مریم آمارلو ، متولد سال ۱۳۵۹ در نیشابور ، یکی از نویسندگان جوان و پُرکار است. داستان بلند «عطر مرگ در خیاط خانه ی مادام» اولین کتابی ست که از مریم آمارلو می خوانم. این کتاب به تازگی توسط نشر سیب سرخ وارد بازار کتاب شده است. داستانی جذاب، کم حجم که اگر کُندخوان هم باشید، یک ساعته تمامش می کنید.
اگر به ژانر معمایی _ جنایی _ رازآلود _ وحشت علاقه مند هستید ؛ داستانی است که نمی توان آن را کنار گذاشت.
داستان شروعی طوفانی دارد : شلیک تپانچه پسر مادام به پیرمردی مو سفید . پیرمردی سفید مو که به قولِ پسر مادام ، حد خودش را نگه نمی داشت و هر طوری که دلش می خواست رفتار می کرد. و حالا نعش پیرمرد سفید مو غرق در خون است و شبح سرگردانش در اتاقک خیاط خانه ی مادام سرگردان می شود و ماجرایی بی نهایت پیچیده طرح می شود که پای آدم ها و گذشته به آن باز می شود ، و البته ی ذهن پریشان و سرگردان مادام ، داستان را جذاب تر می کند. داستانی چند سویه که یک طرفش قتل و طرف دیگرش سرنوشت عجیب آدم های آپارتمان شماره یازده و همسایه های خیاط خانه ی مادام است.
قضاوت های نادرست ، انتقام و اخلاق اجتماعی مدام در این داستان به چالش کشیده می شوند. فضای داستان تلخ است ، و به هم ریختگی و پیچیدگی زمان ، مکان و آدم های داستان (که به غیر از مادام ، نامی ندارند) بسیار منظم طرح شده است . جامعه ای که به ظاهر مدرن ست اما خشونت ، انتقام و رفتارهای غیر اخلاقی در روحش وجود دارد. سوال های فراوان در رابطه با این که چگونه آدم ها تصمیم به خشونت می گیرند ، پرسیده می شود و تا پایان داستان نمی توان به راحتی داستان را رمزگشایی کرد.
نکته ی دیگری که درباره این داستان می توانم به آن اشاره کنم، «رنگ بنفش» است. پیراهن های یکدست بنفش که مادام تا دمدمه های صبح مشغول به دوختن آنهاست ؛ و رازی که فقط مادام می داند و این پیراهن ها را به زن های همسایه می دهد. این زنان ، لباس های دکلته ی بنفشی را که مادام برای شان دوخته به تن می کنند و با تحسین به اندام های برجسته ی خود نگاه می کنند. رنگ بنفش ، علاوه بر نماد عشق ، غم و اندوه به عنوان نماد راز و رمز، سحر و جادو در نظر گرفته می شود.
با خواندنِ این کتاب ، می شود تاثیر داستان های سورئال را در قلم این نویسنده ی جوان دید. سکوت ، تنهایی ، انتقام ، کشتن برای خود ، تردید و به هم ریختگی که در روح آدم های جامعه معاصر و مدرن دیده می شود از درون مایه های این داستان است.
داستان بلند «عطر مرگ در خیاط خانه ی مادام» نوشته ی مریم آمارلو ، توسط نشر سیب سرخ در ۸۷ صفحه ، زمستان ۱۳۹۹ منتشر شده است.