اصلی ­ترین دلیلِ عدمِ تمایل نویسندگان به ورود به ادبیات جنگ، به نارضایتی از وضع موجود جامعه برمی­ گردد.

اصلی­ترین دلیلِ عدمِ تمایل نویسندگان به ورود به ادبیات جنگ، به نارضایتی از وضع موجود جامعه برمی­ گردد.

به بهانۀ حضور محبوبه حاجیان ­نژاد در نیشابور

مصطفی بیان / چاپ شده در نشریه آفتاب صبح نیشابور / چهارشنبه ۲۶ دی ۱۴۰۳

همزمان با هفتۀ کتاب و کتابخوانی به دعوتِ انجمن داستان سیمرغ، محبوبه حاجیان­نژاد به نیشابور آمد.

محبوبه حاجیان ­نژاد متولد سال ۱۳۶۳ و ساکن سمنان است. از وی یک مجموعه ­داستان با عنوان «ح دو چشم» و چهار رمان با عنوان­ های: «یاماها»، «بوماران»، «آسودگی» و «میحانه، میحانه» منتشر شده است.

مجموعه ­داستان «ح دو چشم» در سال ۱۴۰۰ نامزد جایزۀ ادبی جلال­ آل­ احمد شد؛ و همچنین رمان «بوماران» نیز در سال ۱۴۰۲ شایسته­ تقدیر جایزۀ ادبی قلم زرین و نامزد بهترین رمان دفاع مقدس معرفی شد. وی در سال ۱۳۹۷ مفتخر به دریافت نشان جایزۀ ادبی امیرحسین فردی از حوزۀ هنری تهران شدند.

حاجیان­ نژاد برای اولین بار به نیشابور سفر کرده است. صبح یکشنبه ۲۷ آبان ۱۴۰۳ به همراه محبوبه حاجیان­ نژاد و استاد حجت حسن ناظر، نویسنده و پژوهشگر فرهنگ و هنر از امکانِ تاریخی و فرهنگی نیشابور بازدید کردیم.

آنچه می‌خوانید گفت‌وگویی است با این نویسنده جوان و موفق سمنانی دربارۀ جهان داستانی ­اش.

چه چیزی باعث شده است که علاقه­ مند به نوشتنِ در حوزۀ ادبیات جنگ و دفاع مقدس باشید؛ چه عاملی شما را به این نوع ژانر ادبی می ­کشاند؟

جنگ همیشه از موضوعات مورد علاقه ­ی من برای نوشتن بوده. دلیلش شاید به تآثیرات عمیق و دنباله ­داری برمی­ گردد که جنگ در تمام ابعاد زندگی انسان­ ها در یک کشور به جا می­ گذارد. تأثیراتی که حتی گاهی تا نسل­ های بعد ادامه پیدا می­کند و زیست انسان­ های دوره­ای را که به ظاهر جنگ را درک نکرده­ اند نیز تحت تأثیر خود قرار می­ دهد. از سوی دیگر به نظرم همیشه جنگ موضوع جذابی برای نوشتن است. چون در جنگ موقعیت ­ها و شرایطی پیش می ­آید که در زندگی عادی کمتر با آن روبرو می ­شویم. موقعیت­ هایی که به شدت بر روح و روان، شخصیت، زیست و نگاه انسان­ ها اثر می­ گذارند. در جنگ بسیاری از مفاهیم ابعاد تازه و متفاوتی پیدا می­ کنند و گاهی به ماهیتی کاملاً متضاد با آنچه پیش از آن بوده ­اند، تبدیل می­ شوند و این درست همان چیزی است که نویسنده برای خلق جهان داستانی خود به آن نیاز دارد. چیزی که اگر نویسنده با چیره­ دستی از آن بهره بگیرد می ­تواند در عین اینکه داستانی با موقعیت­ های جذاب جنگ خلق می ­کند، دیدگاه­ هایی را مطرح کرده و به مفاهیمی دست پیدا کند که نه تنها محدود به موقعیت­ های جنگی نیستند بلکه در هیچ حصاری از زمان، موقعیت، مکان و شرایط نیز نمی­­­ گنجند و انسان هر عصر و هر زمان را با خود همراه می­ کنند.

چرا نویسندگان جوان و همچنین حرفه­ ای­ کمتر وارد ادبیات جنگ می­ شوند؟

به نظرم یکی از اصلی ­ترین دلایلی که برخی از نویسندگان تمایلی به ورود در حوزه­ ی جنگ و دفاع مقدس ندارند، به نارضایتی از وضع موجود جامعه برمی ­گردد. وضعی که حاصل از شرایط اجتماعی، سیاسی و اقتصادی مملکت است. در ذهن عموم مردم و برخی از نویسندگان جوان و حتی نویسندگان باتجربه، نوشتن از جنگ و به طور خاص نوشتن از هشت سال جنگ تحمیلی ایران و عراق به معنای تآیید و حتی حمایت و رضایت از وضع موجود است. تا آنجا که گاهی نویسندگان این حوزه متهم به القابی مثل «نویسنده­ی حکومتی» و عناوینی از این قبیل می ­شوند. دلیل دیگر شاید وابسته به اقبال عمومی مردم باشد که در گذر از یک نسل به نسل دیگر تمایل به این نوع ادبیات کمتر می ­شود و به تبع آن برخی نویسندگان ترجیح می ­دهند با احتیاط بیشتری به این حوزه ورود کرده و بیشتر به دنبال سلیقه و علاقه­ ی عموم مردم و نسل جدید بروند تا مخاطب را بیشتر به اثر خود جذب کنند. دلیل دیگر دشواری­ های نوشتن در این حوزه است. نویسنده­ ی حوزه­ ی جنگ اگر بخواهد اثری درخور و شایسته خلق کند، برای درک موقعیت خاص و شگفت جنگ نیاز به تحقیق، پژوهش، مطالعه و گاهی تجربه­­ ی زیست ه­ای دارد که اثرش را برای مخاطب باورپذیر و ملموس کند.

