بایگانی دسته بندی ها: انجمن داستان سیمرغ نیشابور

نشست ادبی «یادبود عباس معروفی» در انجمن داستان سیمرغ نیشابور

Literary meeting “Memorial of Abbas Maroufi” in Simurgh Story Society of Neyshabur

neyshabour / Iran

توسط انجمن داستان سیمرغ نیشابور صورت گرفت.

نشست «یادبود عباس معروفی»

این نشست ادبی همزمان با اولین سالگرد درگذشت عباس معروفی، داستان‌نویس، نمایشنامه‌نویس، شاعر و روزنامه‌نگار، شنبه ۱۱ شهریور ۱۴٠۲ به همت «انجمن داستان سیمرغ نیشابور» برگزار شد.

عباس معروفی پس از چند سال مبارزه با سرطان، سال گذشته در آلمان چشم از جهان فرو بست. وی فعالیت ادبی را با هوشنگ گلشیری و محمدعلی سپانلو آغاز کرد و در دهه‌ی شصت با چاپ رمان «سمفونی مردگان» به شهرت رسید. از دیگر آثار معروفی می‌توان: سال بلوا، پیکر فرهاد و فریدون سه پسر داشت، نام برد. «خانه هنر و ادبیات هدایت»، بزرگ‌ترین کتابفروشی ایرانی در اروپا را در برلین بنیاد نهاد و تا آخرین سال زندگی‌اش به کار کتابفروشی مشغول شد. همچنین کلاس‌های داستان‌نویسی خود را نیز در همان محل تشکیل می‌داد.

همزمان در این نشست ادبی، داستان «آخرین نسل برتر» اثر عباس معروفی نقد و بررسی شد.

It was done by Simurgh Story Society of Neyshabur.

“Abbas Maroufi memorial” meeting

This literary meeting was held at the same time as the first anniversary of the death of Abbas Maroufi, a storyteller, playwright, poet and journalist, on Saturday, 11 September 1402, under the initiative of “Simurgh Story Society of Neyshabour”.

Abbas Maroufi died last year in Germany after fighting cancer for several years. He started his literary career with Hoshang Golshiri and Mohammad Ali Sepanlu and became famous in the sixties with the publication of the novel “Symphony of the Dead”. Other famous works can be mentioned: The Year of Belwa, Pikker Farhad and Fereydoun Se Son. He founded the “House of Art and Literature of Hedayat”, the largest Iranian bookstore in Europe, in Berlin and worked as a bookstore until the last year of his life. He also held his story writing classes in the same place.

هشت سال تلاش یک انجمن مستقل و مردمی در حوزۀ ادبیات داستانی نیشابور

هشت سال تلاش یک انجمن مستقل و مردمی در حوزۀ ادبیات داستانی نیشابور

آفتاب صبح نیشابور / شماره ۱۱۲ / شنبه ۷ مرداد ۱۴۰۲

در ایران، عمر مفید انجمن و یا جوایز ادبی کمتر از ده سال می باشد و وقتی یک انجمن ادبی و یا یک جایزه ادبی، عمرش نزدیک به ده سال می شود آن موقع می توان بگوییم که انجمن یا جایزه ادبی ریشه دار شده است.

در ایران امروز، کمتر شاهد آن هستیم که یک انجمن یا جایزه ادبی به دلایل مختلف بتواند پایدار بماند. یکی از انجمن های ادبی و مستقل موفق شهرستانی که توانسته امواج پُرتلاطم روزگار را پشت سر بگذارد و چراغ ادبیات را روشن نگاه دارد؛ «انجمن و جایزه داستان سیمرغ نیشابور» است که سی ام تیر ماه امسال، وارد نهمین سالِ فعالیتش می شود.

انجمنی که امروز جایگاه معتبری در جامعۀ ادبی کشور پیدا کرده است و توانسته نیشابور و ادبیات داستانی نیشابور را به سراسر کشور و حتی خارج از کشور معرفی نماید؛ و به جرات می توان گفت که امروز به همت مدیریت و اعضای این انجمن در کنار شعر و موسیقی، «ادبیات داستانی» نیشابور نیز مطرح شده است.

شنبه ۳۱ تیر ۱۴۰۲ دورهمی به بهانۀ آغاز نهمین سال فعالیت «انجمن داستان سیمرغ نیشابور» با حضور داستان نویسان و علاقه مندان به داستان در «خانۀ داستان سیمرغ» برگزار شد.

