بایگانی برچسب‌ها : مصطفی بیان

کانال تلگرام شهر من نیشابور

✍ مصطفی بیان، داستان‌نویس، روزنامه‌نگار ادبی، موسس انجمن داستان سیمرغ نیشابور و جایزه مستقل و خصوصی #داستان_سیمرغ

🔹 متولد: ۲۸ اردیبهشت ۱۳۶۳

🔸 او داستان نویسی را از نوجوانی با مجله‌های «کیهان بچه‌ها»، «سروش نوجوان» و «سلام بچه‌ها» آغاز کرد. در سال های پس از آن نیز با نشریات مختلفی همکاری داشت و چندین داستان، مقاله ادبی و نقد داستان را در این نشریات به چاپ رساند.

🔹 سال ۱۳۹۴ «انجمن داستان سیمرغ نیشابور» و جایزه ادبی «داستان سیمرغ» را پایه گذاری کرد.

📚 آثار منتشر شده:

🖇 مجموعه‌داستان «بزقاب»، نشر روزنه، چاپ ۱۳۹۸

🖇 مجموعه‌داستان «در خانه‌ی ما کسی یانگ را دوست نداشت»، داستان‌های منتخب دوره‌های اول تا سوم جایزه‌ی داستان سیمرغ، نشر داستان، چاپ دوم، سال ۱۳۹۸

🖇 مجموعه‌داستان «پری خورجنی»، داستان‌های منتخب دوره‌ی چهارم جایزه داستان سیمرغ، نشر داستان، سال ۱۳۹۸

منتشر شده در کانال تلگرام شهر من نیشابور

@shahremanneyshabour

انجمن داستان سیمرغ نیشابور هفت ساله شد!

انجمن داستان سیمرغ نیشابور، یک انجمن ادبی مستقل و غیر دولتی است که از سال ۱۳۹۴ با هدف ارتقاء ادبیات داستان نویسی شهرستان نیشابور و با حمایت بخش مردمی شروع به فعالیت کرد.

این انجمن ادبی، علاوه بر انتشار دو کتاب ، پنج دوره جایزه داستان سیمرغ را با مشارکت بخش خصوصی برگزار کرده است. 

مصطفی بیان، موسس انجمن داستان سیمرغ نیشابور 

داوران پنجمین جایزه ملی «داستان کوتاه سیمرغ» معرفی شدند.

«جایزه داستان کوتاه سیمرغ» در سال‌‌ های اخیر به ابتکار مصطفی بیان ، موسس «انجمن داستان سیمرغ نیشابور» و با مشارکت بخش خصوصی پایه‌گذاری شد و هدف از برگزاری این جایزه ادبی، کشف، معرفی و تولید آثار خلاق و برتر داستانی است.

«جایزه داستان کوتاه سیمرغ» ، تنها جایزه مستقل و خصوصی در شرق کشور است.

در این دوره ۴۵۰ نویسنده از داخل و خارج از کشور داستان ارسال کردند. که بیشترین داستان ها از استان های تهران، خراسان رضوی، مازندران، خوزستان و کرمانشاه ارسال شده است. همچنین از هفت کشور جهان : کانادا، اسکاتلند، سوئد، آلمان، ترکیه، مالزی و هند داستان هایی به دبیرخانه این جایزه ادبی رسیده است. این اولین بار است که در نیشابور شاهد چنین رویداد ادبی در گستره جهانی هستیم و می توان گفت اولین جایزه مستقل و خصوصی در شرق کشور است که در گستره جهانی برگزار می شود.

داوران :

در این دوره، سه داور در بخش هیات انتخاب و سه داور در بخش هیات داوری حضور دارند. در بخش هیات انتخاب، سه نویسنده و صاحب نظر در زمینه ادبیات داستانی و نقد ادبی از نیشابور و استان خراسان رضوی حضور دارند و در بخش هیات داوری از سه نویسنده مطرح کشوری دعوت شده است.

هیات انتخاب : مجید نصرآبادی ، هادی خورشاهیان و لیلا صبوحی

هیات داوری : شیوا مقانلو ، منصور علیمرادی و جواد پویان

شیوا مقانلو : متولد سال ۱۳۵۴ ، داستان نویس، مترجم و مدرس ادبیات داستانی است و داوری چند جایزه ادبی را در کارنامه دارد. سال ۱۳۹۲ برنده دیپلم افتخار جایره ادبی مهرگان برای مجموعه داستان «آن ‌ها کم ازماهی ها نداشتند» شد. برخی از داستان‌ های کوتاه شیوا مقانلو تاکنون به زبان‌ های انگلیسی، لهستانی، ترکی استانبولی و کردی ترجمه و در مجلات چاپ شده‌اند. او اکنون دبیر بخش داستان نشر نیماژ است.