فکر نویسنده شدن نخستین بار کی به ذهنتان خطور کرد؟

کتاب خواندن و ساعت­ ها غرق شدن در دنیای قصه­­ ها از تفریحات مورد علاقه ­ی من در کودکی بود. قصه­ ها ساعت­ ها ذهن مرا با خود درگیر می ­کردند. طوری که گاهی زمان و مکان فراموشم می­شد.  وقتی ده ساله بودم برای اولین بار بعد از خواندن یک کتاب قصه، احساس کردم میل عجیبی برای نوشتن یک داستان در من به وجود آمده. به گوشه­ ی خلوتی خزیدم و داستانی نوشتم. این اتفاق برای من بسیار جذاب و لذت بخش بود.  از همانجا دغدغه و رویای نوشتن مرا به دنبال خود کشاند و در هر دوره از زندگی به شکل و شمایلی در آمد و مرا به سمت و سویی کشاند تااینکه با نوشتن چند داستان و رمان مسیرم را هموار و روشن کرد.

ریشۀ یک ایده چگونه از داستان­ هایت در­می ­آید؟

من ایده­ های داستانی را به وقت نوشتن داستان پیدا نمی­کنم. بلکه آن­ها از قبل در ذهن من هستند. گاهی ذهنم از سال­ ها قبل با آن­ها درگیر بوده­ و بی­ آنکه قصد نوشتن داستانی درباره­ی آن­ها را داشته باشم، به آن­ها فکر کرده و با آن­ها زندگی کرده ­ام. ایده ­ها بیشتر در حین زندگی روزمره­ی شخصی و کاری، معاشرت با آدم­ها، سفر، مطالعه، در فراز و فرود زندگی شخصی، گشت و گذار در مکان­ ها و فضاهای مختلف به ذهنم خطور پیدا می ­کنند. به وقت نوشتن داستان ایده­ ی را که مناسب باشد انتخاب کرده و پر و بال می­ دهم و اینطور داستانم شکل می ­گیرد.

آیا برای نوشتنِ داستان صرفا حضور در کلاس­ های داستان­ نویسی کافی است؟

صرف حضور در کلاس ­های داستان قطعاً نمی ­تواند شرط تعیین کننده در نویسنده شدن یک فرد باشد. گرچه نمی­ توان تأثر و ارزش آن را انکار کرد. من سال­ ها قبل از حضور در کارگاه­ های نویسندگی داستان می­ نوشتم و داستان ­های من در جشنواره ­های زیادی حائز رتبه می­ شد. البته این موضوع به این دلیل بود که من علاقه­ زیادی به خواندن داستان داشتم و همین باعث شده بود به صورت ناخودآگاه برخی از اصول و تکنیک­ های نوشتن را رعایت کنم. با این وجود وقتی شرایط حضور در کلاس برای من فراهم شد، سطح داستان­ هایم تا حد زیادی ارتقا پیدا کرد و به جرآت می­ توانم بگویم شش ماه حضور منقطع و دوره­ای من در کارگاه­ های داستان برابری می­ کرد با چندین سال پی­ درپی نوشتن در خلوت و بر اساس تجربه­ خودم. از این رو همیشه معتقدم گرچه حضور در این کلاس­ ها، از کسی نویسنده نمی­ سازد اما اگر شرایط دیگر نویسنده شدن از قبیل استعداد، علاقه، پشتکار، استمرار و… مهیا باشد، می­توان گفت مسیر را تا حد زیادی روشن و هموار خواهد کرد.

آخرین کتابی که خواندید؟

آخرین کتابی که خوانده­ام رمان «نبودن» است از مهدی زارع. نویسنده­ای که در تمام این سال­ هایی که در مسیر نوشتن بوده­ ام، اولین و اثرگذارترین راهنما و استاد من در نوشتن داستان و رمان بوده است.

آیا برای فرزندانتان کتاب می ­خوانید؟

قطعاً برای فرزندانم کتاب می­ خوانم. همانطور که از کودکی­ شان این کار را کرده­ ام. و معتقدم خواندن کتاب در حالت کلی و داستان و قصه به طور خاص یکی از مؤثرترین راه­ ها برای پرورش ذهن و خلاقیت بچه­ه است و مهم­تر از این­ها راه درست زندگی را به آن­ها خواهد آموخت.

آیا اثر جدیدی هم در دست چاپ دارید؟

در حال حاضر در حال نوشتن رمانی هستم که به اتفاقات اجتماعی و تاریخی دوره­ای مهم در شهر سمنان می­ پردازد.

و سخن آخر؟

سخن آخر اینکه از شما ممنون و سپاسگزارم و امیدوارم نسل­ های بعدی با کتاب و دنیای قصه و داستان انس و الفت بیشتری از مردم زمانه ­ی ما داشته باشند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *