طبق رسمِ سالهای گذشته، آخر سال، بهترین مجموعهداستان و رمانِ ایرانی یا خارجی که خواندم را به دوستانم معرفی میکنم.
به اعتقاد من، حوادث کرونا و پس از آن و حادثهٔ تلخ مهسا امینی بر کیفیتِ ادبیاتداستانی کشورم تاثیر بسیاری گذاشته به طوری که امسال آثار مطلوب و دلچسبی نخواندم. حتی کتابهای برگزیدهٔ نهایی جایزهٔ ادبی #مهرگان در دو بخش رمان و مجموعهداستان _ به باور من_ آثار آنچنان شاهکاری نبودند که جایزهٔ معتبر مهرگان به آنها تعلق بگیرد و ای کاش دبیرخانهٔ این جایزه، این دوره برگزیدهٔ نهایی نمیداشت.
بگذریم و از بحث دور نشویم. امسال، از بینِ دهها کتابی که به لطف خدا فرصت شد آنها را بخوانم و در مورد تک و توکی از آنها بنویسم، یک رمان ایرانی خوب معرفی میکنم به عنوانِ بهترین رمانی که در سال ۱۴٠۲ خواندهام.
در مورد این رمان، یادداشتی با عنوانِ «سبک پردازی مدرن در رمان میحانه، میحانه نوشتۀ #محبوبه_حاجیان_نژاد » نوشتم که در روزنامه آرمان ملی، چهارشنبه ۲۰ دی ۱۴٠۲ به چاپ رسید.
بله! رمان «میحانه، میحانه» نوشتۀ محبوبه حاجیاننژاد را به عنوان بهترین کتابِ داستانی ۱۴٠۲ برگزیدم؛ زیرا علاوه بر نثر داستانی قوی و پُرکشش، ما یک رمانِ مدرن جذاب ایرانی میخوانیم.
قهرمانِ داستان یک زن است؛ زنی که با جبر و جنگی که بر زندگی و کشورش تحمیل شده، مبارزه میکند. زمان در داستان عقب و جلو میرود. گذشته و حال. زمان میچرخد گویا با حرکتِ زمان از ظاهر واقعیت به سمت باطن واقعیت ورود میکنیم. آدمهای این داستان، خودآگاه، حساس و تنها هستند و هیچ احساس رضایت نمیکنند.
رمانِ «میحانه، میحانه»، داستانِ قوی و پُرکششی است همراه با تعلیقهای فراوان با توصیفهای نفسگیر از فضای جنگ و خشونت.
انجمن داستان سیمرغ نیشابور در جهت ایفای مسئولیت اجتماعی خویش، ۲۲ جلد رمان و مجموعهداستان مناسب برای گروهِ سنی کودک و نوجوان، معادل ۱/۲٠٠/٠٠٠ تومان به همراه یک میلیون تومان هدیه #نقدی به موسسهٔ خیریهٔ امام جواد (ع) #نیشابور (شعبهٔ دوم) اهدا کرد.
روابط عمومی انجمن داستان سیمرغ نیشابور / ۲۲ اسفند ۱۴٠۲
کتاب «مقامات رَه حیرانی» اثر دکتر فاطمه مجیدی توسط نشر سخن منتشر شده است. این کتاب گزیدهٔ مثنویهای عطار نیشابوری _ الهینامه، اسرارنامه، منطقالطیر و مصیبتنامه _ است.
یکی از ویژگیهای خاص عطار، توجه وی به حکایت و قصه است. عطار در کل آثار منظوم و منثور خود، حدود ۲٠٠٠ حکایت آورده.
عطار بیتردید بزرگترین سازندهٔ قصههای منظوم عرفانی در ادب فارسی است.
مطالعهٔ این کتاب فرصت خیلی خوبی است برای علاقهمندان به آثار عطار که گزیدهٔ چهار مثنوی عطار را با گزینش و توضیح روان خانم دکتر فاطمه مجیدی مطالعه کنند.
مقامات ره حیرانی / دکتر فاطمه مجیدی / نشر سخن / ۲٠٠ صفحه / ۱۹٠ هزار تومان / چاپ اول، سال ۱۴٠۲
مجموعهداستانِ «معمولیِ معمولی» شامل داستانهای منتخب ششمین دورهٔ جایزه داستان سیمرغ است. همچنین در این مجموعه چهار داستان از چهار بانوی نویسندهٔ جوان نیشابوری : معصومه دهنوی، سارا عیشآبادی، خاطره قیصری و فاطمه داغستانی به چاپ رسیده است.
معمولیِ معمولی / گردآوری مصطفی بیان / نشر داستان / ۱٠۸ صفحه / ۹۵ هزار تومان / چاپ اول، پاییز ۱۴٠۲
همزمان با بیستمین سالروز نهاد کتابخانههای عمومی کشور، برگزیدگان دومین جشنواره کتابخوان و رسانه با حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی معرفی و تقدیر شدند
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، همزمان با بیستمین سالروز نهاد کتابخانههای عمومی کشور، برگزیدگان دومین جشنواره کتابخوان و رسانه در مراسمی با حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی معرفی و تقدیر شدند.