منصور علیمرادی : نویسنده، پژوهشگر و روزنامه نگار ، متولد سال ۱۳۵۶ در جنوب کرمان است. چهار کتاب پژوهشی در حوزه فرهنگ عامه ی جنوب کرمان و دو مجموعه داستان و پنج رمان در کارنامه ادبی او دیده می شود. رمان «تاریک ماه» و مجموعه داستان «زیبای هلیل» نوشته ی منصور علیمرادی، برگزیده ی جایزه ادبی هفت اقلیم شد. وی در جوایز مختلف کشوری به عنوان داور حضور داشته است.

جواد پویان : متولد سال ۱۳۳۵ در نیشابور است. در فاصله ی سال های ۵۵ تا ۱۳۵۸ در امریکا در رشته مهندسی برق ادامه تحصیل داد. دو رمان «مرد ناتمام» و «فراموشی» را در سال های ۹۴ و ۹۵ توسط انتشارات نیلوفر به چاپ رساند و چهار رمان دیگرش در انتظار مجوز است. رمان «فراموشی» اش در سال ۹۷ برگزیده جایزه ادبی مهرگان شد. او مدرس داستان نویسی در تهران است و اکنون به عنوان «داور» در هیئت داوری جایزه ادبی مهرگان حضور داد.

مجید نصرآبادی : متولد سال ۱۳۵۳ است. او نویسنده ، منتقد و مدرس داستان نویسی و از پایه گذاران انجمن های ادبی در دهه ی هفتاد در نیشابور است.

هادی خورشاهیان : متولد سال ۱۳۵۲ در گنبد کاووس است. او تاکنون ده ها کتاب در حوزه ی کودک و نوجوان و بزرگسالان در زمینه های مختلف ادبیات منتشر کرده و مدرس داستان و داور چندین جوایز معتبر ادبی مانند جایزه جلال آل احمد بوده است.

لیلا صبوحی : متولد سال ۱۳۵۳ در تبریز است. در رشته ادبیات فارسی در دانشگاه تهران و دانشگاه فردوسی مشهد تحصیل کرده. رمان «سیاوش اسم بهتری بود» نوشته ی لیلا صبوحی، سال گذشته نامزد جایزه ادبی واو شد.

مصطفی بیان : پایه گذار و مدیر جایزه داستان کوتاه سیمرغ . متولد سال ۱۳۶۳ . نویسنده مجموعه داستان «بزقاب»

مرور هفتگی کتاب با مسعود بهنود

مرور هفتگی کتاب با مسعود بهنود در رادیو بی بی سی

مسعود بهنود، نویسنده و روزنامه نگار مقیم لندن هر هفته در روزهای سه شنبه دو کتاب را که اخیرا به بازار وارد یا تجدید چاپ شده اند مرور می کند.

این هفته (سه شنبه سیزده آبان ۱۳۹۹) مسعود بهنود مروری دارد بر مجموعه داستان «بزقاب» نوشته ی مصطفی بیان

برای شنیدن فایل صوتی مسعود بهنود می توانید به سایت زیر مراجعه کنید:

 

