سال گذشــته در این شهرستان، نویسندگان و شاعران جوانی، نخستین کتابهای خود را در بازار نشر کتاب منتشر کردند. از جمله »چمدانی از حرف های نگفته« مجموعهای از شــعرهای معصومه ســادات شــاکری، مجموعه شعر »دوچرخه« از باران حجتی و »آوای دل« از ســرودههای عبدالعلی باغجری نیکو)رباطی(.
در عرصه داستاننویسی هم، رمان »پاییز عشق نادر« از خانم زهره شورگشــتی، »یادداشــتهای یک پروانه« مجموعه چند داســتان کوتاه از مصطفی اسعدی وارد بازار کتاب شدند. انتشار نخستین کتاب برای هر نویسنده یا شاعر جوان بسیار مهم است. کتاب، بهترین راه ماندگار کردن اثر اوست و میتواند با مخاطبان خود ارتباط برقرار کند، کتابش خوانده و نقد شــود و بداند دیگران درباره نوشتههایش چه نظری دارند؛ اما این مسیر پرپیچ و خم است و نویسندگان و شاعران جوان برای چاپ نخســتین کتاب خود باید راه دشواری را طی کننــد. گرانی کاغذ؛ ضعف در پخش کتاب توســط ناشران شهرستان و… از مهمترین عوامل افت فروش کتاب پدیدآورندگان جوان در نیشــابور است که میتواند موجب آسیبهای جدی در این شهرستان باشد. نبود توزیع مناسب عالوه بر مشکالت عدیدهای که ناشران و نویسندگان از جمله نبود سیستم توزیع مناسب، نبود بوجه کافی در این زمینه، نبود حمایت از نویسندگان و ناشران و… دارند، معموال مشــکالتی هم بین نویسندگان و ناشران در حوزه چاپ و نشــر کتاب به وجود میآید که این مساله، خود باعث به وجود آمدن مشکالت دیگری در این زمینه میشود. ناشران معتقدند که نویسندگان بیش از کیفیت به البیها و عنوان کتاب فکر می کنند تا اثری پرفروش داشته باشند. در حقیقت اکنون سازوکار فروش و تبلیغ کتاب در دست مولفان قرار گرفته و ناشران دغدغه کیفیت کتاب را دارند. شــاید بزرگترین دلیل بروز این اتفاقــات را بتوان در سیستم نامناسب توزیع درآمد حاصل از کتاب دید. در این سیستم، پخشی ها و توزیعکنندگان کتاب در صدر، سپس ناشــر و بعد مولف قرار دارند. این سیســتم سبب شده به بخشهای پایینی آن ظلم شــود و درآمد به طور عادالنه تقسیم نشود.
چاپ رمان و داستانهای خارجی
متاسفانه شاهدیم که ناشران بیشــتر تمایل دارند آثار ترجمهای منتشر کنند زیرا مخاطبان هم بین آثار داستانی، آثار خارجی را ترجیح میدهند. به همین دلیل ناشــران در پاســخ به نویسندگان اظهار بی میلی میکنند و از کسادی بازار نشر میگویند. به نظر پدیدآورندگان کتاب های ترجمهای؛ بیش از حد تبلیغ میشوند. این درشرایطی است که بازار کتاب در تمام دوره ها همین وضعیت را داشــته و هیچ وقت بازار سکهای نبوده! از طرفی حتی منتقدان زیادی هم هستند که معتقدند آثار ایرانی اصال قابل نقد نیستند! به همین دلیل است که در اکثر کارگاه های آموزش داستاننویسی یا آثار خارجی مورد بررسی قرار میگیرند یا آثار تالیفی قدیمی و مشهور.
نام پدیدآورندگان
همچنین موضوع دیگری که در حوزه نشر مطرح است، بحث بزرگ و کوچک کردن نویسندگان است. در حقیقت بزرگ کردن یا کوچک کردن نام نویسنده خارج از محیط نشــر است. ناشران در اغلب اوقات نمی توانند به عدهای از نویسندگان بگویند که کتابشان نیاز به ویرایش دارند زیرا آنان قهر می کنند و… در واقع، ناشر کارشناس ادبی نیست بلکه تشخیص میدهد کتابی قابلیت چاپ دارد یا ندارد. نویســندگان اعتقاد دارند در این چرخه همواره مولف قربانی است اما انتقادهای جدی هم به مولفان بازمیگردد. اغلب نویسندگان در تالیف اثر خود عجله دارند، مدعی برخی مسایلاند و به مباحث حاشیه بیش از کیفیت و محتوای اثر خود فکر میکنند. اکنون بسیاری از نویسندگان حاضرند همه هزینههای کتابشان را تقبل کنند. بنابراین، نمی توان کمکیفیتی کتاب را بر دوش مسایل مالی نویسندگان انداخت. به نظر کار شناسان، کاهش کیفیت کتابها به موضوع دیگری بازمی گردد. شاید انتشار آسان کتاب در این سالها، دلیل کاهش کیفیت کتاب باشــد. اکنون هر کسی که در وبالگش یک داســتان کوتاه یا شــعر مینویسد و تا این داستان ها و شــعرها به چند عنوان رسید، برای انتشار آنها اقــدام میکند. در حقیقت نگارش و تولید این آثار به طبقه متوسط فرهنگ اختصاص دارد که باعث مشاهده کتابهای کم کیفیت در بازار نشر شدهایم. نویسندگان دغدغه اصلیشان کتاب نیست و اکنون به کارهای دیگر مشغولند و در کنار آنها گاهی به تالیف اثری میپردازند. در این شرایط شاید کتاب تولید شود اما از نظر ظاهری و محتوایی شاید خیلی قواعد در آن رعایت نشود. ما باید به پدیدآورندگان کتاب حق داد که در این شــرایط مجبورند به شــکلهای گوناگون به نگارش دست بزنند زیرا آنان دستکم یک ســال وقت خود را برای تالیف اثر میگذارند و نیز حدود حداقل شش ماه زمان برای نشر آن باید صرف شــود. در پایان هم بــه مولف حدود یک تا دو میلیون تومان دســتمزد داده می شود. به نظر میرسد بهتراست نویسندگان و شاعران باید با تمرکز و آرامش بیشتر به نگارش کتاب بپردازند و نباید خود را با مسایل جانبی حوزه نشر که به تالیف کتاب ارتباطی ندارند، درگیر کنند.
مصطفی بیان
این یادداشت در هفته نامه فرسیمرغ پنجشنبه ۲۹ خرداد ۹۳ شماره ۵۸ به چاپ رسید