رمان «نخجیر» نوشتهی مصطفی بیان (موسس و دبیر انجمن داستان سیمرغ نیشابور)، توسط مهزیار صالحی (عضو انجمن داستان سیمرغ نیشابور) به امیر شاهین تقیخانی، مشاور فرهنگی فرمانده کل ارتش جمهوری اسلامی ایران تقدیم شد.
رمان «نخجیر» در پنج روزِ آغاز جنگ ایران و عراق روی میدهد و به اهمیت و نقشِ نیروی هوایی ارتش ایران اشاره میکند؛ در ادامهی داستان با حضور امیر خلبان عزیزالله جعفری، خلبان نیروی هوایی ارتش، داستان به اوج خود میرسد.
امیر خلبان شهید عزیزالله جعفری در ۹ فروردین سال ۱۳۳۱ در شهرستان نیشابور چشم به جهان گشود. وی در ۴ مهر ماه ۱۳۵۹ در آخرین عملیات خود پس از انهدام بسیاری از تاسیسات دشمن در خاک عراق به شهادت رسید.
رمان «نخجیر» نوشتهی مصطفی بیان در ۹۸ صفحه توسط انتشارات حکمت کلمه منتشر شده است.
جدال نیروهای تاریک و روشن در روان انسان / نقد شخصیتهای مختلف رمان نخجیر
روزنامه آرمان ملی؛ یکشنبه ۱۳ مهر ۱۴۰۴
مقاله: جدال نیروهای تاریک و روشن در روان انسان / نقد شخصیتهای مختلف رمان نخجیر نوشتهی مصطفی بیان / سحر محمودی؛ دانشجوی ارشد روانشناسی
کتاب نخجیر نوشته مصطفی بیان، کتابی است حماسی و تاریخی. اثری اسـت که تلاش دارد با شـخصیتهای پرجزئیات و پیچیدهاش دنیای زنـده و پرکشــمکش را به تصویر بکشــد و با تلفیق نبرد شــیرزن ایرانی با اعراب در زمان ساســانی با جنگ ایران و عراق در ســال ۱۳۵۹ تمثیلی زیبا بین این دو داستان ایجاد کند. در این تحلیل تلاش شده تا با نگاهی روانشناسانه ویژگیها و انگیزهها و تحولهای هر شخصیت بررســی شــود و تاثیر آن بر روند داســتان و پیــام کلی اثر واکاوی شــود…..
یکی از مهمترین نقاط قوت این اثر، شخصیتپردازی واقعگرایانه و عمیق آن اســت؛ شــخصیتها نه تنها با چالشهـای بیرونی مواجه میشــوند، بلکه در برابر تضادهای درونی خود نیز قرار میگیرند. این موضوع باعث میشود خواننده بتواند با شخصیتها همذاتپنداری کند و دنیای داسـتان را بهخوبــی درک کند….. #ادامه مقالهدانلود کنید
پیشوا، چشمانش جایی را نمیدید. اما میدانست او را به پناهگاه میبرند. ترس، زبانش را به بند گرفته بود. نمیتوانست باور کند. در کمتر از یک روز از آغاز جنگ، گویا مسیر جنگ تغییر کرده است. شاید عقابهای ایرانی نباشند و از اسرائیل آمدهاند. شاید هم کودتا شده است از سوی خائنان و وطنفروشان.
سپیدهی اولین روز پاییز، رودخانهی دجله را روشن کرد. دود و آتش از پایگاه الرشید و فرودگاه بغداد بلند میشد. صدای آژیر و رگبار مسلسل مردمِ هراسانِ بغداد را به خیابانها کشانده بود. عقابهای تیزپرواز بر تخت پیشوای بغداد نشستند.
نشست ادبی «شب رمان نخجیر» با حضور نویسندۀ رمان و به همت انجمن کتاب سیمرغ نیشابور برگزار شد.
چهارصدو بیست و دومین نشست از سلسله نشست های انجمن کتاب سیمرغ به جدیدترین اثر مصطفی بیان، داستاننویس، روزنامه نگار ادبی و موسس انجمن داستان سیمرغ نیشابور پرداخته شد.
این نشست ادبی، شامگاه سه شنبه ۱۹ فروردین ماه سال جاری در موسسه فرهنگی مهرآیین با حضور علاقه مندان به داستان و رمان برگزار شد.
در این نشست، مجید نصرآبادی، نویسنده، منتقد و مدرس داستان و امیرحسین روح نیا، نمایشنامه نویس و کارگردان تئاتر دربارۀ رمانِ «نخجیر» اثر جدید مصطفی بیان سخنرانی کردند.
در پایان این نشست، مصطفی بیان به دلایل و اهمیت نگارش این اثر ادبی پرداخت.
در پشت جلد رمان نخجیر آمده است:
داستان «نخجیر» در ژانرِ ماجراجویی فانتزی و حماسی است. وقایع داستان بینِ جهان واقعیت و تخیل رخ می دهد.
حوادث این داستان در پنج روزِ آغاز جنگ ایران و عراق روی می دهد. ایران به سرعت مورد تهاجم بعثی ها قرار می گیرد. نیروهای پلید قصد تصرف تهران را دارند. اما داستان با ورود تیزپروازان نیروی هوایی ارتش ایران به اوج خود می رسد. «نخجیر»، داستانِ یکی از تیزپروازان آسمان ایران است.
The novel “Nakhjir” is written by Mostafa Bayan. This story is in the genre of adventure, fantasy and epic, and its events take place between the worlds of reality and imagination. The events of this story take place in the five days of the beginning of the Iran-Iraq war and point out the importance and role of the Iranian Army Air Force; then, with the presence of the Commander of the Shahid Pilot Azizollah Jafari, an Army Air Force pilot, the story reaches its peak. The Commander of the Shahid Pilot Azizollah Jafari was born in Iran in 1952. He went to the United States in 1975 to complete his pilot training. Pilot Jafari was among the first pilots to fly the F5 jet. Finally, in 1980, Pilot Azizollah Jafari, along with Pilot Masoud Mohammadi, were martyred in their last operation after destroying many enemy installations in Iraqi soil.”
Let’s read a short part of this book together:
A light appeared in the sky. A beam of white, bluish fire against the darkness of the night. He was startled. He thought he had fallen asleep and was dreaming. He saw that this round light was a beautiful lady with two large wings and a sword in her hand, as if she were rising above the eastern sky. The lady stood before him. She was wearing a battle dress and a steel helmet on her head. “Greetings to the commander and the swift flight of the Iranian sky, Commander Azizullah.” Azizullah asked in astonishment: “Who are you and how do you know my name?!” The lady looked at the strong face, the magnificent bone structure, and the long nose between the two dark eyes that brought to mind the face of the wolf commander. Then, from under her battle dress, she took out the tablet of Sepand and looked at it. Then, she raised her head and firmly replied: “I am Shahrbanu, the princess of Iran and the bride of the Messenger of God.” The novel Nakhjir / Mustafa Bayan / Published in 2025
انتشار رمان «نخجیر»، همزمان با هفتاد و سومین سالروز تولد هنرمند و شهید والامقام امیر خلبان عزیزالله جعفری.
داستانِ «نخجیر» در ژانرِ ماجراجویی فانتزی و حماسی است. وقایع داستان بین جهانِ واقعیت و تخیل رخ میدهد.
حوادث این داستان در پنج روزِ آغاز جنگ ایران و عراق روی میدهد و به اهمیت و نقشِ نیروی هوایی ارتش ایران اشاره میکند. در ادامهی داستان با حضور امیر خلبان عزیزالله جعفری، خلبان نیروی هوایی ارتش، داستان به اوج خود میرسد.
«نخجیر»، داستانِ یکی از تیزپروازان آسمان ایران است.
