کمتر رمانی دیدم که محبوبیت رمان «دکتر نون زنش را بیشتر از مصدق دوست دارد» را داشته باشد.
رمان دکتر نون یا داستان بلند دکتر نون، داستان #اجتماعی و #سیاسی است که بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ در ایران رخ میدهد؛ دکتر نون نمادی ازروشنفکران در آن بازه زمانی است. شخصیت دکتر نون، شخصیت #خیالی است که سرلشکر زاهدی، مصدق و چند تن دیگر از اطرافیان در کاراکتر واقعیشان ایفای نقش کردهاند.
شاید در ظاهر تصور کنی، رمان عاشقانه است اما به اعتقاد من اینگونه نیست. داستانی کاملا انتقادی، سیاسی و تاریخی است. دکتر نون که معاون و مشاور مصدق است و فردی بسیار مورد اعتماد اوست، پس از کودتا علیه مصدق در اثر فشار شکنجه به خصوص برای جلوگیری از آسیب به همسرش، به مصدق خیانت و علیه او مصاحبه اجباری میکند. بعد از آزادی در اثر خیانت به مصدق دچار عذاب وجدان می شود و با ترک همه دوستان و خانواده گوشهنشین و دائمالخمر میشود و حتی از همسر خود، ملکتاج، که آن همه عاشقش بوده، فاصله میگیرد.
داستان در بحبوحهٔ مرگ ملکتاج حکایت میشود. دکتر نون در حالیکه نمیتواند باور کند، زنش مرده، دههها زندگی زناشویی و سیاسیاش را مرور میکند. بیست و سه سال است که کودتا شده و سایهٔ مصدق با اوست و با او حرف میزند. دکتر نون سعی میکند از خودش انتقام بگیرد و همواره حسرت دکتر فاطمی را میخورد که قهرمانانه کشته شد و به چنین زندگی مرگآوری تن نداد.
داستان، یک داستان نیست، بلکه داستانی نمادین است. نماد افرادی روشنفکر و آزادیخواه که به خاطر عشق به خانه و خانواده تسلیم حکومت میشوند و برای حفاظت از زن و فرزندانشان، باورها و ارزشهایشان را زیر پا میگذراند. آنها در ظاهر موفق میشوند اما در باطن در زندان و شکنجه دردناک به سر میبرنند. احساس گناه و شرم و خشم رهایشان نمیکند.
داستان دو راوی اول شخص و سوم شخص دارد. نویسنده توانسته با استفاده از جریان سیال ذهن، علاوه بر حوادث ظاهری، سیاسی، تاثیرات روانی و درونی این حوادث تاریخی و پیروزیها و شکستها را نیز برجسته کند.
مصطفی بیان ۲۹ اسفند ۱۴٠۲