بایگانی برچسب‌ها : ادبیات داستانی

زمینه های پیدایش ادبیات داستانی جدید در ایران

داستان کوتاه در قرن نوزدهم به پیشگامی ادگار آلن پو، نیکلای گوگول و گی دوموپاسان ظهور کرد. ادگار آلن پو برای نخستین بار در سال ۱۸۴۲ اصول داستان کوتاه را معرفی کرد.

ایزاک باشیویس سینگر، نویسنده امریکایی می گوید: «برخلاف رمان که قادر است حاشیه پردازی طولانی، بازگشت به گذشته و حتی ساختار ضعیف را در خود مستحیل و حتی پنهان کند، داستان کوتاه باید مستقیم به سوی نقطه ی اوج خود پیش برود. باید بی وقفه تنش و تعلیق داشته باشد. ایجاز نیز جوهر خاص داستان کوتاه است. داستان کوتاه باید طرح معینی داشته باشد؛ نمی تواند به اصطلاح برشی از زندگی باشد. استادان داستان کوتاه دقیقا می دانستند به کجا می روند. می توان این داستان ها را بارها خواند و هرگز ملول نشد. به طور کلی، داستان کوتاه هرگز نباید به اثر تحلیلی بدل شود. در واقع، داستان نویس حتی نباید از سر تفنن تلاش کند که به روان شناسی و ایسم های مختلف بپردازد. ادبیات ناب در همان حال که سرگرم می کند آگاهی می دهد. قادر است هم روشن باشد هم پر محتوا. قدرت جادویی دارد برای آمیختن علیت با هدف، شک با ایمان، تماناهای جسم با اشتیاق های روح. منحصر به فرد و عمومی است، ملی و جهانی، واقع گرا و تمثیلی. اگرچه تفسیرهای دیگران را بر می تابد، هیچ گاه نباید در صدد توضیح خود برآید. باید بر این حقایق بدیهی تاکید کرد، زیرا نقدهای گمراه کننده و نوآوریِ ساختگی، یک جور نسیان ادبی در نسل ما پدید آورده است. شور و شوقِ پیام دادن موجب شده بسیاری از نویسندگان فراموش کنند که علت وجودیِ نثر هنرمندانه، قصه گفتن است.» [۱]

عباس میرزا، پسر فتحعلی شاه قاجار، نخستین کسی بود که با فرستادنِ جوانان ایرانی برای تحصیل علوم جدید در اروپا، تاسیسات چاپ را به ایران وارد و افراد مستعد را به ترجمه آثار اروپایی تشویق کرد. اندکی بعد میرزا تقی خان امیرکبیر (که در جوانی همراه نمایندگان پادشاه ایران به روسیه سفر کرده و تحولات صنعتی آن کشور را از نزدیک دیده بود) در صدد برآمد که نظر ناصرالدین شاه را به اصلاحات اساسی در کشور جلب کند.

یکی دیگر از شخصیت های تاثیرگذار در رشد فرهنگی و اجتماعی نقش عمده ایفا کرد، رضاقلی خان هدایت است که نه تنها یکی از مردان هوشمند دوره ی قاجار، بلکه به در درجه ی نخست در شیوه ی پژوهش های ادبی و در درجه ی دوم در شیوه نویسندگی از بزرگان قرن گذشته به شمار می آید. «مجمع الفصا»، «ریاض العارفین» و «روضه الصّفا» نمونه های بارزی در این زمینه اند.

[۱] : حسن میرعابدینی، هشتاد سال داستان کوتاه ایرانی، جلد اول، کتاب خورشید، ۱۳۹۳ .

چاپ شده در ماهنامه ادبیات داستان چوک / شماره ۱۲۹ / اردیبهشت ۱۴۰۰

نوشته : مصطفی بیان

متن کامل مقاله را می توانید از سایت زیر دانلود کنید:

http://ketabesabz.com/book/90594/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D9%84%D9%88%D8%AF-%D9%85%D8%A7%D9%87%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%A7%D8%AF%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%DB%8C-%DA%86%D9%88%DA%A9-%D8%B4%D9%85%D8%A7%D8%B1%D9%87-129