همه نوشته‌های mostafa bayan

گفتگو با برندگانی که تا قافِ داستان پریدند

گفتگو با برندگانِ بخش «ملی» و «منطقه ای» ششمین جایزه داستان سیمرغ

هامون حجار؛ برگزیدۀ بخش ملی

معصومه دهنوی و سارا عیش آبادی؛ برگزیدۀ بخش منطقه ای

فروغ خراشادی / نشریه خیام نامه / شماره ۵۳۷ / ۳۰ خرداد ۱۴۰۲

نگاهی به کتابِ یکاترینا، تنها وزیر زن در دورۀ اتحاد جماهیر نوشتۀ ناتالیا کارنیوا

نگاهی به کتابِ یکاترینا، تنها وزیر زن در دورۀ اتحاد جماهیر شوروی نوشتۀ ناتالیا کارنیوا

چاپ شده در ماهنامۀ ادبیات داستانی چوک / شماره ۱۵۵ / تیر ماه ۱۴۰۲ / صفحۀ ۴۰ تا ۴۳

نوشتۀ : مصطفی بیان

آدرس دانلود:

http://www.chouk.ir/download-mahnameh/18308-155-1402.html

پرواز ششمین جایزه داستان سیمرغ در زادبوم خاتون دشت های بینالود

پرواز ششمین جایزه داستان سیمرغ در زادبوم خاتون دشت های بینالود

گزارش آیین اختتامیه ششمین جایزه داستان سیمرغ

آفتاب صبح نیشابور / چهارشنبه ۱۷ خرداد ۱۴۰۲ / شماره ۱۰۹

ده ماه پیش پری از پرهای سرخ سیمرغِ اسطوره ای را سوزاندیم و از او یاری خواستیم. سیمرغ در «ششمین جایزه داستان سیمرغ» بر فراز رشته کوه های بینالود پرواز آغاز کرد و سفر ماورایی ده ماهۀ خود را در شامگاه ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۲ به پایان رساند.

Ten months ago, we burned a fairy with red feathers of a mythical Simurgh and asked him for help. In the “Sixth Simurgh shourt Story Award”, Simurgh began flying over the Binalud mountain range and ended its ten-month transcendental journey on the evening of May 6, 2023.

آیین پایانی ششمین جایزه داستان سیمرغ با حضور برگزیدگان، داوران، داستان نویسانی از تهران، اسفراین، مشهد و همچنین علاقه مندان به داستان برگزار شد.

جایزه مستقل و مردمیِ «جایزه داستان سیمرغ» از سال ۱۳۹۴ به همت «انجمن داستان سیمرغ نیشابور» و با حمایت بخش خصوصی پایه گذاری شد. هدف از برگزاری این جایزه ادبی، کشف و معرفی داستان های کوتاه خلاق، برتر و چاپ نشده است.

داوران این دوره جایزه داستان سیمرغ، انسیه ملکان، کاوه فولادی نسب، مهیار رشیدیان (در هیات داوری) و محمد اسعدی، معصومه قدردان و امیرحسین روح نیا (در هیات انتخاب) بوده اند.

«ششمین جایزه داستان سیمرغ» از نیمۀ تابستان سال گذشته فراخوان داد و در این دوره ۶۰۰ نویسنده از داخل و خارج از کشور در این رویداد بزرگ ادبی شرکت کردند، که بیشترین داستان ها به ترتیب از استان‌های تهران، خراسان رضوی، فارس، اصفهان، خوزستان و گیلان ارسال شده است. همچنین از ۸ کشور آمریکا، انگلیس، افغانستان، تاجیکستان، مالزی، اتریش، سوئد و ترکیه داستان‌هایی به دبیرخانه این جایزه ادبی رسیده است.

برای رعایت عدالت در داوری ‌های اولیه و نهایی و نیز رفع هر گونه شائبه ‌ای، آثار به صورت کدبندی شده در اختیار داوران قرار گرفته شد و تا هنگام داوری نهایی، هیچ ‌کس از هویت نویسندگان آثار برتر، اطلاعی نداشت.

پاسداری از گنجینۀ ارزشمند گذشتگان

در ابتدای این مراسم، مصطفی بیان، موسس و دبیر انجمن و جایزه داستان سیمرغ ضمن خوشامدگویی گفت: حکایت ها و قصه های کوتاه ادبیات عرفانی عطار به شکلِ گذشته پاسخگوی نیاز امروز نیست و باید با روش های نوین و زبانِ امروز، قصه های عرفانی عطار را به مخاطبِ امروز معرفی کرد تا با این روش، یادگار و گنجینۀ ارزشمند گذشتگان را پاسداری کنیم.

بیان ادامه داد: «وجود ۲۰۰۰ قصه در مجموعۀ آثار عطار، گنجینه ای ارزشمند برای ادبیات داستانی امروز ایران و به ویژه داستان نویسان جوان ایرانی است. به همین دلیل یکی از اهداف انجمن داستان سیمرغ به عنوان تنها انجمن داستان نویسی شهرستان نیشابور، پاسداری از گنجینۀ ارزشمند گذشتگان، به ویژه ادبیات عرفانی و ادبیات زیستی است، که می تواند به معرفی نیشابورِ بزرگ کمک شایان نماید.»

مصطفی بیان توضیح داد: جایزه ی دوسالانه ی داستان سیمرغ، تنها رویداد ادبی و فرهنگی در نیشابور است که در گسترۀ جهانی صورت می گیرد. و این رویداد ، فقط و فقط به همت تعدادی از جوانان علاقه مند به ادبیات داستانی و با مشارکت داوران بخش ملی و حمایت بخش خصوصی برگزار می شود.

وی گفت: «ما معتقدیم که جوایز ادبی و فعالیت های فرهنگی و هنری باید توسط بخش مردمی، سازمان های مردم نهاد، انجمن ها و با حمایت بخش خصوصی، دانشگاه ها و شرکت های تولیدی صورت گیرد. همانطور که همشهریان ما در انجام کارهای نیک، همیشه پیش قدم هستند؛ مشارکت و حمایت به عنوان «خیران فرهنگی» از جوایز ادبی و فعالیت های فرهنگی و هنری همانند ساختن مدرسه و پل، به رشد و ارتقای فرهنگ و آینده ی ایران کمک شایان خواهد کرد.

