بایگانی برچسب‌ها : احمد محمود

چرا جایگاه ادبیات بومی در ایران تضعیف شده است؟ 

گفت‌وگوی آرمان ملی با مصطفی بیان، داستان‌نویس

چرا جایگاه ادبیات بومی در ایران تضعیف شده است؟ | آثار احمد محمود بهترین نمونه داستان‌های بومی

هر ملتی به فراخور گستره جغرافیایی، فرهنگی و زبانی خود، می‌تواند از فرهنگ‌ها و اقوام مختلفی تشکیل شود و نویسندگان و شاعران هر منطقه، با تکیه بر ظرفیت‌های بومی خود می‌توانند آثار متفاوتی را با محوریت زبان معیار و رسمی کشور خود، بیافرینند. از این منظر، ادبیات بومی را می‌توان در حکم پلی ارتباطی بین گونه‌های مختلف زیستی و فرهنگی با گونه‌ فرهنگ و زبان معیار آن جامعه دانست. بنابراین فعالیت و شکوفایی ادبیات بومی در یک سرزمین، موید انسجام و قوام ملی یک کشور است. در ایران، نویسندگان سرشناسی در ادوار مختلف به خلق اثر با شاخصه‌های بومی پرداخته‌اند، اما به‌نظر می‌رسد عوامل مختلفی طی دهه‌های گذشته منجر به تضعیف این جریان شده است.

به گزارش آرمان ملی آنلاین، مصطفی بیان، داستان نویس، موسس و دبیر انجمن و جایزه داستان سیمرغ نیشابور معتقد است مهم‌ترین عامل در این میان، تغییرات به‌وجود آمده در سبک زندگی جامعه بوده است؛ عاملی که نهادهای رسمی کشور باید برای آن تدابیری را بیندیشند. 

ادبیات بومی یا اقلیمی چه ویژگی‌ها و شاخصه‌هایی دارد؟

تعریف‌های بسیاری درباره‌ این گونه‌ ادبی در سایت‌ها و کتاب‌های داستان نویسی منتشر شده است؛ اما به طور خلاصه به ادبیاتی، ادبیات اقلیمی می‌گویند که در آن به آداب و رسوم اجتماعی، سنت‌ها، عادت‌های طبقات معینی از جامعه، توصیف مختصات زبان و زیستگاه و همچنین به مختصات جغرافیایی و ناحیه‌ای اشاره می‌شود. مثلا رمان «کلیدر» دولت آبادی و «قصه‌های مجید» مرادی کرمانی از نمونه‌های بسیار خوبِ ادبیات اقلیمی هستند. مثال دیگر، داستان «تنگسیر» صادق چوبک و «داستان یک شهر» احمد محمود است که در آنها به توصیف محل و اقلیم اشاره شده است. در کُل داستان‌های اقلیمی به علم مردم شناسی، جامعه‌شناسی و همچنین تاریخ کمک بسیاری می‌کند. 

جایگاه ادبیات بومی اقلیمی در ادبیات امروز چیست؟ و این مساله چه آسیب و خلأهایی را به همراه داشته است؟

اگر تاریخ هشتاد ساله‌ داستان کوتاه ایرانی را مطالعه کنیم، باید بدون تعصب – و با در نظر گرفتن دلایل بسیاری که الان مجال بحث در مورد آنها نیست- بگوییم ادبیات اقلیمی و همچنین ادبیات روستایی، بومی، محلی و ناحیه‌ای در ادبیات داستانی امروز ایران بسیار کمرنگ شده است؛ که کمرنگ شدنِ این گونه‌ ادبی به عنوان یک منبع معتبر مطالعاتی می‌تواند صدماتی را به علمِ مردم شناسی، جامعه شناسی و همچنین بخش مطالعاتی تاریخ وارد کند. خودتان تصور کنید، نبود یک منبع مطالعاتی در حوزه‌ مردم شناسی، جامعه شناسی، شهرشناسی، جغرافی و همچنین تاریخ چه آسیبی می‌تواند به همراه داشته باشد؟!