به گزارش آفتاب صبح نیشابور، در این نشست ادبی که عباس کرخی، رئیس پیشین ادارۀ فرهنگ، مجید نصرآبادی، نویسنده و منتقد ادبی، علی ملایجردی، نویسنده و مترجم و همچنین تعدادی از علاقه مندان به داستان حضور داشتند، مصطفی بیان، موسس و رئیس انجمن داستان سیمرغ نیشابور؛ ضمن خوشامدگویی گفت: «انجمن داستان سیمرغ نیشابور، به عنوان یک انجمن مستقل و مردمی معتقد است که فعالیت‌های فرهنگی، هنری و اجتماعی باید توسط بخش مردمی و سازمان‌های مردم‌نهاد صورت بگیرد و این مهم، نیازمند اعتماد به مردم است. در کشورهای پیشرفته‌، تمام برنامه‌های فرهنگی توسط بنیادها، انجمن‌ها و سازمان‌های مردم‌نهاد صورت می‌گیرد و دولت نقش نظارتی دارد.

نمونه‌‌ی موفق مشارکت مردمی را می‌توان در دورانِ ریاست آقای عباس کرخی (رییس سابق ادارۀ فرهنگ) ببینیم. در دوران ایشان و با مشارکت انجمن‌های مردمی، نیشابور در سال ۱۳۹۵ پایتخت کتاب ایران شد و همان سال نمایشگاه کتاب با حضور ناشران معتبر کشور مانند نیماژ، آموت و…. در نیشابور برگزار شد؛ همچنین ما در نیشابور چند روزی میزبان ۵٠ نویسنده و شاعر کودک‌و‌نوجوان بودیم. این همه، با مشارکت انجمن‌های مردمی و در نتیجۀ اعتماد رییس ادارۀ فرهنگ به بخش مردمی بود.»

بیان در ادامه گفت: «در همان دورانِ آقای کرخی، اعتماد وجود داشت و کارهای خوبی صورت گرفت. من، ما و انجمن ها که تغییر نکردند. فقط دولت و مدیران تغییر کردند. چرا بعد از هفت سال، سایۀ سنگین بی‌اعتمادی در فضای فرهنگی شهر سنگینی می‌کند؟! نتیجۀ آن کم‌سو شدن چراغ فرهنگ و هنر و ادبیات شهرمان است. کافی است به اهمیت سخن استاد نصیریان توجه کنیم، استاد علی نصیریان، مدتی قبل در رسانه‌ای به اهمیت فرهنگ‌وهنر اشاره کردند و گفتند: هنر و هنرمند شناسنامۀ یک ملت است

همچنین در پایان نشست، از آقایان امیرحسین روح نیا، حسین رهاد و خانم ها زهره محقق و مریم حسینی، تقدیر و تشکر شد.

شب نویسنده سبزواری در نیشابور

مریم حسینی، حسین رهاد و مصطفی بیان

شب نویسنده سبزواری در نیشابور

منبع: خیام نامه / فروغ خراشادی

نشست «شب محمود دولت‌آبادی» همزمان با سالروز تولد این نویسنده خراسانی و با نگاهی به آخرین آثار منتشر شده‌ وی، با تسهیلگری مصطفی بیان، حسین رهاد و مریم حسینی به همت انجمن کتاب سیمرغ برگزار شد.

در این نشست که سه‌شنبه ۱٠ مردادماه ۱۴٠۲ در یک  موسسه نهال برگزار شد، دبیر انجمن داستان سیمرغ با نگاهی به زندگینامه، فعالیت حرفه ای بیش از ۶۰ سال و دو اثر غیرداستانی دولت آبادی، به ایراد سخن پرداخت.

مریم حسینی، کارشناس ارشد آموزش، درباره دو اثر( یک اثر داستانی و یک غیر داستانی) از این نویسنده شهیر به نقد و تحلیل پرداخت.

حسین رهاد، کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی، آخرین رمان منتشر شده دولت آبادی، دودمان، را با نگاهی به ساختار اثر و بررسی زبان در آثار آقای نویسنده، مورد بررسی قرار داد.

شب محمود دولت آبادی در نیشابور

به همت انجمن کتاب سیمرغ

چاپ شده در نشریه آفتاب صبح نیشابور / چهارشنبه ۲۹ شهریور ۱۴۰۲ / شماره ۱۱۳

چه کسی می دانست ۸۳ سال قبل فرزندی از روستای دولت آبادِ سبزوار چشم به جهان می گشاید، روزی «آقای رمان ایران» می شود و جایزه «نشان شوالیه هنر و ادب فرانسه» را دریافت می کند؟! پسری که از همان بدو تولد، طعمِ تلخِ فقر و نداری را چشید و در ۱۹ سالگی برای کار به تهران مهاجرت و برای تهیه لقمه نانی کارگری کرد و سلمانی، کفاشی، حروفچینی و غیره را آموخت. خودش می گوید: «هنر را در کار آموختم نه از تئوری و نظریه های ادبی.»