به همین دلیل است که ما تاکید می کنیم، باید جایگاه «خیران فرهنگی» در جامعه تبیین شود. این فعالیت، ذخیره و توشه ای ارزشمند برای نسلِ آینده محسوب می شود.»

مصطفی بیان، موسس و مدیر جایزه داستان سیمرغ در پایان از تمام مدیران صنایع، شرکت های تولیدی و خدماتی و همه ی علاقه مندان به فرهنگ و هنر و ادبیات شهرستان نیشابور دعوت کرد که در استمرار و برگزاری هر چه بهتر این رویداد بزرگ ادبیِ مستقل و مردمی به عنوان حامی مالی مشارکت داشته باشند؛ تا بتوانیم در کنار هم و با حضور چهره های ادبیات داستانی کشور ، نیشابور را با «ادبیات» ش معرفی کنیم.

تندیس سیمرغ به داستاني اختصاص يافت كه بيشترين سهم را از عدم خودسانسوري داشت.

در ادامۀ این مراسم، انسیه ملکان، یکی از داوران بخش نهایی ششمین جایزه داستان سیمرغ، متن بیانیه هیات داوران را قرائت کرد. او در بخشی از بیانیه توضیح داد: اگر دستمان چنين كوتاه نبود همه را مي داديم كتيبه اي بنويسند بر كوه قاف چرا كه فارغ از اسلوب و قوائد، ارابۀ لسان و احساس و انديشه را رانده بودند. جدا ساختن آنها به سختي بيرون كشيدن شرياني از ميان گوشت و پوست و خون مي نمود. اميد كه به عدالت برگزيده باشيم.
سعي مان اين بود هر داستان را با خودش قياس كنيم در بستر دنياي نويسنده. گذر از باورمندي داستان بود، نه آن باوري كه عقل سليم روي آن صحه مي گذارد آن حقيقت مانندي كه جهان داستان مي طلبد.

انسیه ملکان در ادامه گفت: «و اینکه ما سه داور بخش نهايي از سه جهت هم سليقه نبوديم اول اينكه سه نفريم و فرديت مطرح مي شود و تفاوت جنسيتي و البته جهانبيني و شرايط زيستي ما هم حكم مي كند به سختي به آراء  مشترك برسيم و تا اندازه اي هم سليقه مي تواند نقش ايفا كند اما در نهايت با گفتگو اين گره باز شد. اولين لوح به داستاني اختصاص يافت كه بيشترين سهم را از عدم خودسانسوري داشت و از زمان فعلي بهره گرفته بود و به قولي نويسنده فرزند زمانه خودش بود و خودش را زيسته بود و البته با اين شرط که اولين لزوما بهترين نيست.»

تقدیر از مریم اسلامی، داستان نویس و شاعر کودک و نوجوان

طبق سنت هر دوره، در آیین پایانی جایزه داستان سیمرغ، از داستان نویسان پیشکسوت و موفق شهرستان نیشابور تقدیر به عمل می آید.

در آیین پایانی ششمین جایزه داستان سیمرغ، از مریم اسلامی، داستان نویس و شاعر کودک و نوجوان تقدیر شد.

مریم اسلامی، کارشناس ارشد زبان ‌و‌ ادبیات ‌فارسی، داستان‌نویس، شاعر کودک ‌و ‌نوجوان و متولد سال ۱۳۵۵ در نیشابور است؛ او همچنین عضو «انجمن نویسندگان کودک ‌و‌ نوجوان ایران» و مولف بیش از یکصد عنوان کتاب شعر و داستان در حوزۀ کودک و نوجوان است.

وی برگزیدۀ جایزه ادبی پروین اعتصامی، نشان ماهی سیاه کوچولو، جشنواره کتاب رشد، سه دوره جشنواره شعر فجر و غیره است. همچنین داور جوایز ادبی: قلم زرین، رشد، کتاب سال کانون پرورش فکری کودک ‌و ‌نوجوان بوده است. اسلامی از سال ۱۳۹۷ تاکنون، دبیر مجله‌ی رشد کودک است.

جعفر توزنده جانی، نویسندۀ کودک و نوجوان در این بخش ضمن ابراز خوشنودی از این اتفاق فرخنده گفت: «خیلی خوشحالم این اتفاق فرخنده در شهر نیشابور رخ می دهد آن هم در زمانی که شاهد اتفاق های تلخ و مشکلات سخت و دشوار اقتصادی در جامعه هستیم. شاید بپرسیم در این شرایط چه دلیلی دارد این گردهمایی های ادبی روی دهد؟! اگر به تاریخ گذشتۀ کشورمان نگاهی بیندازیم، می بینیم این اتفاق ها تازگی ندارد، و اگر به آثار فردوسی، سعدی و عطار نگاهی بیندازیم، می بینیم همۀ آنها تلاش بر زنده نگاه داشتنِ هویت و فرهنگ ایرانی داشتند و هر زمان، شرایط دشوارتر می شد، نقش ادبیات، داستان، رمان و به ویژه ادبیات کودک و نوجوان پُررنگ تر می شد.»

در ادامۀ این مراسم، کلیپی از فعالیت های مریم اسلامی پخش شد. سپس لوح و نشان افتخاری جایزه داستان سیمرغ را جعفر توزنده جانی، نویسندۀ کودک و نوجوان، عباس کرخی، شاعر و مدرس زبان و ادبیات فارسی و همچنین دکتر مهدی نوروز، نویسنده، پژوهشگر و استاد دانشگاه به مریم اسلامی اهدا کردند.

برگزیدگان ششمین جایزه داستان سیمرغ

بیشترین سهمِ جایزه به دختران و بانوان رسید.

در بخش ملی، تندیس سیمرغ، دیپلم افتخار و مبلغ ۱۰ میلیون تومان برای داستان «معمولیِ معمولی» به هامون حجار از تهران اهدا شد.