با توجه به تجربیات شما در انجمن و جایزه داستان سیمرغ و آثار ادبی نویسندگان جوانی که به این انجمن ارسال می‌شود، نویسندگان جوان تا چه میزان در این حوزه می‌نویسند؟

همان‌طور که خدمت‌تان عرض کردم، جایگاه ادبیات اقلیمی بسیار کم رنگ شده است؛ حتی در بخش منطقه‌ای که ویژه‌ نویسندگان متولد و یا ساکن نیشابور است! این ضعف شامل کل ایران می‌شود. به همین منظور عزم‌مان را جزم کردیم تا به ادبیات بومی بیشتر بپردازیم. سعی کردیم نویسندگان جوان و حتی حرفه‌ای نیشابور را تشویق کنیم که در داستان‌های خود به زندگی روستایی و همچنین شهری نیشابور و نیز به ویژگی‌های ادبیات اقلیمی، آداب و رسوم، ناحیه‌ای و محلی بیشتر بپردازند. در یک سال گذشته که از شیوا مقانلو، مجید قیصری، کاوه فولادی نسب، مهیار رشیدیان و انسیه ملکان دعوت کردیم تا در انجمن داستان سیمرغ، کارگاه داستان برگزار کنند؛ دوستان به اهمیتِ استفاده از سرمایه زیست بومی و غنای عرفانی در شهر نیشابور به عنوان منبع الهام برای خلق داستان‌های کوتاه و رمان پرداختند؛ به همین منظور تصمیم داریم در آینده مجموعه‌ای از داستان‌های کوتاه از نویسندگان جوان نیشابور که به این گونه ادبی پرداخته باشند، منتشر کنیم. 

چرا آنطور که باید ادبیات بومی اقلیمی مورد توجه نویسندگان قرار نمی‌گیرد؟ 

دلایل مختلفی وجود دارد؛ دلایل تاریخی، اجتماعی، سیاسی، تبلیغاتی، تجربی، روانشناختی، جامعه‌شناختی و غیره. نمی‌توان در چند کلمه به این سوال پاسخ کامل داد، اما مهم‌ترین عامل به اعتقاد من، تغییر شیوه زندگی است. شیوه زندگی مردم به سرعت در حال تغییر است. از اوایل دهه‌ هشتاد که اینترنت آرام آرام وارد زندگی خصوصی مردم شد، تغییر سبک زندگی در تولید آثار ادبی و همچنین سایر شاخه‌های هنری مانند تئاتر، سینما و تلویزیون محسوس است؛ ولی با این همه، این دلیل موجهی نیست که نویسندگانِ جوان ایرانی به این گونه ادبی توجه نکنند. آموزش و پرورش، وزارت فرهنگ، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، تلویزیون، سینما، تئاتر، رسانه، ناشران و نویسندگان، همگی در رشد و ارتقای این گونه ادبی نقش دارند. 

به طور کلی از مهم‌ترین انواع داستان و رمان باید به داستان‌های تاریخی، سیاسی، اقلیمی و علمی اشاره کنیم. نگارش و تولید آثار خلاق در این چهار گونه ادبی می‌تواند در رشد و ارتقای جامعه و کشور کمک کند و همچنین به عنوان منبع مطالعاتی مفیدی محسوب شود. برای توضیح بیشتر می‌توانم به رمان «غرور و تعصب» جین استین اشاره کنم. اگر بخواهیم در مورد آداب، رسوم، عادت‌ها، سنت‌ها، تاریخ و آدم‌های قرن نوزدهم انگلیس مطالعه کنیم، رمان «غروب و تعصب» می‌تواند به عنوان یک منبع مطالعاتی به ما کمک کند. 

 به نظر شما چگونه می‌توان نویسندگان را به نگارش و خلق آثار ادبی بومی و اقلیمی علاقه‌مند کرد؟

همان‌طور که در دو سه دهه‌ گذشته، آهسته آهسته، اهمیت خلق این گونه‌ ادبی کم رنگ و کم رنگ‌تر شد، نیاز هست برای بازگشت به جایگاه اصلی از امروز برای دو دهه‌ آینده برنامه ریزی کنیم. این برنامه ریزی برای یک بخش و یا یک نهاد تعریف نمی‌شود. دستگاه‌های زیادی مانند آموزش و پرورش، وزارت فرهنگ، دانشگاه، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، تلویزیون، سینما، تئاتر، رسانه، ناشران، انجمن‌ها و سازمان‌های مردم نهاد در این مسئولیت نقش دارند. 