به طور اتفاقی از همان جوانی با تئاتر آشنا و شیفتۀ آن شد. از آغاز دههٔ چهل در کلاس ‌های نمایش آناهیتا شرکت کرد و بازیگر نمایش شد و کم‌کم نوشتن را نیز آغاز کرد. او در دههٔ چهل در نمایشنامه‌های بهرام بیضایی و اکبر رادی ایفای نقش کرد. 

در سی سالگی با مهرآذر ازدواج کرد و ثمرۀ ازدواجش سه فرزند به نام های سیاوش، فرهاد و سارا شد.

اولین داستانش با عنوان «ته شب» در ۲۲ سالگی در مجلۀ آناهیتا چاپ شد. مهم ترین ویژگی های آثار دولت آبادی را: ۱) انعکاس زندگی مردم روستا (توجه به ادبیات اقلیمی) و ۲ ) توجه به روان شناسی شخصیت های داستان برمی شمارند، به همین دلیل او را از پیشروان ادبیات روستایی و کارگری می دانند.

محمود دولت آبادی می گوید نویسنده سیاسی و روشنفکر نیست: «من نویسنده هستم. نویسنده که حتما روشنفکر نیست» (این گفت و سخن ها / ص ۱۵۴)؛ و معتقد است در کشور به جای تشکیل حزب سیاسی باید انجمن های اجتماعی شکل بگیرد و وارد پروسه های اجتماعی شود.

محمود دولت آبادی دربارۀ دولت خاتمی می گوید بدون شک دولت خاتمی روان تر از دولت احمدی نژاد است. نظر تساهلی بیشتری داشتند و آزادی نسبی بیشتری وجود داشت (به خصوص در حوزه کتاب و مطبوعات)

او معتقد است: «من به آن ایده ای رای خواهم داد که بتواند از عهده ی چهار اصل مهم برآید: ۱) صلح با عزت ۲) آزادی بیان و ایمنی بعد  از آزادی بیان ۳) نان و کار ۴) سرانجام یافتن راه های صلح آمیز و برادرانه با اقوام ایرانی و زدودن برخوردهای خصمانه.»

او در مورد رمانِ پُرحاشیۀ خود پاسخ داد که رمانِ «کلنل» را در سال ۶۳ و ۱۳۶۲ نوشته است و تنها اثری است که بخش هایی از آن را به صورت کابوس در خواب دیده است.

روزی که این رمان را تمام کرد آن را به همسرش داد تا بخواند. همسرش از او پرسید چه زمانی آن را نوشته است. دولت آبادی پاسخ داد: «من وقت هایی می نویسم که خدا بیدار است و همه خواب اند. به هیچ عامل بیرونی احتیاج ندارم. به ذهنم احتیاج دارم و یکتای همیشه بیداری که خداست.»

دولت آبادی در مورد رمان «کلنل» می گوید بعد از چهل سال چاپ این کتاب دیگر نفعی برای من ندارد. حالا دیگر چاپ کلنل به نفع دولت است. حالا فرصت برای آنهاست تا دولت جمهوری اسلامی به دنیا بگوید جامعه ی ما از حد آزادی بیان برخوردار است (همان / ص ۱۳۳).

دولت آبادی در کتاب «این گفت و سخن ها» می نویسد: «من در نوشتن دنبال چیزی نبودم تا به آن برسم مگر خودِ نوشتن، و از نظر من نوشتن یک ضرورت بود و من این ضرورت را به انجام رساندم و هنوز هم در حال انجامش هستم. به یاد ندارم هرگز چیز خاصی در ازای نوشتن خواسته باشم به دست بیاورم مگر برای نوشتن و انتشار آن اگر ممکن بشود! البته آن چه در ابعاد اجتماعی – انسانی می خواسته ام در خلق آثارم عیان است و چیزی بیشتر از این برایم ارزش نداشت و ندارد، البته نان دسترنج خود را خوردن، بسیار گواراست.»

