📖 داستان یک دختر مبارز
✍ شخصیت اصلی داستانِ «خانهی آفاق» یک دختر مبارز است. دختری جوان و شجاع که هدفش «آزادی و سرنگونی شاه» بود. او تصور میکرد عامل اصلی همهٔ بدبختیها، شاه است. اوست که مردم ایران را فقیر کرده است. شاه، دیکتاتور و زورگو بود به جای اینکه برای مردمش مدرسه و بیمارستان بسازد، خرج حکومت و کشورهای دیگر میکرد (صفحه ۱۳۳)؛ به همین دلیل محبوبه رفت قاتی گروهی شد که با شاه سر جنگ داشتند.
🔷 محبوبه (شخصیت اصلی داستان) میخواست انتقام مردمش را از شاه بگیرد. شاهی که خونِ جوانانِ معترض را کفِ خیابان ریخت (صفحه۸۴) او شجاع بود؛ دختری زرنگ و مبارز که دستگاه اطلاعات شاه حریفش نبود.
🔶 داستان با ضربهٔ ناگهانی شروع میشود. خیلی سریع. با حملهٔ ساواک به خانهٔ تیمیشان. انفجار، تیراندازی و کشتهٔ شدنِ دوستانِ محبوبه.
محبوبه مجبور به فرار میشود و سر از خانوادهای فقیر در محلهای دور افتاده در میآورد. زندگی چند روزهٔ محبوبه در خانهٔ آفاق، تجربهای جدید برای او به وجود میآورد.
🔷 خانه و محلهٔ آفاق، نماد ایران و مردم ایران است که تا سر حد مرگ زندگی میکنند. همه یاد گرفتهٔ بودند شاه پرست باشند و توسری بخورند و حرف زور بشنوند. محبوبه دوست داشت یکروزی اهلِ محلهٔ آفاق حقیقت را بفهمند. بفهمند، که زندگیشان روی شن و خاک است و دلشان خوش نکنند به آرزوهای کوچک مثل نصب تلویزیون توی خیابان و یا کشیدنِ سیمِ برق به محلشان! بفهمند که دشمنشان شاه است و حقشان بیشتر از اینهاست.(صفحهٔ ۱۳۴ و ۱۳۹).
🔶 داستانِ «خانهٔ آفاق»، داستانِ دختران و زنان ایران است. زنانی که قربانی سیاستهای غلط شاه شدند و یا مبارز که اسلحه به سمت شاه گرفتند. حتما این کتاب را بخوانید.
✍ مصطفی بیان / جمعه ۲۹ مهر ۱۴٠۱
📖 خانهی آفاق / سارا نظری / نشر برج / چاپ اول، ۱۴٠۱ / ۸۴ هزار تومان