چگونه می‌توان از سوژه‌ها و وقایع تاریخی در خلق ادبیات بومی و اقلیمی بهره برد؟

بهترین مثالی که می‌توانم بزنم رمان «داستان یک شهر» اثر احمد محمود است که هیچ شخصیت تاریخی در آن وجود ندارد؛ اما داستان حوادث پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، بازداشت و اعدام تعدادی از افسران ارتش را بازگو می‌کند. در این داستان، نویسنده به مختصات جغرافیایی بومی و ناحیه‌ای یک شهر (بندر لنگه) وفادار است. قهرمانِ داستان، بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ به جرم عضویت در حزب توده به بندر لنگه تبعید می‌شود. در این داستان، قلمرو و مردمانی که در بندر لنگه زندگی می‌کنند، به عنوان پایه و شالوده‌ داستان به کار گرفته شده است. به همین دلیل «داستان یک شهر» احمد محمود را می‌توان یکی از بهترین نمونه‌های ادبیات تاریخی، اقلیمی و ناحیه‌ای دانست.

آرمان ملی / چهارشنبه ۷ تیر ۱۴۰۲ / شماره ۱۵۸۵

از کودتای ۲۸ مرداد ۳۲ تا آغاز جنگ تحمیلی با نگاهی به سه رمان همسایه ها، داستان یک شهر و زمین سوخته / رمان های وقایع نگارانه احمد محمود.

مصطفی_بیان / روزنامه اطلاعات، پنجشنبه ۳۰ دی ۱۴۰۰

«از جمله مشکلاتی که همیشه داشته ام، نوشتن زندگینامه خودم بوده است. شاید علتش این باشد که وقتی به سال های پشت سرم نگاه می کنم، می بینم چیزی برای گفتن ندارم. این است که درمی مانم. همچنان که حالا درمانده ام.»(بخشی از کتاب «حکایت حال» – گفت و گوی لیلی گلستان با احمدمحمود – انتشارات معین)

«احمد محمود» یا به عبارتی«احمد عطا»،متولد ۴ دی ۱۳۱۰ در اهواز بود و در ۱۲ مهر ۱۳۸۱ در تهران درگذشت. اولین داستانش با عنوان «صُب می شه» در ۲۳ سالگی در یکی از مجلات پُرتیراژ آن روزگار چاپ شد و به قول خودش: «اولین نشانه بالینی و درد نوشتن در آن سال – وقتی این داستان کوتاه به چاپ رسید – شروع شد.»

بعد از چاپ این داستان، اولین کتابش را در ۲۶ سالگی با عنوان مجموعه داستان «مول» منتشر کرد. احمدمحمود مجموعه داستان های بسیاری نیز نوشته است؛ مانند «دریا هنوز آرام است»، «زائری زیر باران»، «غریبه ها و پسرک بومی»، «قصه ی آشنا» و «دیدار». او در هر سه عرصه داستان کوتاه، رمان و فیلمنامه قلم زده است. اولین و مهم ترین رمانش با عنوان «همسایه ها»در سال ۱۳۵۳ توسط انتشارات امیرکبیر منتشر شد. چاپ این رمان بر محبوبیت او در جامعه ادبیات داستان نویسی معاصر ایران افزود.

احمد محمود به عنوان یک داستان نویس واقع گرا، شخصیت‌های داستان هایش را در پیوند با محیط تصویر می‌کند و با توجه به موقعیت‌های تاریخیِ مهم که بر عواطفِ مخاطب تاثیر می‌گذارند، جلوه‌هایی از یک دوران را تجسم می‌بخشد. او از معدود نویسندگان ایرانی است که شغل های گوناگونی را تجربه و رها کرده؛ اما از بیشتر آنها در نوشتنِ داستان هایش بسیار سود برده است. اصولاً احمدمحمود، نویسنده ای است که بیشتر بر مبنای زندگی واقعی و مخصوصاً تجربه های شخصی می نویسد و یکی از نخستین داستان نویسان خوزستانی است که خوانندگان ایرانی را با این دیار آشنا کرد. به همین دلیل، احمد محمود را از پیشگامان «ادبیات اقلیم جنوب» و نیز «رئالیست اجتماعی یا واقع گرای اجتماعی» می‌دانند.

اگر ادبیات داستان نویسی ایران را به چهار قسمت تقسیم کنیم؛ دوره اول، دوره مشروطه است. دوره دوم، دوره رضاشاه است و مجموعه داستان«یکی بود و یکی نبود» اثر محمدعلی جمالزاده در این زمان – سال ۱۳۰۱ – به چاپ رسید. دوره سوم، شهریور ۱۳۲۰ تا دهه ۴۰ را دربرمی گیرد. نویسندگانی مانند: صادق هدایت، بزرگ علوی و صادق چوبک، در این دوران قلم زده اند. احمد محمود از نویسندگان دوره چهارم ادبیات جدید فارسی است. در این دوره که به «ادبیات مدرن ایران» معروف است، نویسندگان بزرگی مانند: احمد محمود، غلامحسین ساعدی، بهرام صادقی، هوشنگ گلشیری و محمود دولت آبادی ظهور کرده اند.

