مطالعه به من جسارت نوشتن داد.
گفت و گو با نشاط داودی ، داستان نویسِ نیشابوری و سفیر نیکوکاری
«نشاط داودی» متولد ۱۳۴۸ از نیشابور است و کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تربیت معلم تهران دارد. ایشان سال هاست ساکن تهران هستند و به حرفه ی مقدس معلمی مشغول اند. وی یکی از بانوان نيكوكار موسسه خيره كهريزک است.
خانم داودی نويسندگی را با رمان «بازگشت» در سال ۸۹ شروع كرد؛ و در ادامه «بهار زرد»، «رنگ خاموشی» و «باد ما را خواهد برد» را به چاپ رساند. «باد ما را خواهد برد» را به سفارش کهریزک و به همراه دوستش خانم مژگان مظفری منتشر کرده است. در حال حاضر، مشغول نگارش یک فیلم نامه زیر نظر ابوالحسن داودی است. همچنین در کلاس های قصه نویسی برای کودکان و نوجوانان تدریس می کند.
کمی درباره پیشینه نویسندگی تان بگویید؟ چه انگیزه ای باعث شد به نوشتن رو بیاورید؟
عضو کانون پرورشی کودک و نوجوان بودم (ابتدای خیابان شریعتی). پنجشنبه ها کلاس کتاب خوانی داشتیم. سال ۵۸ داستان کوتاهی در مورد پستچی نوشتم که رتبه اول خراسان شد و لوح تقدیر گرفتم. با شروع جنگ دیگر کلاس های ما تشکیل نشد. سایه ی منفور جنگ همه چیز را احاطه کرده بود. من فقط برای دل خودم می نوشتم. چندین دفتر از دلنوشته هایم را به عنوان یادگار نگه داشته ام.
در مورد سوال دوم تان، علاقه مند به مطالعه ی رمان های تاریخی بودم. کتاب های «الکساندر دوما» و ترجمه های جناب ذبیح الله منصوری. رمان خواندن را با کارهای خواهران برونته و دافنه دوموریه شروع کردم؛ و کلاً طرفدار رمان ایرانی نبودم (به جز کتاب های آقای محمود دولت آبادی ). تا اینکه دوست عزیزی به عنوان کادو تولد، کتاب «باغ مارشال» آقای کریم پور را به من هدیه داد. این شروع آشنایی من با قلم رمان نویسان ایرانی بود. سال ها گذشت و دیگر شمارش رمان های خوانده شده از دستم رها شد و یک روز به این نتیجه رسیدم، که من هم می توانم بنویسم!
چگونه ایده یک داستان را به دست میآورید؟
داستان های من برگرفته از واقعیت های پیرامون زندگی و محیط کارم هستند و همه واقعی اند. شغل و ارتباط نزدیکم با دانش آموزان، سوژه های واقعی و ملموس در جامعه را برآیم به ارمغان می آورد.
شما برگزار کننده دوره های داستان نویسی هم هستید. آیا به تدریس داستان نویسی اعتقادی دارید؟
کلاس های داستان نویسی خصوصا برای سنین ۹ و ۱۰ و ۱۱ سال به نظرم فوق العاده عالی است. در این سن، بچه آموزش می بیند که افکار و رویاهای خود را به دست قلم بسپارد و از خلق هنر خود و خواندنش لذت ببرد. دقیقا مثل کلاس مجسمه سازی یا نقاشی.
به عنوان یک نویسنده، مشکل کتابخوانی در جامعه ما چگونه حل می شود؟
به عنوان کسی که در محیط آموزش و پرورش مشغول به کارم؛ اگر بخواهیم مشکل کتابخوانی را اصولی و ریشه ای حل کنیم باید از مدارس شروع کنیم. به عنوان تکلیف درسی در تابستان لیست کتاب به دانش آموزان بدهیم و از ایشان بخواهیم کتاب های مورد علاقه ی شان را انتخاب کنند و بعد از خواندن به عنوان تکلیف خلاصه ی داستان را برای دوستان خود تعریف کنند. البته این کار مشروط به برنامه ریزی دقیق و اختصاص ساعتی در هفته به عنوان ساعت مطالعه می باشد که در بعضی از مدارس ابتدایی یک ساعت در هفته اجرا می شود. پیشنهاد من خواندن کتاب در ایام تعطیلات تابستانی به صورت تکلیفی مفرح است؛ و صد البته کتاب های داستان و رمان.
از فعالیت های انجمن های داستان در نیشابور با خبر هستید؟ با نویسندگان ساکن نیشابور ارتباط دارید؟
متاسفانه خیر… صد افسوس که کم سعادتم…
توصیه تان به نویسندگان جوان نیشابور چیست؟
زندگی در پایتخت کتاب کشور و حال و هوای فرهیختگی شهرمان، به اندازه ی دنیاها می ارزد و انگیزه ی لازم را به نویسندگان جوان نیشابور می دهد. من فقط با مطالعه ی زیاد توانستم بنویسم. مطالعه به من جسارت نوشتن داد.
به عنوان کوچکترین عضو این خانواده ی بزرگ قلم پیشنهاد می کنم؛ مطالعه ی مفید روزانه را فراموش نکنند. «خواندن» کلید موفقیت است. برای دلنوشته ها ی خود ارزش قائل باشند؛ از نقد های سازنده بهره ببرند و از انتقادهای تلخ، دلسرد نشوند.
در مورد آسایشگاه خیریه کهریزک توضیح می دهید؟
آسایشگاه خیریه کهریزک حدود دهه ی ۴۰ توسط مرحوم دکتر حکیم زاده تاسیس شد. این آسایشگاه با کمک های مردمی اداره می شود؛ و حال تبدیل به موسسه ی بزرگی شده که از معلولین، سالمندان و بیماران ام اس نگهداری می کند. در کنار دکتر حکیم زاده، خانم بهادر زاده ریاست بانوان نیکوکاران را به عهده دارند. هر سال ۳ بازارچه خیریه در تهران و یک بازارچه در انگلیس و آمریکا هم برگزار می کنند. بانوان نیکوکار بدون توجه به اختلاف طبقاتی و شغل، یک دل و یکرنگ شده و در بازارچه مشغول به کار می شوند. همه خود را موظف می دانند که در طی سال برای کمک به مدد جویان به آسایشگاه بروند.
به سفارش خانم بهادر زاده برای آشنایی قشر جوان با آسایشگاه، من و خانم مژگان مظفری، کتاب «باد ما را خواهد برد» را نوشتیم؛ که در کنار کتاب های دیگرمان در بازارچه به نفع آسایشگاه توسط خودمان به فروش می رسد. از افتخارات ما حضور استاد بزرگ جناب دکتر الهی قمشه ای در جمع بانوان نیکوکار و توجه خاص ایشان به کتاب ما هست، که دست خطی از ایشان دارم.
مصطفی بیان
این گفت و گو در شماره ی پنجم (۲۸ فروردین ۹۵) هفته نامه ی «آفتاب صبح نیشابور» به چاپ رسید.