داستان های «برخورد نزدیک» نوشتۀ زویا صالحپور از سوئد، «به اعتبار ماهی خارو» نوشتۀ دریا چوبین از بندرعباس و «خفه خون» نوشتۀ فاطمه حاجی پروانه از تهران شایستۀ تقدیر معرفی شدند که جایزۀ این بخش، دیپلم افتخار و مبلغ یک میلیون تومان است.

دریا چوبین، جایزه یک میلیون تومانی اش را به موسسۀ ساحل خلیج فارس (کودکان سرطانی هرمزگان) و همچنین زویا صالحپور، جایزه نقدی اش را به کتابخانۀ انجمن داستان سیمرغ نیشابور اهدا کرد.

در بخش منطقه ای (ویژه نویسندگان نیشابوری)، تندیس سیمرغ و دیپلم افتخار به طور مشترک به دو داستان «مینای خالی» نوشتۀ سارا عیش آبادی و «در به در» نوشتۀ معصومه دهنوی اهدا شد. همچنین مبلغ ۵ میلیون تومان در این بخش بین دو برگزیدۀ اصلی تقسیم شد.

دو داستان «شکوفه گیلاس» نوشتۀ فاطمه داغستانی و «کسی که نبود» نوشتۀ خاطره قیصری شایستۀ تقدیر معرفی شدند که جایزۀ این بخش، دیپلم افتخار و مبلغ یک میلیون تومان است.

در آیین پایانی ششمین جایزه داستان سیمرغ، کلیپ خوانش بخشِ کوتاهی از داستانِ «برخورد نزدیک» با صدا و تصویر زویا صالحپور از سوئد پخش شد. همچنین در پایان مراسم موسیقی سنتی توسط گروه چکاوک اجرا شد. حسین رهاد، نوازنده دوتار، علی بازوبندی، نوازنده تار، امیرحسین خانلقی، نوازنده تار و خواننده آواز، ذوالفقار خانلقی، خوانندۀ آواز و زهرا خانلقی، نوازندۀ تنبک و خوانندۀ آواز از اعضای گروه موسیقی چکاوک بودند. 

جایزه داستان سیمرغ، هر دو سال در دو بخش ملی و منطقه ای با حضور شش داور برگزار می شود. آدرس کانال تلگرامی و اینستاگرام انجمن و جایزه داستان سیمرغ @Simurgh_Dastan است.

نشست بررسی کتاب «یکاترینا» تنها وزیر زن در اتحاد جماهیر شوروی

نشست نقد و بررسی کتاب «یکاترینا» اثر ناتالیا کارنیوا با ترجمه فرزانه شفیعی سه شنبه ۱۶ خردادماه ۱۴۰۲ توسط انجمن کتاب سیمرغ نیشابور برگزار شد.

این کتاب که توسط انتشارات فرهنگ معاصر منتشر شده است درباره کاترینا فورتسوا، تنها وزیر زن در دوره جماهیر شوروی است و فقط به شرح زندگی یک نخبه در طول هفتاد سال حکومت ایدئولوژیک کمونیستی ختم نمی‌شود؛ این کتاب داستان زنی است که از نوجوانی گام‌هایی راسخ در مسیر پیشرفت برداشته و خط مشی حزبی را اصل غیرقابل انکار در تمام ابعاد زندگی می‌پنداشت.

فورتسوا برای رسیدن به قله‌های جاه طلبی سیاسی زندگی‌های بیشماری را ویران کرد، اگرچه نقش وی در تحول فرهنگ و هنر شوروی قابل چشم پوشی نیست. کاترینا در سال‌های پایانی زندگی نسبت به تمامی باورهای حزبی خود تردید می‌کند و زمانی که مخالفان اش او را به راحتی از صحنه بازی بیرون می‌رانند، چاره‌ای جز خودکشی برای او باقی نمی‌ماند.

این نشست با حضور ویدا جوریان، روان درمانگر و مصطفی بیان، داستان نویس برگزار شد.

تعداد کم آثار دفاع مقدس نویسندگان نیشابوری / زندگی خلبان شهید جعفری کتاب می‌شود

گفت و گوی خبرگزاری ایبنا با مصطفی بیان، دبیر انجمن داستان سیمرغ نیشابور، به مناسبت سالروز آزادی خرمشهر، روز ملی مقاومت و ایثار.

دبیر انجمن داستان سیمرغ نیشابور گفت: نگارش داستان کوتاه و رمانِ تاریخی و سیاسی به ویژه در حوزۀ ادبیات دفاع مقدس در نیشابور بسیار کم است.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)  نیشابور در حوزه ادبیات پایداری از نظر نیروی انسانی دارای وضعیت بسیار مطلوبی است. رمان «گیلو» و داستان‌های کوتاه «کوبا نیشکر صادر می‌کند»، «کیف»، «فصل سوم» و.. تنها برخی از آثار چاپ شده در نیشابور در دهه اخیر با محوریت ادبیات پایداری توسط نویسندگان مختلف است. با مصطفی بیان دبیر انجمن داستان سیمرغ نیشابور به بهانه سوم خرداد، روز آزادسازی خرمشهر و روز مقاومت و پیروزی در این فضا به گفتگو نشستیم.
 
دبیر انجمن داستان سیمرغ نیشابور با اشاره به ۹ سال سابقه و فعالیت این انجمن گفت: انجمن داستان سیمرغ، در این مدت، علاوه‌بر برگزاری جلسات منظم هفتگی، کارگاه‌های داستان، دعوت از نویسندگان سراسر کشور، چاپ سه مجموعه داستان و برگزاری شش دوره جایزه داستان سیمرغ را درکارنامۀ ادبی خود دارد.