آثار احمد محمود را می توان به چند گروه تقسیم کرد: رئالیسم اجتماعی، اقلیمی، انتقادی و رئالیسم سوسیالیستی و رئالیسم مارکسیستی. و تقریبا همه آثار نویسندگان بعد از شهریور ۱۳۲۰ تا دهه شصت،تحت تاثیر شرایط سیاسی آن زمان بوده اند. احمد محمود مانند بسیاری از نویسندگانِ دورانِ خود، از همان سنِ نوجوانی وارد سیاست شد. بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ بازداشت و به مدت سه سال به بندر لنگه تبعید شد.

رمان همسایه ها

احمد محمود، رمان «همسایه ها» را در سال ۱۳۵۳ منتشر کرد. این رمان به حوادث قبل از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ می پردازد. عبدالعلی دست غیب، منتقد ادبی، نویسنده و مترجم برجسته ایرانی در مصاحبه ای با اقبال معتضدی، مدیرمسئول و سردبیر مجله برگ هنر می گوید:

«به احمد محمود گفتم سبکت را عوض کن. این سبک کهنه است؛ اما او متوجه نمی شد. در آن زمان ابراهیم گلستان کتابی به اسم کشتی شکسته ها ترجمه کرده بود که شامل داستان های نویسندگان امریکایی بود. این کتاب را برای احمد محمود بردم و بعد از مدتی سبک رمان همسایه ها را که نوشته بود، عوض کرد. خلاصه که همسایه ها چاپ شد. خیلی زود همه هزار نسخه اش فروش رفت و فکر می کنم مجموعاً دویست هزار نسخه شد!» (برگ هنر، شماره ۱۷)

احمد محمود، رمان «همسایه ها» را بهار سال ۱۳۴۵ در اهواز به پایان رساند. بخش هایی از آن با عنوان «بخشی از رمان منتشر نشده همسایه ها» از سال های ۴۶ به بعد در مجلات تهران چاپ شد تا اینکه در سال ۱۳۵۳ انتشارات امیرکبیر آن را چاپ و منتشر کرد.

این رمان ارتباط مستقیم با واقعیت های تاریخی و سیاسی سال های ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۰ دارد. قهرمان اصلی داستان، نوجوانی به نام خالد است که مدام دستخوش تغییر و تحول می شود. خالد در این داستان، تحت تاثیر حوادث اجتماعی، سیاسی و اخلاقی قرار می گیرد و به کل دگرگون می شود. این دگرگونی چنان عمیق است که در پایان رمان، وقتی خالد از زندان آزاد می شود، یک شخصیت دیگر است.

رمان به دو بخش تقسیم شده است. در بخش اول، نویسنده داستان را از نگاه خالدِ نوجوان تعریف می کند. داستان از خانه ای اجاره ای در جنوب شهر اهواز آغاز می شود. خالد از خانواده اش، پدرش و مادرش می گوید. از رحیم که رضوان را به زنی می گیرد. از عموبندر و آرزوهای ساده اش؛ صنم و کرم. و از بلور خانم، زنِ هوسبازی که خالد را با شگفتی های دوران بیداری جنسی و جسمی آشنا می کند. نویسنده در این رمان، موفق می شود آدم های متعدد را با منش ها و لحن های متفاوت شان در ساختی متشکل و یکدست گرد آورد. از چنین محیطی است که خالد سفر مخاطره آمیز خود را به سوی بزرگسالی آغاز می کند. در بخش دوم رمان، خالد در کتابفروشی با ایدئولوژی آن زمان«سوسیالیست»آشنا می شود. در نهایت خالد بازداشت و در زندان با ناصر ابدی آشنا می شود.

اکثر آثار احمد محمود مانند رمان های «همسایه ها»، «داستان یک شهر» و «زمین سوخته»، دو وجه اجتماعی و سیاسی پُر رنگ دارد. شخصیت خالد شبیه احمد محمود است که در سه کتاب «همسایه ها»، «داستان یک شهر» و «زمین سوخته» مسیر حرکت جستجوگرانه ای را برای کشف جهان، تجربیات و بحران ها پشت سر می گذارد. این سه کتاب، رمان های به هم پیوسته ای هستند درباره زندگی خالد در سه دوره متفاوت تاریخی.