اسامی برگزیدگان در بخشهای رسانههای اجتماعی، تلویزیون و رادیو، خبرگزاریها و مطبوعات و بین الملل در ادامه آمده است:
حوزه خبرگزاریها و مطبوعات
مصطفی بیان، شایسته تقدیر رشته مقاله از روزنامه آفتاب صبح نیشابور (استان خراسان رضوی)/ تنها نمایندهٔ استان خراسان رضوی
مصطفی بیان، داستاننویس و روزنامهنگار ادبیِ نشریهٔ «آفتاب صبح نیشابور»، تندیس، لوح تقدیر و کارت هدیه نقدیِ «دومین جشنوارهٔ کتابخوان و رسانه» برای نگارش مقالهٔ «وقتی کرگدنها به نیشابور حمله کردند!» از دست محمدمهدی اسماعیلی، وزیر فرهنگ دریافت کرد.
آیین اختتامیه دومین جشنوارهٔ کتابخوان و رسانه به همت نهاد کتابخانههای عمومی سراسر کشور، پنجشنبه ۱۷ اسفند ۱۴٠۲ همزمان با بیستمین سالگرد تاسیس این نهاد برگزار شد.
گزارش تصویری از نشست «شب گابریل گارسیا مارکز» همزمان با سالروز تولدش در نیشابور
نشست فوق با همکاری انجمن کتاب سیمرغ و انجمن داستان سیمرغ نیشابور سهشنبه ۱۵ اسفند ۱۴٠۲ برگزار شد.
در این نشست ادبی، پنج اثر معروف این نویسنده: صد سال تنهایی، عشق سالهای وبا، پاییز پدر سالار، گزارش یک آدم ربایی و زندهام که روایت کنم نقد و بررسی شد.
در این نشست ادبی، مصطفی بیان، داستاننویس و دبیر انجمن داستان سیمرغ نیشابور ضمن معرفی مارکز به نقد و بررسی سه رمانِ مشهور او: صد سال تنهایی، عشق سالهای وبا و پاییز پدر سالار پرداخت و در ادامه فاطمه داغستانی، داستاننویس، دو کتابِ گزارش یک آدم ربایی و زندهام که روایت کنم، نقد و بررسی کرد.
The first issue of the fiction literature “Simurgh Nameh” was published under the efforts of Neyshabur Simurgh Story Society. The first issue of the fiction literature “Simurgh Nameh” was published in the form of a supplement of Aftab Sobh Neyshabur magazine, under the initiative of Simurgh Neyshabur Story Society, in cooperation with Aftab Sobh Neyshabur magazine. In the introduction of this special issue, we read: “At the beginning of the ninth year of activity of the Simurgh Story Society of Neyshabur, we have decided to publish one or two supplements of fiction each year from the works of novelists and young storytellers of our city, in cooperation with Aftab Sobh Neyshabur. The purpose of publishing this appendix is to introduce and support young storytellers. The first supplement of fiction literature was called Simorgh Nameh and it coincided with the beginning of the ninth year of activity of Simorgh Story Society of Neyshabur.
حضور جمعی از اعضای «انجمن داستان سیمرغ نیشابور» در نمایش «زمستان تمام نمی شود» به نویسندگی و کارگردانی علی سبزواری / دوشنبه ۳۰ بهمن ۱۴۰۲ / آمفی تئاتر هتل امیران
از سمت راست:
حسین شریفی، مصطفی بیان، ابوالفضل شکیبا، علی سبزواری، وحید بیان، زینب دهنوی، مریم حسینی، سهیل قربانی، امیرحسین روح نیا و ناشناس
Neyshabur Simurgh Story Society
The participation of a group of members of “Simurgh Neyshabur Story Society” in the show “Zimstan Tammah Nadi” written and directed by Ali Sabzevari
به پشنهاد حسین شریفی، دوست منتقدم، داستانِ «همنوایی شبانه ارکستر چوبها» را خریدم و در دو روز آن را خواندم. کتابی که در مدتِ ۲۲ سال، نوزده بار تجدید چاپ شده و در همان سال اول انتشارش، دو جایزه مهم، جایزه بنیاد گلشیری و جایزه منتقدین مطبوعات را از آن خود کرد.
داستانِ «همنوایی شبانه ارکستر چوبها» شامل ۵ فصل است و در ۲۰۷ صفحه توسط نشر نیلوفر به چاپ رسیده است.
داستان در یک آپارتمان در کشور فرانسه روایت میشود که ساکنانِ آن آپارتمان از تبعیدیان و مهاجرانِ به آن کشور (فرانسه) هستند. نویسنده زندگی هر کدام از ساکنانِ این آپارتمان، دردها و عادتهای شخصیتیشان را به تصویر میکشد.