مصطفی بیان ادامه داد: امروز به همت «انجمن داستان سیمرغ نیشابور»، شهرستان نیشابور که در گذشته با شعر و شاعری زبان‌زد بود؛ با «ادبیات داستانی» نیز در جامعه ادبی کشور مطرح شده است. اکثر مجموعه داستان‌ها و رمان‌های نویسندگانِ نیشابوری توسط ناشران معتبر کشور منتشر و همچنین در برخی جوایز معتبر ادبی، نامزد و یا برگزیده می‌شوند. مانند رمان‌های «کفتار» و «بغض سرخ» اثر مرتضی فخری که به ترتیب در جوایز ادبی مهرگان و واو حائز رتبه شدند.
 
این نویسنده تصریح کرد: همچنین مجموعه داستان «آنجا سیگار مفتی می‌دهند» نوشتۀ فریده ترقی که نامزده جایزۀ ادبی کیومرث و جایزه ادبی مازندران شد و همچنین رمان «فراموشی» اثر جواد پویان که شایسته تقدیر جایزه ادبی مهرگان شناخته شده است.

نویسندگان مرد نیشابور وارد ادبیات پایداری شدند

دبیر انجمن داستان سیمرغ نیشابور با اشاره به فعالیت یک دهۀ گذشته اظهار کرد: در این مدت آثار منتشر شدۀ ادبیات داستانی نیشابور در حوزۀ اجتماعی و سیاسی حضور پُررنگی داشته است.  البته نویسندگانِ زن در نیشابور هنوز وارد داستانِ سیاسی و تاریخی  نشده‌اند و بیشتر در حوزۀ اجتماعی و مذهبی می نویسند، اما نویسندگانِ مرد نیشابور در سال‌های اخیر به صورت جدی وارد حوزه ادبیات سیاسی، تاریخی و ادبیات پایداری شده‌اند و در این عرصه موفق بوده‌اند.

بیان اضافه کرد: به طور کل، نگارش داستان کوتاه و رمانِ تاریخی و سیاسی به ویژه در حوزۀ ادبیات دفاع مقدس در نیشابور بسیار بسیار کم و در حد انگشتانِ یک دست است و می‌توان گفت در میانگین کلِ آثار منتشر شده در نشریات و یا به شکل کتاب، عدد صفر است.

وی ادامه داد: در طولِ دو سال گذشته تمام تلاش‌ام را کردم و کارگاه‌های داستان‌نویسی با حضور مجید قیصری، شیوا مقانلو، محمد حسن شهسواری و همچنین در ۱۵ اردیبهشت امسال، کارگاه داستان با حضور کاوه فولادی نسب، مهیار رشیدیان و انسیه ملکان با موضوع های ادبیات اقلیمی، عرفانی و تاریخی در نیشابور برگزار شد.

مصطفی بیان کرد: یکی از جلسات «انجمن داستان سیمرغ نیشابور» در سال گذشته، همزمان با هفتۀ دفاع مقدس، اختصاص یافت به دعوت از «علی براتی گجوان» و موضوع «ادبیات جنگ» و فرصتی بود تا داستان ‌نویسان جوانِ شهرستان نیشابور، با این نوع ادبی بهتر آشنا شوند.
 
وی خاطرنشان کرد: در آن جلسه این سوال مطرح شد که «چطور می توان، متولد سال ۷۱ به بعد که جنگ را از نزدیک ندیده و تجربۀ جبهه را ندارد، داستان جنگ بنویسد؟ آیا این ژانر منحصر است به کسانی که جنگ را زیسته‌اند؟» برگزاری این جلسه امیدوارمان کرد تا در سال‌های آینده، داستان‌هایی از این نوع، از نویسندگان شهرمان منتشر شود.خودم به عنوان یک نویسندۀ جوان، علاقه مند بودم داستانی دربارۀ ایران دوستی، شجاعت و ایثار یکی از شهدای دفاع مقدس شهرم بنویسم.
 
بیان ادامه داد: به همین دلیل نوروز سال گذشته تماسی با آقای عیسی نوکاریزی، مسئول کانون بسیج هنرمندان شهرستان نیشابور گرفتم و از ایشان راهنمایی خواستم تا یکی از شهدای نیشابور را به من معرفی کند. ایشان خلبان شهید عزیزالله جعفری را به من معرفی کردند.

زندگی شهید جعفری قابلیت تبدیل شدن به رمان دارد
 
وی با بیان اینکه نام و چهرۀ این شهید بزرگوار را سال‌ها در یکی از خیابان های اصلی شهر نیشابور دیده بودم و هفته‌ای یکبار از آن خیابان و از کنار تابلوی شهید گذر می‌کردم بدونِ آنکه دقتی به نام و صاحبِ آن خیابان داشته باشم، افزود: معرفی این شهید از سوی جناب نوکاریزی باعث شد تا از بهار سال ۱۴۰۱ به طور جدی وارد تحقیق و پژوهش دربارۀ این شهید بزرگوار بشوم هرچند اطلاعاتی که به دست آوردم از خارج از شهر نیشابور بوده و متاسفانه همکاری از سوی همشهریان نداشته‌ام در بررسی و پژوهش‌هایم به نکاتی درخشان و پُررنگ در زندگی کوتاه شهید خلبان عزیزالله جعفری رسیدم که قابلیت تبدیل شدن به یک داستان بلند و رمان دارد.

دبیر انجمن داستان سیمرغ نیشابور با اشاره به زندگی شهید خلبان عزیزالله جعفری خاطرنشان کرد: این شهید والا مقام با داشتنِ روحیه ارتشی و نظامی، هنرمند نقاش بودند و دورۀ آمورش نقاشی و مینیاتوری را در رامسر گذراندند. وی فارغ التحصیل نیروی هوایی ارتش بودند و در سال ۱۳۵۴ برای دورۀ خلبانی به آمریکا اعزام می‌شود. وی اولین نفری بود که با «جت اف پنج» پرواز کرد. شهید عزیزالله جعفری در هفتۀ دوم آغاز جنگ، در تاریخ ۹ مهر ماه سال ۱۳۵۹ در سن ۲۸ سالگی در حین نبرد با دشمن به درجۀ رفیع شهادت نائل شد.
 