رمان همسایه ها به حوادث قبل از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و شور و شوق مبارزات سیاسی و آرمان-گرایی می پردازد؛ که در نهایت راوی داستان در رمان «داستان یک شهر»، به درک شکست آرمان ها و یقین آوردن به پایان تراژیک مبارزات سیاسی _ حوادث بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۳۲ _ اشاره می کند.

رمان «همسایه ها» یک رمان تاریخی نیست. همانطور که رمان های «سووشون» اثر سیمین دانشور، «دیوید کاپرفیلد» اثر چارلز دیکنز و «بینوایان» اثر ویکتورهوگو، رمان تاریخی نیستند؛ بلکه این رمان ها در فضای اجتماعی، برخی از حوادث تاریخی را ترسیم می کنند(وقایع نگاری). رمان «سووشون» به سال های پایانی جنگ جهانی دوم و برخی از وقایع تاریخی دهه سی مانند کودتای ۲۸ مرداد، اشاراتی دارد.

این رمان در سال ۱۳۴۸، پنج سال قبل از رمان همسایه ها منتشر شد. «سووشون» اولین رمانِ سیمین دانشور است که مانند رمان «همسایه ها» دارای دو محور اجتماعی و سیاسی است. در این رمان، شخصیت اصلی، زری(که به اعتقاد منتقدان شبیه نویسنده است) با یوسف خان ارتباط برقرار می کند. اگرچه مبارزات سیاسی و قیام عشایر با کشته شدنِ شخصیت یوسف خان ناکام می ماند، اما تفکرات ظلم ستیز و روشنفکرانه، این پیام را به خواننده منتقل می کند که نسل یا نسل های آینده موفق به ادامه این راه خواهند شد.

«خیلی خوب، بگو ببینم اگر به حکم تاریخ، نفت باید تو مملکت ملی باشه، فقط باید در جنوب بشه؟» …. «اگر جهان بینی مارکسیستی داشتی، هیچ وخ این حرفو نمی زدی» (صفحه ۱۷۰ همسایه ها)

داستان یک شهر

احمد محمود این رمان را یک سال بعد از پیروزی انقلاب منتشر کرد. داستان به حوادث بعد از کودتای ۲۸ مرداد می پردازد. خالد، شخصیت اصلی داستان در این کتاب به بندر لنگه تبعید شده.

«تمام بندر بنگه یک وجب است…. همه اش را ده دقیقه می شود با دوچرخه زیر پا گذاشت.»(صفحه ۱۳۵ داستان یک شهر)

داستان در ده فصل روی می دهد. وقتی جنازه علی را به پادگان می آورند،خالد به یاد چگونگیِ آشنایی اش با او و آنچه با هم از سرگذرانده اند، می افتد. داستان خالد و علی با ورود فاحشه ای به نام شریفه به بندر پیوند می خورد و در ادامه، رازی که در زندگی شریفه وجود دارد، خواننده را به دنبال ماجرا می کشاند. شریفه فکر رفتن است، اما گم می شود و دریا جسدش را پس می دهد.

رمان «داستان یک شهر»، داستان فروریزی آرزوهای خالد و علی است. علی، زخمی عاطفی بر روح دارد و خالد بار شکستی سیاسی را بر دوش می کشد. خالد، نماد روشنفکری است که در دوران آرمان گرایی و مبارزات سیاسی به درک شکست می رسد و گوشه می گیرد.

نویسنده در این رمان با اشاره به حوادث سیاسی، انعکاس خاطرات افسران تیرباران شده و مقایسه رشادت ها و روحیه میهن پرستی آنان با افسران رشوه خوار پس از کودتا، می کوشد در مقابل زوال اخلاقیات در جامعه، حساسیت نشان دهد.(صد سال داستان نویسی ایران ر حسن میرعابدینی ر صفحه ۱۰۱۰)

«سران حزب، یا با دستگاه بلای خود ساختند و خود گریختند یا با دستگاه حکومت کنار آمدند.» (از متن رمان داستان یک شهر)

زمین سوخته

احمد محمود این رمان را در سال ۱۳۶۱ منتشر کرد. این رمان مانند دو رمان قبلی، وقایع نگارانه است. نکته مهم این است که «زمین سوخته» در شمار نخستین روایت ها از روزهای جنگ و حاصل تجربه مستقیم نویسنده از حضور در شهری تحت هجوم است.

داستان با یک بحران شروع می شود. خبر حمله دشمن، دهان به دهان می گردد. راوی در حین عبور از کوچه ها و خیابان های شهر، حرف ها و انتقادهای این و آن را می شنود. رمان «زمین سوخته» مانند دو رمان قبلی نویسنده، از دو بخش اجتماعی و سیاسی تشکیل شده است.

