روی پای تر باران به بلندی محبت برویم
زمستان امسال زیاد سرد نبود. نه شهر رنگ زمستانی به خود گرفت، نه سوز و سرمای شلاقی ، و ما را در انتظار بارشِ ساده ی برف گذاشت.
این روزها که صدای پای بهار به گوش می رسد، پنجره ها به تماشای بهار می نشینند. رویای گنجشک ها رنگین می شود ، زمین نفس می کشد و درختان ، جان تازه ای می گیرند.
نوروز، پیام آور نیکی است و تولدی دوباره در درون آدمیان ایجاد می کند. زنده یاد فرهاد، خواننده ترانه ی «بوی عیدی، بوی توپ بوی کاغذ رنگی و …»، اخوان ثالث، نیما یوشیج، احمد شاملو و سهراب سپهری، موج نوی ترانه هایشان را با آمدن بهار آغاز می کردند تا آثارشان ماندگار شد. ماندگارهایی که با هر بار شنیدنِ آنها به اعماق گذشته ها پرتاب می شویم.
نوروز، زمانِ کنار گزاردنِ کینه ها و دشمنی ها و زمان تبدیلِ قهرها به آشتی هاست. بیایید باور کنیم، اقشاری چشم انتظار دستان مهربان من و شما هستند. فرزندان این سرزمین که سرپرستشان یا شغل ندارد یا در کنارشان نیست. در جامعه ای به سر می بریم که خیلی ها در آن، صورتشان را با سیلی سرخ نگه می دارند و هرگز شرافتشان را به حراج نمی گذارند.
زندگی چون گل سرخی است
پُر از خار و پُر از برگ و پُر از عطر لطیف،
یادمان باشد اگر گل چیدیم،
عطر و برگ و گل و خار،
همه همسایه دیوار به دیوار همند…
با قدری همدلی بیشتر می شود یاری رسان مردمی بود که فشارهای اقتصادی، کمرشان را خم کرده است. کاش آنها باور داشته باشند که باغچه ی زندگی شان تنها نمانده. این روزها، زمان آن است تا حال و هوای بهار را به خانه ای به وسعت شهر هدیه کنیم.
سال نو مبارک.
مصطفی بیان
این یادداشت در شماره ی ۲ هفته نامه ی «آفتاب صبح نیشابور» (۲۴ اسفند ۹۴) به چاپ رسیده است.
ابیات و عنوان یادداشت از سهراب سپهری