https://www.bbc.com/persian/tv-and-radio-54790579

واقعیت‌های خیالی

عنوان یادداشت: واقعیت‌های خیالی

یادداشتی بر مجموعه داستان «بزقاب» نوشته مصطفی بیان

مجموعه داستان بُزقاب مشتمل بر سی و سه داستان کوتاه‌ شده است. این واژه را انتخاب می‌کنم تا در همین ابتدا، وجهی از ویژگی این مجموعه بیان شده باشد. آفریننده‌ی مجموعه اگر چه در تمامی داستان ها سرِ صحبت با مخاطب را درباره موضوع و معنایی بزرگ در زندگی و کنش انسان ها باز می‌کند اما آن را به انجامی اندرز‌گو و نتیجه‌گرا نمی‌رساند. با این کار در پایان هر داستان بارِ تاویل و تفسیر بر گردن مخاطب می‌نشیند و مصطفی بیان زیرکانه و البته زیبا‌طور از بار بیان معنا می‌گریزد. ممکن است این بی‌سرانجامی به ذائقه بسیاری از خوانندگان خوش نیاید. پایان اغلب داستان های مجموعه که به راستی کوتاه هستند و مخاطب را با پیچیده‌گویی و یا توصیف و فنون اضافی سر‌گرم نمی‌کند. داستان ها با نقطه‌ای تمام می‌شوند  که در واقع «ب» بسم‌اله نتیجه‌گیری و آموختن  توسط خواننده است. مورد دیگری از ویژگی مجموعه آن است هیچ کدام از موضوع‌های انتخاب شده برای آفرینش داستان های مجموعه  تکراری، مشابه و کلیشه نیست. در کتابی که خواهیم گشود خالق اثر به گوشه‌کنارهای بسیاری از هستی پا گذاشته است و معانی تلنبار شده را در قالب داستان وا‌گشوده است. خالق اثر در نوشتن دست به انتخاب موضوع صرفا با هدف جلب نظر مخاطب دست نزده است. بسیاری از مجموعه‌های داستانی ما حول و حوش موضوع یا موضوعات خاصی چرخ می‌زنند و یا احیانا سریالی بر کاغذ آمده‌اند.  در مورد «بزقاب» چنین چیزی نیست.

مصطفی بیان در نوشتن داستان هایش صرفا از تجربه زیسته خودش بهره نبرده است. حتی می‌توان گفت اغلب یا زاییده تخیل محض نگارنده و یا نهایتا با اشارتی از موضوعی است که از اطراف شنیده و یا دیده است. این موضوع به مخاطب می‌فهماند که با اثری در کلنجار است که از آن نمی‌تواند و نباید در صدد واکاوی روح و روان نویسنده باشد. اگر بخواهم نامی بر آن بگذارم باید که گفت داستان هایی از زبان همه! البته این عدم زیستن عینی اتفاق گاهی در تبیین مطلب به کارآمدی ضربه می‌زند.

در داستان کوتاه «بزقاب» که عنوان مجموعه از آن بر‌گرفته شده است، با مجموعه‌ای کامل از اطلاعات از تیپولوژی شخصیت، اسطوره‌شناسی، طالع‌بینی و مراودات مرسوم اما بی‌فایده اجتماعی در کنار هم قرار می‌گیرند. شهرداری که  «بز» است اما می‌خواهد «عقاب» جلوه کند و هنر این دوگانگی را به ریشخند می‌گیرد. در نهایت هنرمند مجسمه‌ساز از کار خود راضی است اما شهردار عوام‌فریب و تشنه قدرت در تماشاندن خود نا‌کام می‌ماند. ریشخندی که وظیفه هنر است. همان کاری که داستاتهای مجموعه با نا‌تمامی خود انجام می‌دهند.

انتخاب زیان معیار و رسمی در داستان ها نمی‌تواند اتفاقی و یا از سر نا‌‌توانی به کار بستن زبان و لحن‌های دیگر باشد. همچنین نویسنده از امکانات داستان‌نویسی‌ای که تحت عنوان مدرن و پست مدرن مورد استفاده قرار می‌گیرد بهره نبرده است. آشنایی بیان با سبک‌های ادبی خواننده حرفه‌ای داستان را به این صرافت می‌اندازد که او این تکنیک‌ها را نه یک نقطه قوت که شگردهایی بیهوده برای نو جلوه‌دادن نوشتار می‌دانسته و از آنها استفاده نمی‌کند. تعلیق در داستان های مجموعه نه با پس و پیش‌کردن زمان وقوع وقایع و یا پیچیده‌نویسی، که در دل روایتگری آورده شده است. همچنین داستان ها از بار اروتیک تهی‌اند. شخصیت نویسنده دلیلی برای آوردن چنین کنش‌هایی دلیلی نیافته و حتی در داستان هایی که به موضوع عاشقیت می‌پردازند نیز حجب و حیای قلمی که آنها را می‌نوشته در خود محفوظ داشته‌اند.

نکته دیگر که البته ممکن است  از دایره نقد و یادداشت داستانی خارج و یا زاید باشد ولی از نگفتن آن خود را ناگزیر می‌دانم توجه نویسنده به حواس پنج‌گانه است. برای مصطفی بیان گرما و سرمای هوا و سوز سردی و هرم گرما غیر قابل گذشت هستند. همانطور که هر انسانی از نا_بودن در فضای فیزیکی اطراف ناگزیر است. شخصیت‌های مجموعه در خیال نویسنده و البته بیش از آن در محیط زندگی می‌کنند؛ انسانی بسیار انسانی نه از نوع نیچه‌ای که از طیف زیستن حقیقی که از آن گریزی نداریم. این ویژگی شاید به اقبال مخاطب خاص به کتاب آسیب بزند، اما دامنه مخاطبان را می‌‌گستراند و حاشیه امنی فارغ از سوگیری سیاسی می‌آفریند. سایه‌ساری آرام که می‌تواند برای چند ساعت سر را گرم خواندن و ذهن را به جستجوی موارد مشابه در زندگی خود و اطرافیان وادارد.

مجموعه داستان «بزقاب» در سال ۹۸ توسط نشر روزنه و در ۱۷۰ صفحه به بازار نشر راه یافته است.

مجتبی تجلی / داستان نویس

چاپ شده در روزنامه آرمان ملی / پنجشنبه ۶ شهریور ۱۳۹۹

نشست نقد و بررسی مجموعه داستان «بزقاب» در تهران

بعدازظهر سه شنبه ۱۱ تیر ماه ۱۳۹۸ مجموعه داستان «بُزقاب» در تهران با حضور فرحناز علیزاده و نازنین جودت به عنوان منتقد در فرهنگسرای «رسانه و شبکه های اجتماعی» نقد و بررسی شد.

مصطفی بیان، داستان نویس و دبیر انجمن داستان سیمرغ نیشابور است. مجموعه داستان «بُزقاب» شامل ۳۳ داستان کوتاه است که به تازگی توسط نشر روزنه منتشر شده است. اکثر داستان های این مجموعه در نشریات مختلف به چاپ رسیده است و یا برگزیده و تقدیر شده جوایز محتلف ادبی مانند جایزه ادبی قشم، یزد، لیراو و جوان سوره بوده است.

«بُزقاب»، داستان دانشجویی است که برای یادگرفتنِ هنر مجسمه سازی پیش استاد پیری می رود. استاد پیر مشغول ساختنِ مجسمه شهردار است که قرار است در راه آهن نصب شود اما دماغ شهردار برای استاد پیر مشکل ساز می شود درنتیجه پیرمرد که بیمار و ناتوان شده از جوان دانشجو می خواهد کار دماغ مجسمه شهردار را تمام کند.

نشست نقد و بررسی مجموعه داستان «بزقاب» در تهران

نشست نقد و بررسی مجموعه داستان «بزقاب» اثر مصطفی بیان در تهران با حضور نویسنده

این نشست ادبی ، سه شنبه ۱۱ تیر ماه ۱۳۹۸ ساعت ۱۷ تا ۱۹ برگزار خواهد شد.

منتقد : فرحناز علیزاده و نازنین جودت

آدرس : پاسداران ، خیابان شهید گل نبی ، خیابان شهید ناطق نوری ، میدان قبا ، فرهنگسرای رسانه و شبکه های اجتماعی

حضور برای عموم آزاد است

نشست نقد و گپ و گفت با نویسنده ی مجموعه داستان «بزقاب» در مشهد

مصطفی بیان، مجتبی انوریان یزدی و حسین لعل بذری
مصطفی بیان، مجتبی انوریان یزدی و حسین لعل بذری

نشست نقد و گپ و گفت با نویسنده ی مجموعه داستان «بزقاب» نوشته ی مصطفی بیان در مشهد

این نشست به همت انجمن ادبی شمس ، چهارشنبه ۵ تیر ماه ۱۳۹۸ در کتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی برگزار شد.

در این نشست حسین لعل بذری، حسین عباس زاده، محمد ریاحی، علی براتی گجوان و مجتبی انوریان یزدی صحبت کردند.

مراسم با جشن امضا کتاب به پایان رسید.

 

بزرگترین ثروت نویسنده تخیلش است

بزرگترین ثروت نویسنده تخیلش است 

گفت و گوی ماهنامه ی سایه سپید با مصطفی بیان

-به گفته ی خودش نوشتن را از دوران نوجوانی آغاز کرده است و فعالیت های خود را به صورت مکاتبه ای با کیهان بچه ها و سروش نوجوان و سلام بچه ها شروع می کند. امیرحسین فردی، سردبیر سابق کیهان بچه ها، و قیصر امین پور، سردبیر سابق سروش نوجوان، را به عنوان دو نفر از  افرادی که در شکل دادن به مسیری که طی کرده، موثر می داند و شیرینی خاطره های پاسخ دادن این نشریات، در ستون پاسخ به نامه ها، و چاپ نام مصطفی بیان را هنوز در ذهن دارد. گرچه در رشته ی مهندسی صنایع غذایی تحصیل کرده است ولی هیچ گاه ارتباطش را با نشریات قطع نکرده. مصطفی بیان سهم عمده ای برای نشریات کیهان بچه ها و سروش نوجوان و سلام بچه ها در شکوفایی شاعران و نویسندگان دهه ی ۶۰ قائل است و میگوید: «این نشریات اول از همه به ما توان و اعتماد به نفس نوشتن دادند، و در مرحله ی بعد افرادی مانند قیصرامین پور و امیرحسین فردی و راضیه تجار بودند که بعد از خواندن داستان های ما ایرادات کار ما را می گرفتند و به بهترین نحو ما را راهنمایی می کردند.» بعد از دو سال فعالیت اولین داستانش را در سروش نوجوان به چاپ می رساند و بعد از آن همکاری با هفته نامه «جوانان امروز» و موسسه ی اطلاعات را آغاز می کند. «وقتی برای خرید جوانان امروز به کتابفروشی فردوسی رفتم و زنده یاد حاج آقای توسلی به من گفت داستانت چاپ شده بسیار خوشحال شدم و خود را در خانواده ی جلال آل احمد و بزرگ علوی و دیگر نویسنده های بزرگ ایران می دانستم.» دلیل ضعف مجلات کودک و نوجوان در عصر حاضر را «ناتوانی تیم های تحریریه برای درک دنیای جوان و نوجوان امروز و دیگری عقب افتادن نشریات امروز از سرعت پیشرفت تکنولوژی» می داند. همکاری های بیان با نشریات ادامه یافت و در این بین همکاری با سروش جوان، جوانان امروز، پسران و دختران، روزنامه ی فرهیختگان و تهران امروز و مجله ی ادبی گلستانه و ماهنامه ی ادبیات داستانی و… در کارنامه ی وی از همه شاخص تر است. ادامه ی گفت و گوی من با مصطفی بیان که به بررسی «جایزه ی مستقل ادبی داستان کوتاه سیمرغ» و «انجمن داستان سیمرغ» و اثر تازه منتشر شده ی وی و همچنین دغدغه های وی به عنوان نویسنده و منتقد داستان نویسی پرداخته را در ادامه می خوانیم.

-«جایزه ی مستقل ادبی داستان کوتاه سیمرغ» و «انجمن داستان سیمرغ»  چگونه آغاز به کار کرد، چه فراز و فرودهایی را طی کرد و چه افقی را پیش رو دارد؟

+سال ۱۳۹۴ به دعوت آقای علیرضا نیرآبادی برای مدت کوتاهی مسئولیت انجمن داستان شهرستان در اداره ی ارشاد را به عهده گرفتم. اعضای انجمن در ابتدا به تعدادی از علاقه مندان به داستان نویسی محدود می شد، انجمن حتی اسمی نداشت و آن جا بود که احساس کردم نیشابور باید بیشتر از این پنج یا شش نفر داستان نویس داشته باشد. آنجا اولین نقطه ای بود که باعث شد من عزم خود را برای تشکیل انجمن داستان سیمرغ جزم کنم. در ابتدای فعالیت در کنار جلساتی که در محل اداره ی ارشاد برگزار می شد جلساتی تخصصی برای جذب افراد علاقه مند در محل کتابکده ی فر اندیشه برگزار کردیم که اولین آن ها در تیرماه ۹۴ با عنوان «شب ارنست همینگوی» برگزار شد. این جلسات تخصصی باعث جذب نیروها و افراد علاقه مند و شناخت افرادی که حتی صاحب اثر بودند در شهرستان شد. با گذشت زمان برای پیدا کردن نویسندگانی که متولد نیشابور بودند و در نقاط مختلف ساکن هستند و برای شناخت و همدلی بیشتر اولین دوره ی جایزه ی داستان سیمرغ را برگزار کردیم. با برگزاری اولین دوره بسیاری از دوستان نویسنده را در شهرهای مختلف مانند تهران، اصفهان، کیش و مشهد پیدا کردیم. اولین دوره با حضور داوران غیر بومی و غیر نیشابوری برگزار شد. از ابتدا بنده برای برگزاری این جایزه چند شرط داشتم که اولین آن غیربومی بودن داوران جایزه است که مهمترین فایده ی آن پلی است که از این طریق با شهرستان های دیگر برقرار می شود و موجب شناخت و برقراری ارتباط نویسندگان جوان نیشابوری با نویسندگان برجسته ی دیگر شهرستان ها می شود. دومین شرط من این بود که جایزه ی سیمرغ باید خصوصی باشد. یکی از بزرگترین افتخارات جایزه ی ادبی داستان کوتاه سیمرغ این است که تنها جایزه ی مستقل و مردمی شرق کشور است و به هیچ کجا وابسته نیست و اداره ی ارشاد تنها نقش نظارتی خود را ایفا می کنند. انجمن در طی این چهار سال، با وجود جایزه ی نقدی سنگین، همیشه از طریق اسپانسر نیاز مالی خود را تامین کرده است. جایزه ی داستان کوتاه سیمرغ تنها جایزه ای است که به صورت منظم در این چهارسال به صورت مردمی و خصوصی برگزار شده است. دوره های اول و دوم و سوم به این صورت برگزار شد و ثمره ی سه دوره ی اول در قالب کتاب «در خانه ی ما کسی یانگ را دوست نداشت» توسط انتشارات داستان به چاپ رسید که مجموعه ای است از آثار برگزیده و شایسته ی تقدیر سه دوره ی اول جایزه که تیرماه گذشته به چاپ رسید و اکنون منتظر چاپ دوم است. چهارمین دوره ی جایزه با گستره ی منطقه ای برگزار شد و شامل استان های خراسان های رضوی، شمالی و جنوبی و استان سیستان و بلوچستان بود. برگزاری دوره ی چهارم با گستره ی منطقه ای این تردید را در بین دوستان به وجود آورده بود که ممکن است نویسندگان نیشابوری امکان رقابت با نویسندگان مراکز استان ها را – که طبیعتا از نظر امکانات با نیشابور قابل مقایسه نیستند – نداشته باشند که البته این تردید در بنده وجود نداشت. در نهایت از بین ده نامزد نهایی ما شاهد آن بودیم که پنج نامزد از نیشابور بودند و دو نامزد از اسفراین، دو نفر از مشهد و یک نفر از کاشمر. این به ما نشان داد که نویسندگان نیشابوری توان رقابت در سطح ملی را هم دارنداین باعث شد ما تصمیم گرفتیم دوره ی پنجم را با اسپانسر قوی تر در سطح ملی برگزار کنیم.

– آیا نویسنده وظیفه ای در قبال جامعه ای که در رشد کرده دارد؟ اگر دارد آن وظیفه چیست؟

+سوال قدری گسترده است. نمیتوان گفت وظیفه ای نداریم چون همه ی ما به عنوان شهروند در قبال جامعه ی خودمان مسئول هستیم ولی به این صورت که آیا نویسنده مسئول است که درد را درمان کند؟ پاسخ من نه است. وظیفه ی نویسنده تلنگر زدن است و وظیفه ی نسخه پیچیدن ندارد. مسئول رفع مشکلات و تلخی های جامعه وزیر و وکیل و جامعه شناس و روانشناس است. هرکس باید جایگاه خود را بداند و در این میان نویسنده فقط مسئولیت تلنگر زدن دارد. قبل از انقلاب دوره ی گلاویز شدنِ مکاتب و ایدئولوژی ها بود و نویسندگان و شاعران و روزنامه نگاران تحت تاثیر اندیشه ها و نوشته های آن ها قرار می گرفتند ولی این دوره به پایان رسیده و دیگر دوره ی وابستگی حتمی به احزاب سیاسی و ایدئولوژی ها الزام آور نیست، و نویسندگان باید سعی کنند مستقل باشند و وابسته به جریان خاصی که برای آن ها دستور صادر کند نباشند و اکنون نیز چنین دوره ای نیست و آن دوره تمام شده است. حتی بازمانده های آن دوره مانند محمود دولت آبادی دیگر تحت تاثیر آن دوره نیست. صدای نویسنده باید از کلمه بیاید چرا که ابزار نویسنده نیز کلمه است. شغل من در داروخانه و ارتباطم با آدم ها کمک بسیاری به من کرد تا در کتاب «بُزقاب» از آدم هایی که با آنها سرو کار دارم بگویم. نویسندگانی مانند غلامحسین ساعدی که از خون  فروشی در دوره ی فشار اقتصادی زمان پهلوی می نوشت و یا بهرام صادقی که خودش پزشک بود و با دردهای جامعه سر و کار داشت از دردهای مردم می نوشتند و هدفشان تلنگری به جامعه بود.