در بخش رئالیسم اجتماعی، نویسنده از جلوه های حماسی، رشادت های مردمی، خشونت جنگ، رنج آوارگی و سایه مرگ سخن به میان می آورد. راوی (خالد) که برادرش را در روزهای نخست جنگ از دست داده، بیرون می آید تا تصویر تلخ جنگ و نابودی شهر و در نهایت میهن را برای خواننده به تصویر بکشد. در پایان داستان، خالد به خانه می رود تا به برادرش تلفن بزند، اما شبانه موشک محله را ویران می کند و داستان با مرگِ اهالی محل به پایان می رسد. در بخش سیاسی این رمان، نویسنده، نظرات خود را درباره علت شروع جنگ و سیاست های اشتباه رئیس جمهور وقت بیان می کند:

«این حکم تاریخه! حکم انقلابه! … تاریخ این وظیفه را به عهده نسل ما گذاشته. اگر نجنگیم،به خودمون خیانت کرده ایم. به نسلمان خیانت کرده ایم.» (از متن رمان) «زمین سوخته»، رمان گزارشی و وقایع نگارانه از روزهای آغازین جنگ است. از خرابکاری های ستون پنجم تا شعارها و بیانیه های رادیو، خواننده را به شکلی گزارشی در جریان رویدادها می گذارد.

نتیجه گیری:

با مطالعه تعدادی از داستان های کوتاه و این سه رمانِ احمد محمود، به این نتیجه می رسیم که احمد محمود در درجه اول یک «رمان نویس خوب» است تا یک «داستان کوتاه نویس خوب». اکثر داستان هایش، با زاویه دید اول شخص نوشته شده اند و قهرمان های داستان هایش تحصیلکرده و یا روشنفکرهای منزوی، تنها و گوشه گیری هستند که خود را از بدنه جامعه جدا کرده و از بالا، جامعه و حکومت و حتی گاهی حزبی را که به آن اعتقاد دارند، مورد نقد قرار می دهند و در نتیجه بخش های سیاسی داستان هایش جنبه داستانی ندارند و بیشتر شعاری و سیاسی هستند.

در درجه دوم، زندگی احمد محمود، همزمان بود با جنگ دوم جهانی، کودتای ۲۸ مرداد، انقلاب ۵۷، جنگ تحمیلی و نیز ظهور ایدئولوژی های توخالی که تصویری واهی از آرمانشهرها داشتند. به طور طبیعی، بسیاری از هنرمندان، روزنامه نگاران، سیاستمداران، شاعران و داستان نویسان به این گروه ها و حزب ها گرایش پیدا می کردند و نتیج آن در آثار و رفتار و سخنان شان بروز می کرد.

مصطفی بیان

روزنامه اطلاعات، پنجشنبه ۳۰ دی ۱۴۰۰

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

منابع:

ـ همسایه ها، احمد محمود، انتشارات امیرکبیر، چاپ چهارم ۱۳۵۷

ـ داستان یک شهر، احمد محمود، انتشارات معین، چاپ دهم ۱۳۹۷

ـ زمین سوخته، احمد محمود، انتشارات معین، چاپ نوزدهم ۱۴۰۰

ـ صد سال داستان نویسی ایران (چهار جلد)، حسن میرعابدینی، نشر چشمه، چاپ چنجم ۱۳۸۷

ـ دریچه جنوب (تاریخچه داستان خوزستان در بستر شکل گیری و گسترش داستان نویسی ایران)، کورش اسدی و غلامرضا رضایی، نشر نیماژ، چاپ اول ۱۳۹۸

ـ دوماهنامه برگ هنر (ویژه نامه احمد محمود)، شماره ۱۷

ـ مقاله احمد محمود، داستان نویس واقعگرای اجتماعی، مصطفی بیان، ماهنامه ادبیات داستانی چوک، شماره ۱۰۷

نشست شب احمد محمود در نیشابور

به همت انجمن کتاب سیمرغ نیشابور

نشست «شب احمد محمود» در نیشابور همزمان با سالروز تولدش

دوشنبه ۶ دی ماه ۱۴۰۰ / ساعت ۱۶

با جضور:

بهناز داودی: کارشناس ارشد روانشناسی

مصطفی بیان: داستان نویس و رئیس انجمن داستان سیمرغ نیشابور

آدرس: خیابان فردوسی شمالی، خیابان بهشت، پژوهش سرای سینا مسیح آبادی

 

شب احمد محمود در نیشابور

سه شنبه شب، سوم دی ماه، یکصد و هفتاد و یکمین نشست از نشست های هفتگی انجمن داستان سیمرغ نیشابور به «شب احمد محمود» اختصاص یافت.

