به بهانه سالروز حافظ
«حافظا، دلم می خواهد از شیوه ی غزل سرایی تو تقلید کنم. چون تو قافیه پردازم و غزل خویش را به ریزه کاری های گفته ی تو بیارایم. نخست به معنی اندیشم و آن گاه بدان لباس الفاظِ زیبا پوشانم. هیچ کلامی را دوبار در قافیه نیاورم؛ مگر آنکه با ظاهری یکسان معنایی جدا داشته باشد. دلم می خواهد همه ی این دستورها را به کار بندم تا شعری چون تو، ای شاعر شاعران جهان سروده باشم.» (ديوان شرقی- غربی اثر يوهان ولفگانگ گوته)
جای تامل و شگفتی است که چگونه می شود پس از چهار قرن از درگذشت «لسان الغیب»، دو شاعر و فیلسوف بزرگ غرب آن چنان شیفته و سرمست او برسند که در دو دیوان «شرقی – غربی» و «اندرزها و حکمت ها» به ستایش او بپردازند!؟ چه اگر حافظ شیرازی هم نبود؛ «فریدریش ویلهلم نیچه» در دیوان «اندرزها و حکمت ها» او را «مستی همه ی مستانی» خطاب نمی کرد.
در مورد ستایش حافظ سخن های بسیاری گفته شده است؛ ولی تا به امروز هیچ یک از آنها شایسته تفسیر عواطف و اندیشه های عرفانی او نیست. هفت قرن است که سروده های زیبا و پیام های اخلاقی اش راه گشای زندگی ماست و شب های یلدا و لحظه تحویل سال نو، بزرگترها برای تصویر روشنی از آینه زندگی خود و فرزندانشان تفعلی به گنجینه حافظ می زنند. از زمینه های مهم دیوان حافظ، بُعد اجتماعی، عاشقانه و عارفانه آن است که می توان در غزل های او یک یا چند پیام مهم اجتماعی، عارفانه و حتی عاشقانه آن را دید.
سخن حافظ، سحرآمیز است. سحری که انسان را به خود می خواند؛ حتی اگر امروز کلام حافظ به انگلیسی، آلمانی، فرانسوی و عربی ترجمه می شود. ولی کلام واقعی و راستین حافظ هیچگاه ترجمه پذیر نیست.
استاد اسلامی ندوشن گفت: «ما ايرانی ها اصولا در مورد حافظ، هم اشتراک نظر و هم افتراق نظر داريم، اشتراک نظر به اين دليل که همه می توانيم و می خواهيم به شعر او تفال بزنيم و اختلاف نظر داريم به اين دليل که شعر او را در قالبی می بريم که خودمان دوست داريم. به عبارت ديگر، به تعداد خوانندگان حافظ می شود اشعار او را تعبير و تفسير کرد.»
استاد بهاءالدین خرمشاهی در کتاب حافظ نوشته است: «حافظ حافظه ی ماست. ذهن و زبان و زندگی ما سرشته با حافظ است. دیوان حافظ فقط یک دفتر و دیوان نیست، نامه ی زندگی و زندگی نامه ی ماست. حافظ فراتر از ادبیات است.»
این یادداشت در هفته نامه چلچراغ / ۲۰ مهر / شماره ۵۳۹ چاپ شد.