امروز در همهی عرصههای سیاسی، نظامی، اقتصادی، روانشناسی، علمی، مذهبی، ادب و هنر، رسانه یکی از مهمترین ابزارهای انتقال و تبادل اطلاعات ، کسب آگاهی و تبلیغ محسوب میشود. با گذشت زمان، شکل و شمایلِ رسانه از صورت کلاسیک (کاغذی) به دیجیتالی تغییر شکل داده است و اطلاعات و اخبار در صدم ثانیه به شنونده و یا بیننده منتقل میشود.
به یاد دارم؛ اوایل دههی هفتاد برخی از روزنامههای سراسری با یک روز تاخیر به دکههای روزنامهفروشی نیشابور میرسید و اخبار را با تاخیر میخواندیم ؛ اما رادیو خیلی زودتر این مشکل را حل کرد و خبرها را قبل از چاپ و انتشار در روزنامهها به نقاط مختلف شهرستانها و روستاهای دورافتاده منتقل کرد.
در همان سالهایی که خبری از تلفن همراه و اینترنت نبود؛ مجلههای «سروشنوجوان» و «جوانان امروز» فرم «خبرنگارافتخاری» را در مجله چاپ میکردند و من هم با فرستادنِ عکس سهدرچهارِ سیاهوسفید، فتوکپی صفحهی اول شناسنامه و فرم ثبتنام از طریق پست به دفتر مجله، به همین سادگی خبرنگار افتخاری مجله میشدم 😊 اما امروز همهی مشترکین تلفن همراه، به نوعی خبرنگارافتخاری هستند و اخبار را در کوتاه ترین زمان از طریق گوشیهایشان در شبکههای اجتماعی به اشتراک میگذارند و به این شکل جامعه و حتی مدیران دولتی را از خبر آگاه میکنند. 😉 به این نتیجه میرسیم که سانسور اخبار و آگاهی به معنی گذشته، مفهوم ندارد و شاید به همین دلیل است طرح صیانت از فضای مجازی در روزهای گذشته مطرح شده. حالا بماند که من اصولا با سانسور رسانه مخالفم و بحث در این مورد بماند برای آینده؛ اما میدانم سانسور و فیلتر و پارازیت دوای حل معضلات جامعه نیست ؛ بلکه پاک کردن صورت مساله است!
به بهانهی روز خبرنگار از دوستان عزیزم حسن خواجوئی (سردبیر آفتابصبحنیشابور) ، فروغ خراشادی (خبرنگار فرهنگی و هنری خیامنامه) و سیمین سلیمانی (خبرنگار ایسنا) به همراه جناب مجیدنصرآبادی دعوت کردم، تا با رعایت تمامی پروتکل های بهداشتی ، دورهمی و گپوگفتی با هم داشته باشیم. (متاسفانه این سعادت را نداشتم در این نشست در خدمت خانم سلیمانی باشم) .
یک نشست سه ساعته ؛ به همراه قهوه ، دمنوش و ادبیات . 😊 از خیام، ادیب نیشابوری، دهخدا، شفیعیکدکنی، دولتآبادی گفتیم تا زنده یاد حسن نظریان و زنده یاد جلال ستاری .