به گزارش آفتاب صبح نیشابور، امیر خلبان شهید عزیزالله جعفری در نهم فروردین سال ۱۳۳۱ در شهرستان نیشابور چشم به جهان گشود. وی در سال ۱۳۵۴ جهت گذراندن دورۀ خلبانی به آمریکا رفت. خلبان جعفری جزو اولین خلبانانی بود که با جت F5 پرواز میکرد.
در نهایت در ۴ مهر ماه ۱۳۵۹، خلبان عزیزالله جعفری به همراه خلبان مسعود محمدی در آخرین عملیات خود پس از انهدام بسیاری از تاسیسات دشمن در خاک عراق به شهادت رسیدند.
رمان «نخجیر» نوشتهی مصطفی بیان، دبیر انجمن داستان سیمرغ نیشابور، به زودی در ۹۸ صفحه توسط انتشارات حکمت کلمه منتشر و روانه بازار خواهد شد.
کتاب «معمولیِ معمولی»، داستانهای برگزیدۀ «ششمین جایزه داستان سیمرغ» است که با مقدمه و گردآوری مصطفی بیان، ویراستاری فاطمه همتآبادی و با عکس و طرح روی جلد مهدی زوار از سوی نشر داستان چاپ و روانهی بازار کتاب شده است.
این مجموعه شامل ۵ داستانکوتاه است که نویسندگان آن دریا چوبین، معصومه دهنوی، سارا عیشآبادی، فاطمه داغستانی و خاطره قیصری هستند.
داستان «معمولیِمعمولی» نوشتهی «هامون حجار» از تهران که در بخش ملیِ «ششمین جایزه داستان سیمرغ»، موفق شد رتبه اول را کسب کند به همراه داستانهای «برخورد نزدیک» نوشتۀ زویا صالحپور از سوئد و «خفه خون» نوشته فاطمه حاجیپروانه از تهران بهدلیل اینکه نتوانست مجوز چاپ بگیرد در بین آثار این مجموعه قرار ندارد.
«جایزه داستان سیمرغ» بهعنوان جایزهای مستقل و خصوصی داستانهای چاپ نشده را داوری میکند و هدفش کشف، معرفی و تولید آثار خلاق و برتر داستانی است.
داوران این دوره از جایزه ادبی: کاوه فولادینسب، انسیه ملکان، مهیار رشیدیان (در هیأت داوری) و محمد اسعدی، معصومه قدردان، امیرحسین روحنیا (در هیات انتخاب) بودند.
نشر داستان بهتازگی کتاب داستانهای منتخب ششمین جایزه داستان سیمرغ را در ۱۰۸ صفحه و با قیمت ۹۵ هزار تومان عرضه کرده است.
مجموعهداستان: ده داستان برای سیمرغ / داستانهای منتخب پنجمین جایزه داستان سیمرغ / شامل داستانهایی از: راضیه مهدیزاده، شقایق بشیرزاده، مریم عزیزخانی، شیما محمدزادهمقدم، معصومه قدردان، حامد اناری، سولماز اسعدی و جواد دهنوخلجی.
📰 در روزنامه سازندگی چهارشنبه ۷ اردیبهشت ۱۴٠۱ (گروه ادبیات و کتاب) میخوانید:
📘 فروغ خراشادی : داستانهایی از چهارگوشه ایران («ده داستان برای سیمرغ» داستانهای برگزیده «پنجمین جایزه داستان سیمرغ» است)
✍ «ده داستان برای سیمرغ» مجموعهای شامل داستانهای برگزیده «پنجمین جایزه داستان سیمرغ» است. اثری که به رغم نامش، با هشت داستان، و نویسنده؛ راهی بازار نشر شده و ناگفته پیداست که دو داستان این مجموعه، مجوز نگرفتند، اما نام کتاب، بر اساس ده اثرِ برگزیده این جایزه حفظ شده است. داستان های این کتاب، مانند بیشتر مجموعههای داستانی مشابه، با نویسندگان متفاوت، از تنوع موضوع، سبک و لحن برخوردار است، اما وجه مشترک بیشترشان، وجود راوی اولشخص و جانمایه محلی- بومی است… #ادامه 👇