وی اضافه کرد: ایران دوستی، غیرت، شجاعت، رشادت و همچنین خوی جوانمردی در وجود شهید خلبان عزیزالله جعفری، همگی باعث شد که شروع به نگارش داستان بلندی دربارۀ این شهید بکنم که امیدوارم مراحل چاپ کتاب به خوبی پیش برود.

منبع: خبرگزاری ایبنا

چهارشنبه ۳ خرداد ۱۴۰۲

https://www.ibna.ir/fa/longint/338622/%D8%AA%D8%B9%D8%AF%D8%A7%D8%AF-%DA%A9%D9%85-%D8%A2%D8%AB%D8%A7%D8%B1-%D8%AF%D9%81%D8%A7%D8%B9-%D9%85%D9%82%D8%AF%D8%B3-%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%D9%86%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%86-%D9%86%DB%8C%D8%B4%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%B1%DB%8C-%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D8%AE%D9%84%D8%A8%D8%A7%D9%86-%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF-%D8%AC%D8%B9%D9%81%D8%B1%DB%8C-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D9%85%DB%8C-%D8%B4%D9%88%D8%AF

نگاهی به کتاب «خداحافظ پدرخوانده»، نوشتۀ علی اصغر شیرزادی

نگاهی به کتاب «خداحافظ پدرخوانده»، نوشتۀ علی اصغر شیرزادی

درنگی بر شش رمان جهانی و نگاهی به داستان نویسی ایران.

مصطفی بیان / چاپ شده در ماهنامه ادبیات داستانی چوک / شکاره ۱۵۴ / خرداد ۱۴۰۲

http://www.chouk.ir/download-mahnameh/18254-154-1402.html

ما بچه های متولد سال های ۶۰ تا ۱۳۶۹ که به قول خیلی از دوستان، دهۀ سوخته هستیم و طعم تلخ جنگ، تحریم و مدیریت بی تجربۀ مدیران دوره های مختلف را به زور به ما چشانده اند؛ با این وجود نعمت هایی داشتیم، که بچه های دهه های بعد از ما – با وجود برخورداری از نعمت دنیای مجازی، اینترنت و شبکه های ارتباطی – از آن محروم اند.

وقتی نوقلم ها و علاقه مندان به داستان نویسی در شهرستان نیشابور از من می پرسند داستان مان را کجا چاپ کنیم؟! متوجه می شوم آن نعمتی که ما داشتیم، بچه های حالا از داشتنِ آن محروم هستند.

داشتنِ آن نعمت، مدیون مردان و زنان جوان آن دوره است که در بحبوحۀ انقلاب و جنگ، آستین بالا زدند و با کمترین امکانات، مجله برای گروه های مختلف سنی در سراسر کشور منتشر کردند. از کیهان بچه ها، پوپک، سروش کودکان، آفتابگردان شروع می شد و به سلام بچه ها، سروش نوجوان، رشد نوجوان و بعد سروش جوان، جوانان امروز و پسران و دختران ختم می شد.

من از بچه های همان نسلم که داستان هایم را (که بیشتر به خاطره شبیه بود تا داستان) برای صفحۀ «پاسخ به نامه های داستانی» مجلۀ «سلام بچه ها» و «سروش نوجوان» می فرستادم. بعد هم که بزرگ تر شدم؛ داستان هایم را برای «جوانان امروز»، «اطلاعات هفتگی» و «پسران و دختران» ارسال کردم.

هنوز کنکور نداده بودم که داستان هایم را برای مجلۀ «اطلاعات هفتگی» صفحۀ «مسابقۀ بزرگ داستان نویسی اطلاعات هفتگی» که بانی آن استاد علی اصغر شیرزادی بود، ارسال کردم. در آن سنِ کم به ژانرهای جنایی و پلیسی، به قول معروف داستان های آلفرد هیچکاک و آگاتاکریستی علاقه مند بودم. به خاطر دارم، یک روز در نیشابور با غریبه ای برخورد کردم. وقتی اسمم را شنید. پرسید: «مصطفی بیان! همون که داستان های پلیسی اش در اطلاعات هفتگی چاپ میشه؟!» در آن سنِ نوجوانی بر خودم بالیدم و تصور می کردم، دیگر نویسنده ژانر پلیسی شدم! بعدها، در صفحۀ پاسخ به نامه های داستانی در مجلۀ اطلاعات هفتگی (به قلم استاد شیرزادی) توصیه کردند، خودم را محدود به یک ژانر نکنم. همین راهنمایی باعث شد در نوشتنِ داستان خیلی پیشرفت کنم و بعدها متوجه شدم، هیچ استعدادی در نوشتنِ داستان های جنایی ندارم؛ بلکه در نوشتنِ ژانرهای دیگر داستانی موفق تر هستم. این راهنمایی و راهنمایی های بعدی استاد علی اصغر شیرزادی باعث شد در نوشتنِ داستان خیلی پیشرفت کنم و بعدها در سن بالاتر در دو نوبت داستان هایم برگزیدۀ «جایزه داستان نویسی مجلۀ اطلاعات هفتگی» شود.

این افتخار را داشته ام که با استاد علی اصغر شیرزادی چند بار تلفنی صحبت کنم. خدمت شان عرض کردم؛ هر چه آموختم در کلاسِ درس ایشان است؛ و هنوز هم می آموزم و نیاز به آموختن دارم.

سال ۹۱ ازدواج کردم؛ همسرم، سارا برایم توضیح داد. وقتی اسم خواستگار را از زبانِ مادرش شنید از خودش پرسید: «مصطفی بیان! این نام چقدر برایم آشناست.» بعدها متوجه شدم خانوادۀ همسرم از خوانندگان پروپاقرصِ مجلۀ «اطلاعات هفتگی» هستند و آرشیو کاملی از شماره های منتشر شدۀ قبل از انقلاب هم در کتابخانۀ مخصوص پدرخانمم موجود دارند.

این مقدمه بابی شد برای نوشتن در مورد کتابِ جدید استاد علی اصغر شیرزادی. وقتی خبر انتشار کتاب «خداحاحفظ پدرخوانده» اثر استاد را از خبرگزاری ها خواندم. سریع کتاب را سفارش دادم.

کتابی کم حجم اما سرشار از اطلاعات و دانش برای آموختن. درنگی بر شش رمان جهانی و نگاهی به داستان نویسی ایران که به تازگی توسط نشر خزه منتشر شده است. این گونه کتاب ها برای من بسیار ارزشمند است؛ زیرا معرفی بهترین رمان ها و داستان ها از نگاه یک نویسنده و مدرس داستان، که ثمرۀ سال ها مطالعه اش را در یک کتاب منتشر کرده، می تواند برای جوان های مثل من که علاقه مند به ادبیات داستان نویسی اند، بسیار بسیار ارزشمند باشد.

این کتاب شامل ۱۳ مقاله است که در دو بخش: «درنگی بر شش رمان جهانی» و «نگاهی به هفت داستان و داستان نویس ایرانی» به چاپ رسیده است.

در پشت جلد کتاب آمده: «خداحاحافظ پدرخوانده، گزیده ای است از مهم ترین تحلیل های مطبوعاتی علی اصغر شیرزادی، داستان نویس و روزنامه نگار پیشکسوت، دربارۀ ادبیات ایران و جهان.»

بخش اول، شامل درنگی است بر شش رمان جهانی: «عصر قهرمان» اثر ماریو بارگاس یوسا، «بازماندۀ روز» اثر کازئو ایشی گورو، «سرزمین گوجه های سبز» اثر هرتامولر، «جادۀ فلاندر» اثر کلود سیمون، «قاضی و جلادش» اثر فریدریش دورنمات و «بچه های آربات» اثر آناتولی ریباکوف.

بخش دوم به بررسی آثار یا کارنامۀ ادبی نویسندگانی چون محمود دولت آبادی، محمدعلی علومی، یعقوب یادعلی و جلال آل احمد پرداخته است.

علی اصغر شیرزادی در مقالۀ معرفی و تحلیل رمان «جادۀ فلاندر» اثر کلود سیمون با عنوان «دشوار، پیچیده، مثل زندگی» می نویسد: «داستان، امروز در تعبیری کاملا هنری، خودبنیاد است و فراتر از کشف و بیان واقعیت، حاصل صافی و تیزنگری هوشمندانه و حساسیت هنرمندانه و لایتناهی راستگویی و حقیقت جویی است. این همان دغدغۀ همیشگی وجود و جان انسانی است که بی واسطه ارائه می شود تا به تنهایی – بی نیاز از هر تکیه گاهی در بیرون از قلمرو خود – برپا بایستد، برای زدودن زنگار خرافه ها و پندارهای بی پا؛ بدون ریب و تصنع و لفظ فروشی و بدون زر و زیور و گل و بته و حفاظ و خرپا. و تازه، این تنها اشارتی است صمیمی و راستگویانه بر پایۀ مشاهده و در جهت درک موقعیت انسان و جهان، که در واقع دور از همۀ توهمات ادبی و ارزیابی های سیاسی، اجتماعی و غیره، به خودی خود وجود دارد.»

در بخش دوم، علی اصغر شیرزادی، صاف و پوست کنده بدون تعارف در مورد آسیب شناسی داستان نویسی در ایران، علت افت و رکود داستان نویسی معاصر ایران و میان بارگی و ابتذال در ادبیات داستانی ایران می پردازد. همچنین به نقدهای تُند برخی منتقدان در هیبت «پدرخوانده» در سال های اول انتشار رمان «کلیدر» اشاره می کند و در نهایت به کارنامۀ ادبی یعقوب یادعلی، محمدعلی علومی و جلال آل احمد می پردازد.

یکی از ویژگی های بارز این کتاب قلمِ بی پرده و بی تعارف علی اصغر شیرزادی است. به عنوان نمونه در مقالۀ «خداحافظ پدرخوانده» به کارنامۀ داستان نویسی جلال آل احمد می پردازد و در زیر عنوان مقاله، درشت می نویسد: «جلال آل احمد؛ نویسنده ای که داستان نمی نوشت.»

نویسنده می نویسد: «به صراحت گفت که صرف نظر از مقاله ها، گزارش ها و حدیث نفس هایی که به سادگی و شاید بنا بر سلسله جنبانی غریزه در حد پیش داستانیا شبه قصه، با بهره گیری از تسامح آمیز از قالب های قدیمی رمان و داستان کوتاه نوشته، چند داستان کوتاه او، از جمله جشن فرخنده، مشخصات یک داستان کامل را داراست. پس بدون هیچ تعارف مسامحه آمیز ریاکارانه ای باید پذیرفت که بخش اعظم آنچه شادروان جلال آل احمد به عنوان داستان و رمان نوشته، دست کم در تعریف های امروزی، اساسا داستان و رمان به حساب نمی آید.»

علی اصغر شیرزادی در ابتدای مقالۀ «داستان جستجوگران حقیقت و حکایت مقلدان و شعبده بازان» به بیت طعنه زنندۀ نظامی گنجه ای: شب افروز کرمی که تابد ز دور / ز بی نوری شب، زند لاف نور؛ اشاره می کند و در ادامه مروری اجمالی به حواشی تاریخ معاصر داستان نویسی ایران دارد:

داستان نویسی به شکل نوین در ایران با ورود ترجمۀ شماری از داستان ها و رمان های فرنگی و نگارش «داستان واره» _ به کلی متفاوت با قصه و حکایت _ از سوی برخی روشنفکران ایرانی سفر کرده به خارج آغاز می شود؛ تا بعدها به شایستگی تمام عنوان و لقب پدر داستان نویسی ایران را نصیب ببرند.

در ادامه، نسل جوان و باقریحه ای چون صادق چوبک و ابراهیم گلستان وارد صحنه شدند که راه بندان های سانسور و کابوس وحشت، عرصه را بر آنها تنگ می کند. در این دوران به قول شیرزادی، شبه داستان هایی غالبا با درونمایه فرمایشی و شبه ایدئولوگ هایی برای تبلیغ ایدئولوژی کاریکاتورنما قلم فرسایی می کنند. در همین دورانِ تاریک و آکنده از ابتذال، «بوف کور» صادق هدایت خلق می شود و ابراهیم گلستان و صادق چوبک، شماری از درخشان ترین داستان های تاریخ ادبیات داستانی ایران را می نویسند.