دولت آبادی معتقد است نویسندگی ذاتی است البته مرحله اول ذاتی است و مرحله دوم یادگیری و فراگیری. با منزوی کردن و منزوی شدن کسی نویسنده نمی شود، این مهم با کار کردن و حضور در اجتماع میسر است. او باور ندارد که ادبیات را بتوان مثل علم به کسی آموزش داد؛و می گوید: «در زندگی ادبی ام هیچ استادی نداشته ام. استادهای من، ادبیات کلاسیک و مترجم هایی بودند گه آثار بزرگان ادبیات را ترجمه کرده اند. (همان / ص ۱۹۲)

دولت آبادی دربارۀ جلال آل احمد معتقد است: نثر جلال هیچ کمکی به رمان نویسی نمی کند و آل احمد فاقد تخیل است؛ اما اگر کسی می خواهد نویسنده شود باید یکی از معلم های نثرنویسی اش، هوشنگ گلشیری باشد؛ ولی من نگفتم از تخیل گلشیری می توانید بهره مند بشوید.

به گزارش آفتاب صبح نیشابور، نشست «شب محمود دولت آبادی» همزمان با سالروز تولد دولت آبادی به همت انجمن کتاب سیمرغ، شامگاه سه شنبه ۱۰ مرداد ماه در موسسۀ نهال با حضور نویسندگان و علاقه مندان به آثار دولت آبادی برگزار شد. در این نشست مصطفی بیان، داستان نویس و رئیس انجمن داستان سیمرغ نیشابور دربارۀ دو کتاب «بیرونِ در» و «این گفت و سخن ها» ایراد سخن پرداخت و در ادامه، مریم حسینی، کارشناس ارشد آموزش و حسین رهاد، کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی به نقد و تحلیل سه کتاب «اسب ها، اسب ها از کنار یکدیگر»، «عبور از خود» و «دودمان» پرداختند.

مسأله اصلی ژانر علمی تخیلی، انسان است

ضحی کاظمی، مدرس و نویسنده ژانر علمی تخیلی:

مسأله اصلی ژانر علمی تخیلی، انسان است

فروغ خراشادی / نشریه خیام نامه / چهارشنبه ۲۸ تیر ۱۴۰۲

نیشابور در هفته پایانی تیرماه، میزبان برگزاری کارگاه شناخت ژانرهای علمی تخیلی و فانتزی، به تسهیلگری ضحی کاظمی بود. او که ۱۶ اثر علمی تخیلی و فانتزی در کارنامه دارد و دو بار برنده جایزه نوفه شده است، پرکارترین نویسنده ژانرهای یادشده در ایران است. کاظمی در ورکشاپ ۵ ساعته ای که طی دو روز، در خانه انجمن داستان سیمرغ برگزار شد، مباحث متنوعی را با محوریت ژانر برای شرکت کنندگان توضیح داد؛ این داستان نویس جوان، کلامرا از « چراییضرورت پرداختن به مبحث ژانر» آغاز کرد و با طرح پرسشهایی مانند: «چرا داستان می خوانیم و می نویسیم؟  و داستان چه کاربردی در زندگی مدرن دارد؟»، پیش برد. نویسنده رمان «تز قاتل» برای  تبیین کلامش به شکلگیری طبقه متوسط و انقلاب صنعتی اشاره کرد و ضرورت ورود رمان  به زندگی مردم را تغییر فرم زندگی و نیاز  آنان به سرگرمی هایجدید دانست.

این مدرس ژانر علمی تخیلی افزود: انسان امروز نیاز به تبیین دوباره دارد؛ او از خود می پرسد: الان من چه کنم؟ چگونه زندگی کنم و چه انتخاب داشته باشم؟

مسأله این است که ما فقط یک بار و یک مدل می توانیم زندگی کنیم! ما می خواهیم تجربیات بیشتری کسب کنیم؛ دوست داریمزندگی دیگران را بخوانیم و بدانیم و داستان ژانر از همین جا بوجود می آید

کاظمی در بخشی دیگر از کارگاه داستان نویسی، به نیاز انسان امروز به خیال انگیزی و تخیل اشاره کرد و گفت: انسان می‌خواهد از شلوغی و تاریکی که در آن غوطهور است فرار کند؛ نیاز دارد  یک زیست موازی داشته باشد؛ ما باید لحظاتی از زندگی مان را در دنیایی خیالی بگذرانیم و در خلال آن مضامین عمیقی را می یابیم

بخش مهمی از این کارگاه دو روزه به شناخت گونه های ژانری اختصاص داشت؛ و مدرس جلسه کوشید تا در دسته بندی گونه های ژانری، از هشت ژانر نام ببرد و درباره هریک مختصر توضیح دهد.

