از انهدام بسیاری از تاسیسات دشمن در خاک عراق به شهادت رسید. 

رمان «نخجیر» نوشته‌ی مصطفی بیان در ۹۸ صفحه توسط انتشارات حکمت کلمه منتشر شده است.

زن­ ها قهرمان نمی ­میرند.

زن ­ها قهرمان نمی­ میرند.

بررسی رمانِ «پیشمرگ هیتلر» نوشته­ ی روزلا پوستورینو

نوشته: مصطفی بیان / داستان نویس

چاپ شده در نشریه آفتاب صبح نیشابور / شماره ۱۴۴ / ۱۵ مهر ۱۴۰۴

دانلود کنید:

استاد محسن درجزی درگذشت

🏴 استاد محسن درجزی درگذشت

استاد محسن درجزی، رمان‌نویس، داستان‌کوتاه‌نویس و نمایشنامه‌نویس نیشابوری، دوشنبه ۱۴ مهر ماه ۱۴۰۴ درگذشت. 

محسن درجزی، متولد سال ۱۳۲۷ در نیشابور، فارغ‌التحصیل رشته‌ی هنر و بازنشسته‌ی آموزش و پرورش است. از او پنج رمان با عنوان­‌های: «سال­‌ها درنگ»، «آشوب»، «غلام غلمان»، «سیب به سر» و «اسمی که هرگز پیدا نشد» منتشر شده است.

اولین نمایشنامه استاد محسن درجزی «به خاطر هوس» نام دارد که در سال ۱۳۴۵ به کارگردانی استاد عزیزالله صادقی در سالن آمفی‌تئاتر کمال‌الملک به اجرا درآمد. «شیرخان»، «ناشناس و پاییز»، «مرگ یزدگرد» و «خانه نو» از جمله نمایشنامه‌هایی بود که زنده‌یاد درجزی در آنها نقش آفرینی کرد.

گفتنی است در آیین پایانی «پنجمین جایزه ملی داستان‌ سیمرغ» در دی ماه سال ۱۳۹۹ به پاس نیم قرن فعالیت‌های هنری و ادبی وی در عرصه‌ی داستان‌نویسی و تئاتر شهرستان نیشابور تجلیل به عمل آمد.

انجمن داستان سیمرغ نیشابور، درگذشت استاد محسن درجزی را به خانواده‌ی محترم به‌ویژه همسر گرامی‌شان و فرزندشان آقای کیان درجزی تسلیت عرض می‌کند.

جدال نیروهای تاریک و روشن در روان انسان نقد شخصیت‌های مختلف رمان نخجیر

جدال نیروهای تاریک و روشن در روان انسان / نقد شخصیت‌های مختلف رمان نخجیر

📰 روزنامه آرمان ملی؛ یکشنبه ۱۳ مهر ۱۴۰۴

✍ مقاله: جدال نیروهای تاریک و روشن در روان انسان / نقد شخصیت‌های مختلف رمان نخجیر نوشته‌ی مصطفی بیان / ✍ سحر محمودی؛ دانشجوی ارشد روانشناسی

🖇 کتاب نخجیر نوشته مصطفی بیان، کتابی است حماسی و تاریخی. اثری اسـت که تلاش دارد با شـخصیت‌های پرجزئیات و پیچیده‌اش دنیای زنـده و پرکشــمکش را به تصویر بکشــد و با تلفیق نبرد شــیرزن ایرانی با اعراب در زمان ساســانی با جنگ ایران و عراق در ســال ۱۳۵۹ تمثیلی زیبا بین این دو داستان ایجاد کند. در این تحلیل تلاش شده تا با نگاهی روانشناسانه ویژگی‌ها و انگیزه‌ها و تحول‌های هر شخصیت بررســی شــود و تاثیر آن بر روند داســتان و پیــام کلی اثر واکاوی شــود…..