افسوس در این دوران، داستان و رمانِ نوپای ایرانی، ابزار ایدئولوژی چپ و فرمان حزب استالین می شود و ده ها نویسنده داستان و رمان واره هایی به تقلید از رمان «مادر» ماکسیم گورکی و «چگونه فولاد آبدیده شد» آستروفسکی می نویسند و چه آثاری که به سرعت دود می شوند.

در ادامۀ کج فهمی ها، تفکر «نیهیلیسم سطحی» و «پوچ انگاری» فاقد مولفه های فلسفی کافکا و کامو پا عرصه می گذارند و مقلدان گورکی و آستروفسکی می شوند!

زمان بی وقفه می گذرد و این بار نوبت ارنست همینگوی و رئالیسم سوسیالیستی می شود. کج دارومریز و برداشت غلط و ساده انگارانه، مقلد کماکان ادامه می دهد تا اینکه انقلاب ۵۷ رخ می دهد نوبت به مارکز و رئالیسم جادویی می رسد اما تب تند و فراگیر «رئالیسم جادویی» مثل «رئالیسم سوسیالیستی» هم نرم نرمک فرو می نشیند و شگفتا که «رمان نو» فرانسه با تاخیری چهل، پنجاه ساله! مطرح می شود. بعد هم نظریه های ادبی فلسفی نامداران ساختارگرا، ساختارشکن، پسامدرن و پساپسامدرن و غیره به وفور ترجمه می شود. در پایان نویسنده مقاله می نویسد: «گویا هنوز نه نسل کرم های شب تاب منقرض شده است و نه سوسک های قاتل نابه کار به رنج گرسنگی از صفحۀ زمین محو شده اند!»

خوشا که چهره های نوتر در میان داستان نویسان نسل جدید مانند شهریار مندنی پور، اصغر عبداللهی، ابوتراب خسروی، علی خدایی، حسن شهسواری و یعقوب یادعلی با نوآوری و قدرتشان در کشف و خلق معنا و مهارتشان در کاربرد هر عنصر داستانی، همان اندازه ریشه دار، خودبنیاد و یگانه اند که هر یک از بزرگان نسل های قبلی چنین بوده اند.

کتاب «خداحافظ پدرخوانده»، نوشتۀ علی اصغر شیرزادی، توسط نشر خزه در ۱۰۸ صفحه به قیمت ۵۰ هزار تومان در سال ۱۴۰۱ منتشر شده است.

عبور از اجبار؛ در آستانۀ تکرار

عبور از اجبار؛ در آستانۀ تکرار

جایزه ششم سیمرغ اکثریت با زنان؛ برندۀ نهایی اما پسری جوان

نویسندۀ گزارش: فروغ خراشادی

هفته نامۀ خیام نامه / چهارشنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۲ / شماره ۵۳۵

http://www.khayyamnameh.ir/

شاهنامه و جای خالی اقتباس

یادداشت: شاهنامه و جای خالی اقتباس

مصطفی بیان / داستان نویس

چاپ شده در روزنامه آرمان ملی / یکشنبه ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۲ / شماره ۱۵۵۰

نباید از خوانندۀ جوان و نوجوان قرنِ پانزدهم انتظار داشته باشیم که با وجود زبان و سبک نوین زندگی امروز، شاهنامۀ فردوسی، منطق الطیر عطار، گلستان سعدی، قصه های کلیله و دمنه، مرزبان نامه، قابوس نامه و یا سایر گنجینه های گذشتۀ پارسی را همانند نیاکان و پدران و مادرانش بخواند و بازگو کند.

امروز، باید انجمن ها، سازمان های مردم نهاد، کتابخانه ها، آموزش و پرورش، دانشگاه ها و شرکت های فیلم سازی در پی راه‌های تازه ای باشند، برای بیان اندیشه ‌های گذشتگان.

امروز به دلیل مشکلات اقتصادی و نیز نبود علم و آگاهی کامل، شاهد اینگونه اقتباس های ادبی در عرصۀ کتاب، تئاتر، سینما و یا پویانمایی نیستم. مهم ترین سوالی که همیشه به ذهنِ من خطور می کند این است که چرا مانند بسیاری از جشنواره های معتبر جهان، بخش اقتباس ادبی در جشنواره های خودمان نداریم؟!

یکی از بهترین سریال های تلویزیون که اقتباسی بود از یکی از قصه های کهن پارسی از حکایت شیخ صنعان از منطق الطیر عطار در سریال «میوه ممنوعه» به کارگردانی حسن فتحی، با بازی درخشان استاد علی نصیریان در نقش حاج یونس فتوحی استفاده شده بود.

به اعتقاد من، اگر آثاری از ادبیات کهن، تاریخ معاصر و اقلیم نویسنده در اثرش به چشم نخورد، لابد او برای چیزهای دیگر می‌نویسد. نویسنده و یا هنرمند باید از بستر تاریخی و ادبیات کهن خود بهره ببرد. به گمانم درست ‌ترین و شرافتمندانه ‌ترین نوع کار این است که نویسندۀ و یا هنرمند جوانِ امروز، تاریخ و ادبیات کهن پارسی را در آثار خود بازتاب دهد که اگر اینطور نباشد جای تردید و سؤال است.

برای هضم قصه های ادب پارسی، باید ابتدا زبان، دل و ذهنِ جامعۀ خودمان را بشناسیم. و اینها چیزی نیست که نویسنده در کارگاه های داستان نویسی و یا فیلم سازی بیاموزد. این از نگرش و کوشش و مطالعۀ هر نویسنده و هنرمند جوانی بر می آید و باید جامعۀ خود را با دقت ببیند و ادبیات کهن خود را با علاقه مطالعه کند؛ و در نتیجه توانایی خلاق زایش یک اثر جدید و اقتباسی را داشته باشد. به نظر من جامعۀ امروز نیاز به آشنایی با گنجینۀ ادب پارسی خود دارد. ملت ما نیاز دارد تاریخ و ادبیات خود را بشناسد و بخواند و ببیند. نتیجۀ آن هم پویایی جامعه است، که دریغ و افسوس این ضعف بزرگ را در جامعه می بینیم.