در این نشست دکتر مهدی نوروز، مصطفی بیان، سیده حدیث میرفیضی، سرور محمدی، علی ملایجردی، حسین شریفی و زهره محقق به بررسی داستان کوتاه «شهر کوچک ما» از مجموعه داستان «غریبه ها و پسرک بومی» پرداختند.

این نشست همزمان بود با سالروز تولد احمد محمود، داستان نویس معاصر ایرانی. «احمد اعطا» با نام ادبی احمد محمود، چهارم دی ماه سال ۱۳۱۰ در اهواز به دنیا آمد. پس از طی تحصیلات و کارهای مختلف چون کارگری – رانندگی و کارمندی به جریانات سیاسی کشیده شد. چندین بار زندان رفت. در طی این سال ها آثار فراوانی خلق کرد. معروف ترین رمان او «همسایه ها» در زمره ی آثار برجسته ی ادبیات معاصر ایران شمرده می‌شود.

احمد محمود زندگی مردم جنوب را با قدرت فوق العاده به تصویر کشیده است از این رو وی را می توان از پیشروان ادبیات اقلیم جنوب دانست.

احمد محمود، جمعه ۱۲ مهر ۱۳۸۱ در تهران درگذشت.

احمد محمود، داستان نویس واقع گرای اجتماعی

احمد محمود، داستان نویس واقع گرای اجتماعی

با نگاهی به داستان های درد فراموش شدن، درد جاودانه؟، شهر کوچک ما، پسرک بومی و دیدار  

 

«رفتم طرف چارطاقی بنفش. آفتاب نشین بود.» (جمله ی آغازین داستان درد فراموش شدن، درد جاودانه؟)

نویسنده با چند جمله مختصر، با کم ترین کلمات، حالت و موقعیت وهمی را با جان مایه نمادین در داستان ایجاد می کند:

«صدای زنی آمد. مویه می کرد. صدا دور بود. با خاکبادی سبک می آمد و می رفت.» (از متن داستان).

زمان در این داستان، ارتباط خطی ندارد و گاه گاه شکسته می شود و با منطقی به هم چفت می شود. هر جمله و هر گفت و گو در جهت چفت و بست و ساخت هنری داستان به کار رفته است. این داستان از لحاظ ساختار و درون مایه که از ایجاز و فشردگی کم نظیری برخوردار است، یکی از شاخص ترین داستان های کوتاه احمد محمود است. نویسنده به چنان ایجازی در این داستان دست یافته که سطر سطر روایتش تفکر برانگیز است و خواننده را با اشتیاق تا پایان می کشاند. شخصیت های داستان می توانند هر کدام نشانه و نماد یک کل باشند. راوی و شخصیت روایت شده و زن گریان، همه پوسته واقعیت های پنهان زندگی اند.

حسن اصغری در کتاب «کالبد شکافی بیست داستان کوتاه فارسی» می نویسد: «احمد محمود با نگاهی فلسفی به درام مقوله های جاودانه شدن و در غبار فراموشی زمان گم شدن نقب زده و در پایان بندی داستان سوالی را مطرح کرده است باید داستان را بارها خواند، تا پاسخ را از عمق بافت نمادین آن بیرون کشید. نویسنده حرف نهایی را در داستان نگفته و آن را برای خواننده واگذاشته است.»

بعد از ورود راوی به گورستان، زمان حال در ذهن او شکسته می شود. از گذشته به حال و آینده نگاه می کند و واقعیت پنهان در دل زمان ها را باز می جوید و چهره را نشان می دهد.

شخصیت راوی و شخصیت ادیب مرده، گاه یکی می شوند. یا اصلا یکی هستند و آن دیگری وجدان بیدار راوی است. «حرف های ناگفته ام را دیده بود؟ ذهن و فکرم را شنیده بود؟» (از متن داستان).

شبح ادیب مرده با تکیه بر عصای آبنوس. عصای آبنوس می تواند نماد آگاهی، بیداری و یا پیام آوری باشد که تکیه گاه ادیب است.

«صدای زنی آمد. از جایی شعله برخاست.» یا «صدای زنی آمد. مویه می کرد. صدای فریب می داد. از جایی شعله برخاست.» (از متن داستان).

