هایدی دختر بچه ای است که پس از مرگ پدر و مادرش، نزد خاله جوانش زندگی می کند. اما اینک خاله «اتی» او را نزد پدربزرگش می برد تا خود به فرانکفورت برود. پدربزرگ هایدی در کلبه ای واقع در کوه های نزدیک یک دهکده، به تنهایی روزگار می گذراند. او مرد اخمو، عصبانی و گوشه گیری است که با هیچ کس رابطه ندارد. پدربزرگ دو بز دارد که نوجوانی به نام «پیتر» آنها را به چرا می برد. با این همه، آمدن هایدی به آن جا باعث خوشحالی پیرمرد می شود. زیرا هایدی شباهت فراوانی به پدرش دارد و این امر مایه دلخوشی پیرمرد می شود.
هایدی، دختری شاداب و مهربان است و حالا که مجبور می شود مدتی در کوهستان، نزد پدربزرگش سپری کند، اوقاتش را با خوشی در کوهستان می گذراند. او با «پیتر» دوست می شود و همراه پیتر به چراگاه می رود و در میان طبیعت با گل ها و سبزه ها و پرندگان اوقات خوشی را می گذراند و از بودن در کوهستان لذت می برد.
هایدی با مادربزرگ پیتر آشنا می شود و میان او و مادربزرگ پیتر انس و الفتی حاصل می گردد. درپی ماجراهایی سبب می شود پدربزرگش از انزوا خارج شود و با اهالی روستا رابطه برقرار سازد.
مدتی بعد هایدی به همراه خاله« اتی» به شهر فرانکفورت میرود تا با دخترک معلول و ثروتمندی به اسم «کلارا» همبازی شود. کلارا مادرش را در یک تصادف از دست داده و خودش نیز از ناحیه پا معلول شده از سوی دیگر پدرش که به تجارت مشغول است ناگزیر اغلب ایام سال را در سفر میگذراند از همین رو کلارا برای فرار از تنهایی به همدم و هم صحبتی نیاز دارد به همین امر هایدی به شهر می رود تا دوست و همدم «کلارا» شود. در آن جا او و کلارا به شدت به هم علاقمند می شوند به طوری که سختگیریهای سرپرست کلارا یعنی دوشیزه روتن مایر هم نمیتواند در این دوستی خللی ایجاد کند. هایدی به رغم آنکه توانسته است روحیه کلارا، دخترک غمگین مرد ثروتمندی به نام آقای «رسه مان» را تغییر دهد به تدریج خود بیمار و بستری می شود. سرانجام به توصیه پزشک به کوهستان، نزد پدربزرگ خود باز می گردد. بدین ترتیب سلامتی و نشاط خود را باز می یابد.
مدتی بعد کلارا نیز در کوهستان به او می پیوندد و اندکی از توانایی اش را باز می یابد به طوری که قادر می شود چند قدمی راه برود.
داستان هایدی، دختر روستایی در روستایی در سوئیس، نام یک رمان اثر «یوهان اشپیری» (Johanna Heusser) نویسنده سوئیسی است. این رمان به زندگی دختر نوجوانی میپردازد که در آلپ سوئیس نزد پدربزرگ خود زندگی میکند. این داستان نخستین بار در سال ۱۸۸۰ در قالب کتابی با نام «برای بچهها و آنهایی بچهها را دوست دارند» نوشته شد. دو کتاب دنباله این داستان به نامهای« هایدی بزرگ میشود» و «بچههای هایدی» نوشته شدند.
رمان هایدی، با ديدی روانشناسانه به نگارش در آمده است. داستان مناسب، شخصیت های دوست داشتنی، زندگی ساده و سالم خانواده ها، دوستی و فداکاری و در نهایت مهربانی و عشق از ویژگی های شاخص داستان خانم یوهانا اشپیری است که می توان از آن نام برد. در این داستان خواننده شاهد مسائل رواشناسانه کودکان و بزرگسالان، سیستم آموزش و پرورش و مخالف پدربزرگ به رفتن هایدی به مدرسه، دلتنگی هایدی به کوهستان و آزادی و هوای تازه آنجا، انس و الفت و ارتباط دوستی و مهربانی شخصیت های داستان با یکدیگر از نشانه های مثبت داستان است که ناخداگاه حس خوبی به خواننده می دهد.
خانم «یوهان اشپیری» در۱۲ ژوئن ۱۸۲۷ (۲۲ خرداد) در هیرزل سوئیس در یک خانواده پرجمعیت متولد شد. در سال ۱۸۵۲ با وکیلی به نام برنهارد ازدواج کرد که ثمره ازدواج آنها پسری به نام برنارد بود.
اولین کتاب او به نام «برگ در مزار» در سال ۱۸۷۱ منتشر شد و در سال های بعد داستان های دیگری برای بزرگسالان و کودکان نوشت. در میان آثارش کتاب هایدی با موفقیت بسیار از سوی خوانندگان مواجه شد.
کتاب های هایدی از معروفترین آثار ادبیات سوئیس در جهان بهشمار میروند. این اثر افزون بر شهرت جهانی در ایران نیز بسیار مشهور است. هایدی تاکنون به پنجاه زبان زنده دنیا و در حدود بیست بار به زبان فارسی ترجمه و منتشر شده است. تاکنون فیلمها، مجموعههای تلویزیونی، انیمیشین و بازیهای ویدیویی زیادی بر پایه داستان هایدی ساخته شدهاند. همچنین یک منطقه توریستی در سوئیس به نام «هایدیلند» نامگذاری شده است.
از مهمترین فیلم های سینمایی به تصویر کشیده شده می توان به ۱۹۲۰ (فردریک تامسون / امریکا)، ۱۹۳۷ (آلن دوان / امریکا)، ۱۹۵۲ (لوئیجی کومنسین / امریکا)، ۱۹۶۸ (دلبرت مان / امریکا)، ۱۹۹۳ (رودرس مایکل ری / امریکا)، ۱۹۹۵ (توشیوکی هیروما / امریکا)، ۱۹۹۸ (آلن جاسپون / آلمان)، ۲۰۰۱ (مارکوس امبودن / آلمان)، ۲۰۰۵ (پل مارکوس / انگلیس) اشاره کرد.
«یوهان اشپیری» نویسنده داستانهای کودکان بود که بیشتر به خاطر نگارش رمان هایدی مشهور است. او در سال ۱۸۸۴ در اثر یک حادثه دلخراش همسر و تنها فرزندش را از دست داد و از آن زمان با نوشتن داستان های بسیار به انجام کارهای خیریه اختصاص داد.
«یوهانا اشپیری» در ۷ ژوئیه سال ۱۹۰۱ در زوریخ سوئیس چشم از جهان فرو بست. در سال ۲۰۰۱ همزمان با یکصدمین سالگرد درگذشت خالق رمان هایدی، سکه های یادبودی به ارزش ۲۰ فرانک سوئیس از طرف انجمن ادبی سوئیس منتشر شد و همچنین به احترام او تمبر پستی یادبودی چاپ گشت.
مصطفی بیان
این یادداشت در روزنامه آرمان چهارشنبه ۲۱ خرداد ۹۳ به چاپ رسید