نویسنده باید بنویسد و هرچه داستانش جذاب ‌تر و خوشایندتر پدید بیاید خواننده راضی‌ تر است. شاهنامۀ فردوسی این قابلیت و جذابیت را دارد و می تواند در ادبیات داستانی امروز، تئاتر، سینما و تلویزیون کشورمان بکار آید. غرب از داشتنِ چنین گنجینه ای محروم است و دست به ساخت شخصیت های خیالی می زند و آنچنان جذاب، داستانش را می نویسد و تصویرش را می سازد که مخاطب شرق باور دارد که قهرمانان آنها شکست ناپذیرند و پیام درست فقط از کتاب و رسانه های آن سوی آب ها می آید!

اما اینگونه نیست؛ و این ضعف از سوی داستان نویس، نمایش نامه نویس، فیلم نامه نویس، و سازندگان تئاتر، سینما و سایر ارگان های دولتی هویدا است و قابل انکار هم نیست. بدون شک، داستان نویس، هنرمند و یا آموزش و پرورش به ارزش و اهمیت گنجینۀ بزرگ ادب و فرهنگ و هنر پارسی مانند سایر گنجینه های موجود در بورس و بانک پی نبرده و این از عدم آگاهی و علم اوست.

هدف این نیست که فقط ارگان های دولتی را نقد کرد. نقد بر داستان نویسان و هنرمندانِ جوان نیز وارد است.

یکی از کارهای خوبی که سالِ گذشته خواندم؛ داستان «بی ‌پدر» اثر مژده سالارکیا بود. هر چند این داستان، اقتباس کامل از داستان شاهنامه نیست، بلکه الهامی از شاهنامه با پایان‌ بندی و ساختاری متفاوت است که به خلاقیت و نو بودن داستان می ‌افزاید. در نهایت این هم یک کار جدید از یک نویسندۀ جوان است که لذت خواندنِ یک رمان خوب را برای خوانندگان به همراه دارد.

داستان «بی پدر» با الهام از جریرۀ داستانِ شاهنامه، دختر وزیر توران و زنِ اولِ سیاوش، سردار ایرانی ‌ست. جریره، تنها شخصیتِ شاهنامۀ فردوسی است که خودخواسته به زندگی خود پایان می دهد. این نویسنده با پدید آوردنِ زیرساخت اسطوره‌ای و با الهام از داستانی از شاهنامه فردوسی، داستانی نو خلق کرده است. ریتم تند و چندین تک روایت داستانی پی‌ در پی باعث ایجاد کشش و تعلیق در داستان شده که خواننده را وادار می‌کند تا داستان را به پایان برساند.

آیین اختتامیه ششمین جایزه داستان سیمرغ برگزار شد.

آیین اختتامیه ششمین جایزه داستان سیمرغ نیشابور برگزار شد.

شنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۲ / نیشابور

با حضور برگزیدگان، داوران، داستان نویسان و علاقه مندان به داستان

مصطفی بیان ، موسس و رئیس انجمن و جایزه داستان سیمرغ نیشابور

جعفر توزنده جانی ، نویسندۀ کودک و نوجوان

تقدیر از مریم اسلامی، داستان نویس و شاعر کودک و نوجوان

مریم اسلامی، کارشناس ارشد زبان‌و‌ادبیات‌فارسی، داستان‌نویس، شاعر کودک‌و‌نوجوان و متولد سال ۱۳۵۵ در نیشابور است؛ او همچنین عضو «انجمن نویسندگان کودک‌و‌نوجوان ایران» و مولف بیش از یکصد عنوان کتاب شعر و داستان در حوزهٔ کودک و نوجوان است.

 برگزیدهٔ جوایز ادبی: جایزه ادبی پروین اعتصامی، نشان ماهی سیاه کوچولو، جشنواره کتاب رشد، سه دوره جشنواره شعر فجر و….

 داور جوایز ادبی: قلم زرین، رشد، کتاب سال کانون پرورش فکری کودک‌و‌نوجوان و….

 دبیر مجله‌ی رشد کودک از سال ۱۳۹۷ تاکنون.

دکتر مهدی نوروز (نویسنده، پژوهشگر و استاد زبان و ادبیات فارسی)، عباس کرخی (شاعر، مدرس زبان و ادبیات فارسی) و مریم اسلامی

تندیس سیمرغ، دیپلم افتخار و مبلغ ۱۰ میلیون تومان برای داستان «معمولی معمولی» نوشتۀ هامون حجار از تهران / برگزیدۀ بخش ملی

داستان های «برخورد نزدیک» نوشتۀ زویا صالحپور از سوئد، «به اعتبار ماهی خارو» نوشتۀ دریا چوبین از بندرعباس و «خفه خون» نوشتۀ فاطمه حاجی پروانه از تهران شایستۀ تقدیر معرفی شدند که جایزۀ این بخش، دیپلم افتخار و مبلغ یک میلیون تومان است.

فاطمه داغستانی، معصومه دهنوی، هامون حجار، سارا عیش آبادی و خاطره قیصری

برگزیدگان بخش منطقه ای (ویژۀ نویسندگان نیشابوری):

تندیس سیمرغ و دیپلم افتخار به طور مشترک برای دو داستان «مینای خالی» نوشتۀ سارا عیش آبادی و «در به در» نوشتۀ معصومه دهنوی / مبلغ ۵ میلیون تومان در این بخش بین دو برگزیدۀ اصلی تقسیم می شود.

دو داستان «شکوفه گیلاس» نوشتۀ فاطمه داغستانی و «کسی که نبود» نوشتۀ خاطره قیصری شایستۀ تقدیر معرفی شدند که جایزۀ این بخش، دیپلم افتخار و مبلغ یک میلیون تومان است.

نیشابور / شنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۲