او با تمرکز بر ویژگی های ژانر فانتزی و علمی  تخیلی،  فصول مشترک و موارد تفاوت و تمایز آنها را برشمرد و به تعریف زیر ژانرهای علمی تخیلی پرداخت که برای نمونه به چند مورد آن اشاره می کنیم: اپرای فضایی ووسترن فضایی، کلونی سازی، بایوپانک، واقعیت مجازی و

اما از نکات مهم و بدیع در این کارگاه، توجه دادن مخاطب به ژانر مهم علمی تخیلی، نه به مثابه فقط یک ژانر سرگرمی، بلکه در جایگاه ژانری عمیق، چندلایه، فلسفی و سیاسی بود که محور اصلی آن انسان است.

نشستی به بهانۀ آغاز نهمین سال فعالیت انجمن داستان سیمرغ نیشابور

شنبه / ۳۱ تیر ۱۴۰۲ / خانۀ داستان سیمرغ

نهمین سالِ فعالیت «انجمن داستان سیمرغ نیشابور» را در شرایطی آغاز می‌کنیم که حالِ من و شما و مردمِ سرزمینم خوب نیست. اگر از ما بپرسند که مهم‌ترین دغدغه‌ی شما چیست؟ قاعدتا می‌گوییم: تورم، گرانی، مسکن، بیکاری، خشکسالی، فرهنگ و غیره. شکی نیست، همه‌ی این موارد درست و مهم است. 

استاد علی نصیریان، مدتی قبل در رسانه‌ای به اهمیت فرهنگ‌وهنر اشاره کردند و گفتند: «هنر و هنرمند شناسنامه‌ی یک ملت است.»

با توجه به اهمیت سخنِ استاد نصیریان، نیشابور که یکی از چند شهر مهمِ تاریخی و فرهنگی ایران‌زمین محسوب می‌شود و به دلیل قرار گرفتن در مسیر راه‌های عمده‌ی جهانِ شرق و غرب (جاده ابریشم) گذرگاه دانشمندان و ادیبانِ دو عالم، تفکرگاه عرفا و تفرجگاه هنرمندان بوده، بخشی از هویت فرهنگی ایرانیان است.

با توجه به این پیشینه‌ی تاریخی و میراث ارزشمند نیاکانمان، هیچ نشانه و علامتی در اعتلا و احیای جایگاه واقعی و در خور آوازه‌ی نیشابور نمی‌بینیم. با توجه به جمعیت شهرستان نیشابور، تعطیلی پردیس سینمایی شهر فیروزه با داشتنِ سه سالن، نداشتنِ سال تئاتر، تعطیل شدن شهربازی، تعداد کم کتابفروشی‌ها، بی‌توجهی به بناهای تاریخی (بنای باغ امین‌الاسلامی)، کم‌شور بودنِ بزرگداشت روز ملی عطار و خیام و همه‌وهمه نشان از ضعف مدیریت شهری است.

«انجمن داستان سیمرغ نیشابور»، به عنوان یک انجمن مستقل و مردمی معتقد است که فعالیت‌های فرهنگی، هنری و اجتماعی باید توسط بخش مردمی و سازمان‌های مردم‌نهاد صورت بگیرد و این مهم، نیازمند اعتماد به مردم است. در کشورهای پیشرفته‌، تمام برنامه‌های فرهنگی توسط بنیادها، انجمن‌ها و سازمان‌های مردم‌نهاد صورت می‌گیرد و دولت نقش نظارتی دارد.

نمونه‌‌ی موفق مشارکت مردمی را می‌توان در دورانِ ریاست آقای عباس کرخی (رییس سابق اداره‌ی فرهنگ) ببینیم. در دوران ایشان و با مشارکت انجمن‌های مردمی، نیشابور در سال ۱۳۹۵ «پایتخت کتاب ایران» شد و همان سال نمایشگاه کتاب با حضور ناشران معتبر کشور مانند نیماژ، آموت و…. در نیشابور برگزار شد؛  همچنین ما در نیشابور چند روزی میزبان ۵٠ نویسنده و شاعر کودک‌و‌نوجوان بودیم. این همه، با مشارکت انجمن‌های مردمی و در نتیجه‌ی اعتماد رییس اداره‌ی فرهنگ به بخش مردمی بود.

کافی است به اهمیت سخن استاد نصیریان توجه کنیم، چرا که هنر و هنرمند شناسنامه‌ی یک شهر، یک استان و یک ملت محسوب می‌شود.

مصطفی بیان مدیر انجمن داستان سیمرغ نیشابور / ۳۰ تیر ماه ۱۴٠۲

کارگاه داستان ضحی کاظمی در انجمن داستان سیمرغ نیشابور

کارگاه داستان‌نویسی؛ آشنایی با داستانِ علمی تخیلی و فانتزی.

با حضور ضحی کاظمی، داستان‌نویس و برگزیدهٔ چند دوره جایزه ادبی نوفه.

جمعه ۲۳ و شنبه ۲۴ تیر ماه ۱۴٠۲ / ساعت ۱۸ تا ۲٠.

ضحی کاظمی متولد ۱۳۶۱ در تهران و کارشناس‌ارشد زبان و ادبیات انگلیسی است. از سال ۱۳۹۱ تاکنون، ۱۶ اثر داستانی از ایشان منتشر شده است. چهارمین اثر او با عنوان «سال درخت» که در سبک رئالیسم جادویی نوشته شده در سال ۹۳ به انگلیسی برگردانده و منتشر شد.

کاظمی از اولین نویسندگان ایران است که به صورت حرفه‌ای در ژانر علمی‌تخیلی و فانتزی دست به قلم برده و آثار متنوعی در این ژانرها خلق کرده است.

رمان پساآخرالزمانی «باران‌زاد» او در سال ۹۸  و همچنین رمان «رنسانس مرگ» در سال ۹۹ برنده‌ی جایزه‌ی ادبی «نوفه» شد.

ضحی کاظمی در حال حاضر مؤسس و مدیر کتابفروشی راما در تهران ، اولین کتابفروشی تخصصی ادبیات گمانه‌زن در ایران است.

از سمت راست: ضحی کاظمی، حسین آقا (همسر ضحی کاظمی)، حجت حسن ناظر و مصطفی بیان

آرامگاه عطار / نیشابور

دیدار و گفت و گو با نویسندۀ کتاب «خرداد نارس» در نیشابور

شنبه شب‌های انجمن داستان سیمرغ نیشابور.

نشست دیدار و گفت‌وگو با داستان‌نویسِ اهوازی، زهره طالبی‌علی، نویسنده‌ی مجموعه‌داستان «خرداد نارس»/ شنبه ۱۷ تیر ۱۴٠۲ / خانه‌ی داستان سیمرغ.

«خرداد نارس» شامل ۱۵ داستان‌کوتاه است که به ‌تازگی توسط نشر صاد منتشر و روانه بازار نشر شده است.

در این نشست، مرتضی فخری، مصطفی بیان و امیرحسین روح نیا دربارۀ این کتاب صحبت کردند.

Simurgh story house

نشست دیدار و گفت و گو با سیما رحمتی به بهانۀ انتشار رمان «گس»

شنبه شب‌های انجمن داستان سیمرغ نیشابور.

نشست نقد و بررسی رمان «گس»، نوشته‌ی سیما رحمتی که نشر انار، آن را به تازگی منتشر کرده است. این نشست، شنبه دهم تیرماه ۱۴۰۲ با حضور:

ویدا جوریان؛ روان‌درمانگر
مصطفی بیان؛ داستان‌نویس
امیرحسین روح‌نیا؛ نویسنده و منتقد

و سیما رحمتی؛ نویسندۀ کتاب در خانۀ داستان سیمرغ برگزار شد.

گزارش تصویری نشست:

Simurgh story forum

مصطفی بیان، امیرحسین روح نیا، سیما رحمتی و ویدا جوریان

چرا جایگاه ادبیات بومی در ایران تضعیف شده است؟ 

گفت‌وگوی آرمان ملی با مصطفی بیان، داستان‌نویس

چرا جایگاه ادبیات بومی در ایران تضعیف شده است؟ | آثار احمد محمود بهترین نمونه داستان‌های بومی

هر ملتی به فراخور گستره جغرافیایی، فرهنگی و زبانی خود، می‌تواند از فرهنگ‌ها و اقوام مختلفی تشکیل شود و نویسندگان و شاعران هر منطقه، با تکیه بر ظرفیت‌های بومی خود می‌توانند آثار متفاوتی را با محوریت زبان معیار و رسمی کشور خود، بیافرینند. از این منظر، ادبیات بومی را می‌توان در حکم پلی ارتباطی بین گونه‌های مختلف زیستی و فرهنگی با گونه‌ فرهنگ و زبان معیار آن جامعه دانست. بنابراین فعالیت و شکوفایی ادبیات بومی در یک سرزمین، موید انسجام و قوام ملی یک کشور است. در ایران، نویسندگان سرشناسی در ادوار مختلف به خلق اثر با شاخصه‌های بومی پرداخته‌اند، اما به‌نظر می‌رسد عوامل مختلفی طی دهه‌های گذشته منجر به تضعیف این جریان شده است.

به گزارش آرمان ملی آنلاین، مصطفی بیان، داستان نویس، موسس و دبیر انجمن و جایزه داستان سیمرغ نیشابور معتقد است مهم‌ترین عامل در این میان، تغییرات به‌وجود آمده در سبک زندگی جامعه بوده است؛ عاملی که نهادهای رسمی کشور باید برای آن تدابیری را بیندیشند. 

ادبیات بومی یا اقلیمی چه ویژگی‌ها و شاخصه‌هایی دارد؟

تعریف‌های بسیاری درباره‌ این گونه‌ ادبی در سایت‌ها و کتاب‌های داستان نویسی منتشر شده است؛ اما به طور خلاصه به ادبیاتی، ادبیات اقلیمی می‌گویند که در آن به آداب و رسوم اجتماعی، سنت‌ها، عادت‌های طبقات معینی از جامعه، توصیف مختصات زبان و زیستگاه و همچنین به مختصات جغرافیایی و ناحیه‌ای اشاره می‌شود. مثلا رمان «کلیدر» دولت آبادی و «قصه‌های مجید» مرادی کرمانی از نمونه‌های بسیار خوبِ ادبیات اقلیمی هستند. مثال دیگر، داستان «تنگسیر» صادق چوبک و «داستان یک شهر» احمد محمود است که در آنها به توصیف محل و اقلیم اشاره شده است. در کُل داستان‌های اقلیمی به علم مردم شناسی، جامعه‌شناسی و همچنین تاریخ کمک بسیاری می‌کند. 

جایگاه ادبیات بومی اقلیمی در ادبیات امروز چیست؟ و این مساله چه آسیب و خلأهایی را به همراه داشته است؟

اگر تاریخ هشتاد ساله‌ داستان کوتاه ایرانی را مطالعه کنیم، باید بدون تعصب – و با در نظر گرفتن دلایل بسیاری که الان مجال بحث در مورد آنها نیست- بگوییم ادبیات اقلیمی و همچنین ادبیات روستایی، بومی، محلی و ناحیه‌ای در ادبیات داستانی امروز ایران بسیار کمرنگ شده است؛ که کمرنگ شدنِ این گونه‌ ادبی به عنوان یک منبع معتبر مطالعاتی می‌تواند صدماتی را به علمِ مردم شناسی، جامعه شناسی و همچنین بخش مطالعاتی تاریخ وارد کند. خودتان تصور کنید، نبود یک منبع مطالعاتی در حوزه‌ مردم شناسی، جامعه شناسی، شهرشناسی، جغرافی و همچنین تاریخ چه آسیبی می‌تواند به همراه داشته باشد؟!

با توجه به تجربیات شما در انجمن و جایزه داستان سیمرغ و آثار ادبی نویسندگان جوانی که به این انجمن ارسال می‌شود، نویسندگان جوان تا چه میزان در این حوزه می‌نویسند؟

همان‌طور که خدمت‌تان عرض کردم، جایگاه ادبیات اقلیمی بسیار کم رنگ شده است؛ حتی در بخش منطقه‌ای که ویژه‌ نویسندگان متولد و یا ساکن نیشابور است! این ضعف شامل کل ایران می‌شود. به همین منظور عزم‌مان را جزم کردیم تا به ادبیات بومی بیشتر بپردازیم. سعی کردیم نویسندگان جوان و حتی حرفه‌ای نیشابور را تشویق کنیم که در داستان‌های خود به زندگی روستایی و همچنین شهری نیشابور و نیز به ویژگی‌های ادبیات اقلیمی، آداب و رسوم، ناحیه‌ای و محلی بیشتر بپردازند. در یک سال گذشته که از شیوا مقانلو، مجید قیصری، کاوه فولادی نسب، مهیار رشیدیان و انسیه ملکان دعوت کردیم تا در انجمن داستان سیمرغ، کارگاه داستان برگزار کنند؛ دوستان به اهمیتِ استفاده از سرمایه زیست بومی و غنای عرفانی در شهر نیشابور به عنوان منبع الهام برای خلق داستان‌های کوتاه و رمان پرداختند؛ به همین منظور تصمیم داریم در آینده مجموعه‌ای از داستان‌های کوتاه از نویسندگان جوان نیشابور که به این گونه ادبی پرداخته باشند، منتشر کنیم. 