درونمایه داستان «مهاجرت» است؛ روایت زندگی مهاجرانِ اغلب ایرانی ساکن در اتاقهای زیرشیروانی آپارتمانی که همگی آنها، افسردگی، پوچی و تنهایی را تجربه میکنند.
«خواب نبودم؛ این را مطمئنم. چون کاردی را که در پشتم فرو رفته بود حس میکردم. بوی زُهمِ خونِ خشکیدهای را هم، که تمام تنم را پوشانده بود، حس میکردم. پس این نورِ کجتاب از کجا میآمد؟» (صفحه ۱۱ کتاب)
راوی داستان، یدالله در اتاقی در طبقه ششم پانسيونی اجارهای زندگی میکند. یدالله، بارها در روایات خود مرز بین واقعیت و خیال را در هم میآمیزد و به سبب بیماریهای روانی که دارد شکل جدیدی از روایت را رقم میزند که به خوبی بیانگر شخصیت آشفته و پارانویای (بدگمانی) اوست. بیماریهایی که خود یدالله در رمان بارها اذعان میکند به آنها مبتلاست به شکلی دیگر در واقع اشارههایی به بحرانهای هویتی، شخصیتی و اجتماعی او هستند. (صفحه ۴۵ و ۴۷ کتاب).
«خود ویرانگری»، «بدون تصویر بودن در آینه» و «وقفههای زمانی» بیماریهایی است که یدالله به آنها مبتلاست. او هنگامی که در مقابل آینه قرار میگیرد تصویر خود را در آینه نمیبیند، اینگونه تصور میرود که یدالله به سبب بحرانی که در چهارده سالگی برایش اتفاق افتاده، در سایهاش مسخ شده است و نمیتواند تصویر خود را در آینه ببیند و در برابر آینه به شخصیتی نامرئی بدل شده. هر شیئی بیجانی در آینه قابل رویت است جز او. (صفحه ۵۸ و ۶۲ کتاب)
«تایید میکنید که این یادداشتها مربوط به کتابی است که با نامِ «همنواییِ شبانۀ ارکسترِ چوبها» که شما با امضایی دروغین منتشر کردهاید؟» (صفحه ۳۵ کتاب)
فاوست مورنائو و مرد سرخ پوست پشت ميز محاكمه از او بازخواست میكنند، و راوی بايد دربرابر اعمالی كه از او سرزده، پاسخگو باشد. در نتيجه او برای مخالفت در برابر خود مجازات میشود.
«هر آدمی کم و بیش رازهای کوچکی دارد که با خود به گور خواهد برد. رازهایی هم هست که میکوشیم تا آنجا که ممکن است از چشم دیگران پنهان بماند. مثل آدمِ ششانگشتی که دائم انگشتِ ششمش را پنهان میکند.» (صفحه ۶۲ کتاب)
راوی داستان، همیشه دچار نومیدی مطلق میشد و هر بار که دچار نومیدیِ مطلق میشد این آینه بود که نجاتش میداد. کافی بود راوی داستان در زنده بودنِ خود شک کند؛ آن وقت میرفت جلوی آینه و به خودش میگفت: میبینی؟ تصویرت را نشان نمیدهد. پس هنوز به شیئی بیجان تبدیل نشدهای!
عنصر محوری و مرکزی در این داستان، شخصیت است. یکی از تکنیکهای این داستان، القای سرگشتگی و پریشانحالی شخصیتهای داستان است. اکثر شخصیتهای این داستان از تنهابودگی و انزوای عاطفی رنج میبرند و تشنۀ حرف زدن هستند؛ که در نهایت این شخصیتها، «سوژه» را میسازند. در کل، داستان « همنوایی شبانه ارکستر چوبها»، داستانِ همهخوان نیست. اگر علاقهمند به داستانهای سورئال و پست مدرن هستید؛ پیشنهاد میکنم این داستان را بخوانید.
کتاب «بَط کوچک و دریا» نوشتهٔ حمیدرضا صادقی توسط انتشارات سایه گستر برای مخاطب کودک و نوجوان منتشر و راهی بازار نشر شد.
حمیدرضا صادقی متولد سال ۱۳۴٠ و ساکن نیشابور است. این کتاب، تمام رنگی با تصویرگری شیرین عربی برگرفته از داستانهای مثنوی مولوی برای مخاطب کودک و نوجوان (۱۲+ سال) منتشر و روانه بازار نشر شده است.
«بّط کوچک و دریا» در ۲۴ صفحه و به قیمت ۶٠ هزار تومان عرضه شده است.
علاقهمندان در نیشابور میتوانند این کتاب را از کتابفروشیهای کلبه کتاب کلیدر، شبهای روشن و یا نشر دانش خریداری کنند.