-بزقاب چگونه نوشته شد؟ چقدر این نگاه تلنگر بودن در این اثر نمود دارد؟

+ بزقاب مجموعه ی ۳۳ داستان کوتاه است در مورد همین آدم های جامعه. من دوبار مجبور به بازنویسی این کتاب شدم و برای چاپ اثر مجبور به حذف یکی از داستان های مجموعه شدم. در این اثر وظیفه ی خودم را بیان دردهایی از جامعه قرار دادم که شاید در جهان سیاست چندان قابل درک نباشد. دغدغه ی مشترک همه ی داستان های بزقاب آدم ها بودند و پدیده های اجتماعی که درگیر آن هستند. موضوعات سیاسی، مشکلات اقتصادی و فقر، پدیده ی جنگ و مخالفت با آن، حقوق حیوانات، قوانین دست و پاگیر ناشی از سنت و مذهب مانند دوچرخه سواری بانوان و موسیقی. این کتاب به آدم هایی با کاراکتر و موقعیت اجتماعی متفاوت می پردازد.

-به عنوان یک نویسنده در دهه ی ۹۰ شمسی به نظرتان تکنیک های داستان نویسی و فرم باید بیشتر در داستان نویسی رعایت شود یا محتوا ارزش بیشتری بر فرم دارد؟ داستان نویسی در عصر حاضر چگونه باید ادامه پیدا کند؟

+ نگاه رایجی که در بین نویسندگان مخصوصا در شهرستان نیشابور حاکم است این است که نویسندگی در سال ۵۷ و با جمالزاده و بزرگ علوی و صادق هدایت و… تمام شد. من چنین اعتقادی ندارم چرا که شاهد هستیم در دهه ی ۶۰ نویسندگانی مانند محمود دولت آبادی با خلق رمان کلیدر و بعد از آن حسین سناپور و ابوتراب خسروی رشد می کنند و این گونه نیست که تمام شده باشد. بسیاری از نویسندگانِ جوان در جشنواره ها و انجمن ها سعی می کنند وابسته به فرم باشند و از محتوا فاصله گرفته اند در حالی که من همیشه گفته ام در ادبیات جهان مانند تولستوی و چخوف و دیکنز و… عامل اصلی ماندگاری، که نیز موجب ساخت فیلم های اقتباسی بسیاری از این آثار توسط هالیوود و… شده است، بیش از همه محتوا است. تکنیک مهم است ولی نباید فقط متاثر از آن بود مانند رمانِ رود راوی از ابوتراب خسروی که یک رمان فرم گرا است. ولی در نهایت آن چه موجب پیروزی و ماندگاری اثر می شود محتوا است. پینوکیو یکی از ساده ترین داستان ها است که به دلیل پیامش هنوز در بسیاری از راهپیمایی ها در نقاط مختلف جهان عروسک آن حمل می شود. داستان، صرف نوشتن مشکلات و رعایت فرم، داستان نمی شود بلکه باید همان مشکلات و مسائل روز و فرم با تخیل رنگین تر شود. محتوا وابسته به تخیل است و از این نظر تخیل ثروت نویسنده محسوب می شود.

-در پایان چه توصیه ای به نویسندگان جوان دارید؟

+اول از همه این که دوستان در چاپ کتاب شتابزدگی نداشته باشند که تند تند کتاب چاپ کنند. موضوع بعدی آموزش داستان نویسی است. به عنوان فردی که دو دهه است در حوزه ی داستان نویسی فعالیت می کنم معتقدم داستان نویسی اکتسابی نیست بلکه ذاتی است و انجمن ها و کارگاه های داستان نویسی، نویسنده تولید نمی کنند. داستان نویسی مثل سفالگری نیست و باید خمیرمایه نوشتن در ذات انسان وجود داشته باشد. برای این مسیر نیاز نیست به کلاس داستان نویسی بروند، بلکه می توانند کتاب های داستانی بخوانند و همیشه معتقدم کتاب خودش بهترین استاد است.

چاپ شده در ماهنامه سایه سپید / شماره چهارم / ۲۳ خرداد ۱۳۹۸