چرا آنطور که باید ادبیات بومی اقلیمی مورد توجه نویسندگان قرار نمی‌گیرد؟ 

دلایل مختلفی وجود دارد؛ دلایل تاریخی، اجتماعی، سیاسی، تبلیغاتی، تجربی، روانشناختی، جامعه‌شناختی و غیره. نمی‌توان در چند کلمه به این سوال پاسخ کامل داد، اما مهم‌ترین عامل به اعتقاد من، تغییر شیوه زندگی است. شیوه زندگی مردم به سرعت در حال تغییر است. از اوایل دهه‌ هشتاد که اینترنت آرام آرام وارد زندگی خصوصی مردم شد، تغییر سبک زندگی در تولید آثار ادبی و همچنین سایر شاخه‌های هنری مانند تئاتر، سینما و تلویزیون محسوس است؛ ولی با این همه، این دلیل موجهی نیست که نویسندگانِ جوان ایرانی به این گونه ادبی توجه نکنند. آموزش و پرورش، وزارت فرهنگ، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، تلویزیون، سینما، تئاتر، رسانه، ناشران و نویسندگان، همگی در رشد و ارتقای این گونه ادبی نقش دارند. 

به طور کلی از مهم‌ترین انواع داستان و رمان باید به داستان‌های تاریخی، سیاسی، اقلیمی و علمی اشاره کنیم. نگارش و تولید آثار خلاق در این چهار گونه ادبی می‌تواند در رشد و ارتقای جامعه و کشور کمک کند و همچنین به عنوان منبع مطالعاتی مفیدی محسوب شود. برای توضیح بیشتر می‌توانم به رمان «غرور و تعصب» جین استین اشاره کنم. اگر بخواهیم در مورد آداب، رسوم، عادت‌ها، سنت‌ها، تاریخ و آدم‌های قرن نوزدهم انگلیس مطالعه کنیم، رمان «غروب و تعصب» می‌تواند به عنوان یک منبع مطالعاتی به ما کمک کند. 

 به نظر شما چگونه می‌توان نویسندگان را به نگارش و خلق آثار ادبی بومی و اقلیمی علاقه‌مند کرد؟

همان‌طور که در دو سه دهه‌ گذشته، آهسته آهسته، اهمیت خلق این گونه‌ ادبی کم رنگ و کم رنگ‌تر شد، نیاز هست برای بازگشت به جایگاه اصلی از امروز برای دو دهه‌ آینده برنامه ریزی کنیم. این برنامه ریزی برای یک بخش و یا یک نهاد تعریف نمی‌شود. دستگاه‌های زیادی مانند آموزش و پرورش، وزارت فرهنگ، دانشگاه، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، تلویزیون، سینما، تئاتر، رسانه، ناشران، انجمن‌ها و سازمان‌های مردم نهاد در این مسئولیت نقش دارند. 

چگونه می‌توان از سوژه‌ها و وقایع تاریخی در خلق ادبیات بومی و اقلیمی بهره برد؟

بهترین مثالی که می‌توانم بزنم رمان «داستان یک شهر» اثر احمد محمود است که هیچ شخصیت تاریخی در آن وجود ندارد؛ اما داستان حوادث پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، بازداشت و اعدام تعدادی از افسران ارتش را بازگو می‌کند. در این داستان، نویسنده به مختصات جغرافیایی بومی و ناحیه‌ای یک شهر (بندر لنگه) وفادار است. قهرمانِ داستان، بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ به جرم عضویت در حزب توده به بندر لنگه تبعید می‌شود. در این داستان، قلمرو و مردمانی که در بندر لنگه زندگی می‌کنند، به عنوان پایه و شالوده‌ داستان به کار گرفته شده است. به همین دلیل «داستان یک شهر» احمد محمود را می‌توان یکی از بهترین نمونه‌های ادبیات تاریخی، اقلیمی و ناحیه‌ای دانست.

آرمان ملی / چهارشنبه ۷ تیر ۱۴۰۲ / شماره ۱۵۸۵

گفتگو با برندگانی که تا قافِ داستان پریدند

گفتگو با برندگانِ بخش «ملی» و «منطقه ای» ششمین جایزه داستان سیمرغ

هامون حجار؛ برگزیدۀ بخش ملی

معصومه دهنوی و سارا عیش آبادی؛ برگزیدۀ بخش منطقه ای

فروغ خراشادی / نشریه خیام نامه / شماره ۵۳۷ / ۳۰ خرداد ۱۴۰۲