یکی از مهمترین نقاط قوت این اثر، شخصیت‌پردازی واقعگرایانه و عمیق آن اســت؛ شــخصیت‌ها نه تنها با چالش‌هـای بیرونی مواجه می‌شــوند، بلکه در برابر تضادهای درونی خود نیز قرار می‌گیرند. این موضوع باعث می‌شود خواننده بتواند با شخصیت‌ها همذات‌پنداری کند و دنیای داسـتان را به‌خوبــی درک کند….. #ادامه مقاله دانلود کنید 👇

معرفی داستان نویسان راه یافته به مرحله نیمه پایانی هفتمین جایزه داستان سیمرغ

معرفی داستان نویسان راه یافته به مرحله نیمه پایانی هفتمین جایزه داستان سیمرغ نیشابور

۳ مهر ۱۴۰۴

به ترتیب حروف الفبا (بخش ملی):

  1. اسماعیل سالاری / بم
  2. افرا جمشیدی / بندرانزلی
  3. امید مهدوی / اصفهان
  4. امین سپهوند / قم
  5. بهنام سرلک / تهران
  6. رضا محمودی عبداله / اهواز
  7. زهرا پورترک / شیراز
  8. سوده فتحی مکوند / تهران
  9. سیروس جمشیدی / —–
  10. شهلا خدیوی / تهران
  11. عباس شیخ­زاده / تهران
  12. علیرضا خضری / بیجار کردستان
  13. فاطمه دلیا منتظری / امریکا
  14. فریده ترقی / تهران
  15. فهیمه ثاقب / مشهد
  16. مجتبی نعمتی / بابلسر
  17. محمدرضا مهرآیا / کرمانشاه
  18. منا گلشاهی / مشهد
  19. منوچهر زارع‌پور / آلمان
  20. مهران فانی / شیراز
  21. ندا علیپور / کرج
  22. نرگس باقری / تهران
  23. نگار کاظمیان / ایذه خوزستان
  24. هامون حجار / تهران

بخش منطقه ای (ویژه ی نویسندگان نیشابوری):

به ترتیب حروف الفبا:

  1. امیرحسین سعادتی
  2. آزاده گاراژیان
  3. خاطره قیصری
  4. راضیه رضوی
  5. رضا اسعدی
  6. رومینا خانی
  7. سمیه کاتبی
  8. فاطمه داغستانی
  9. مریم تاجور
  10. مینا مژدکانلو

دبیرخانه هفتمین دوسالانه جایزه داستان سیمرغ

نیشابور / ۳ مهر ۱۴۰۴

نشست نقد و بررسی رمان پیشمرگ هیتلر

…….

نشست نقد و بررسی رمان «پیشمرگ هیتلر» نوشته روزلا پوستورینو

سه شنبه اول مهر ۱۴۰۴ / با حضور سحر محمودی؛ کارشناس ارشد روانشناسی و مصطفی بیان؛ داستان نویس و دبیر انجمن داستان سیمرغ نیشابور

به همت انجمن کتاب سیمرغ

عقاب‌های تیزپرواز بر تخت پیشوای بغداد نشستند.

📖 معرفی کتاب

پیشوا، چشمانش جایی را نمی‌دید. اما می‌دانست او را به پناهگاه می‌برند. ترس، زبانش را به بند گرفته بود. نمی‌توانست باور کند. در کمتر از یک روز از آغاز جنگ، گویا مسیر جنگ تغییر کرده است. شاید عقاب‌های ایرانی نباشند و از اسرائیل آمده‌اند. شاید هم کودتا شده است از سوی خائنان و وطن‌فروشان.

سپیده‌ی اولین روز پاییز، رودخانه‌ی دجله را روشن کرد. دود و آتش از پایگاه الرشید و فرودگاه بغداد بلند می‌شد. صدای آژیر و رگبار مسلسل مردمِ هراسانِ بغداد را به خیابان‌ها کشانده بود. عقاب‌های تیزپرواز بر تخت پیشوای بغداد نشستند.

📖 رمان نخجیر، مصطفی بیان، ۹۸ صفحه. نشر حکمت کلمه، قیمت: ۱۱٠ هزارتومان.