زن گریان در داستان، نماد چیست؟ انگار صدای گریان زن در طول زمان پراکنده و همیشه و همه جا هست. انگار آدم این صدا را درک نمی کند و فریفته ظاهرش می شود. پس چرا گریان است؟

در پایان داستان از درون راوی ندا سر می دهد که «آب!». حسن اصغری در این مورد می نویسد: «سیراب کردنِ این عطش، آفرینش برای جاودانگی است که با ظاهری فریبنده خودنمایی می کند اما غلبه همیشه با اوست. الهه آفرینش و خلق کردن و طرح نو در افکندن، بر روح آدمی چیره است، هر چند که زمان آفرینش ها را بر خاک فرو می افکند و بر آن غبار فراموشی می پوشاند. اما این الهه باروری و آفرینش که در نقش زنی تجسم یافته، جزو ذات زندگی است و از آن گریزی نیست. هر چند فریبکار باشد یا راهنما و هدایت گر، نمی توان آن را از زندگی جدا کرد؛ چرا که بدون آن، زندگی جهنمی می شود پُر از آتش و خشکی و سترونی.»

داستان «درد فراموش شدن، درد جاودانه؟» آمیخته از واقعیت و خیال است. که به گونه ای نمادین ارائه شده است. احمد محمود، داستان نویس نمادگرا نیست اما در ساختار داستان هایش، رگه هایی از نماد و تمثیل وجود دارد.

«بامداد یک روز گرم تابستان آمدند و با تبر افتادند به جان نخل های بلند پایه.» (جمله آغازین داستان شهر کوچک ما)

داستان «شهر کوچک ما» از زاویه دید کودکی روایت می شود که نابودی طبیعت زیبای جنوب را با چشمان خود شاهد است. پس از کشف و استخراج نفت، ماموران شرکت نفت به شهر کوچک کودک هجوم می آورند و نخل های بلند را یکی پس از دیگری قطع می کنند. قربانی شدن هر نخل بندگی و بردگی گروهی را از طریق استعمار به دنبال دارد. کودک شاهد این زخم هاست و اوج این درد را هنگامی می بیند که لانه کبوترانش ویران شده اند.

«گونی را گذاشتم زمین و کبوتر را نگاه کردم که بال هاش را خواباند و قیقاج آمد تا بالای خرابه های خانه ی ما، بعد اوج گرفت و دور زد و دور زد. انگار که خانه را نمی شناخت و انگار سرگردان بود. سوت کشیدم. صغیر سوتم را شناخت. آمد پایین، گردن کشید پرپر کرد و بعد اوج گرفت و رفت بالا و بالاتر، تا آنجا که با آبی آسمان درهم شد.» (از متن داستان)

حسن میرعابدینی، این داستان را بهترین داستان احمد محمود دانسته و در کتاب «صد سال داستان نویسی» می نویسد: «طرحی دقیق و فضایی صمیمی دارد. استحکام ساختار آن ناشی از هماهنگی تمام عناصر داستان برای رسیدن به مقصود نویسنده است.»

قطع کردن درختان نخل و ویران شدن لانه کبوتر مفهوم استعاری دارد. نویسنده، داستان را با صحنه ای شروع می کند که حسی از دلشوره در خواننده به وجود می آورد. همچنین ویرانیِ لانه ی کبوتر در صحنه ی آغازین، پیش درآمدی است که خواننده را برای ویرانیِ خانه ی راوی در صحنه ی پایانی آماده کند.

زبان داستان در کمال سادگی و به زبان عامیانه نقل می شود. گفت و گوها جاندار و ساده و دلنشین اند. وصف صحنه های مختلف خصوصا تقابل صنعت و طبیعت و جامعه سنتی و صنعتی بسیار ماهرانه صورت گرفته است:

«شاخه های آب را، که مثل پنجه های دراز رودخانه دویده بودند توی گیسوی نخلستان، پُر کرده بودند و ظهر که می شد سایه ی دکل فولادی می شکست روی چینه ی خانه ی ما و می افتاد تو حیاط و می داند تا لب گودال خانه که آن روز مخمل قصیلی علف هاش زیر لگد مفتش ها پامّال شده بود.» (از متن داستان)

«تو کوچه را نگاه کردم، پدرم را ندیدم. او رفته بود و من مانده بودم با بار سنگینی که بایستی به دوش می کشیدم.» (جمله پایانی داستان)

جمله پایانی به داستان عمقی تمثیلی می بخشد. پسرکی به وقایع دردناکی رسیده است. کودکی را پشت سر گذاشته، بزرگ شده و باید «بار سنگینی» را به دوش بکشد. دکتر حسین پاینده در کتاب «داستان کوتاه در ایران/داستان های رئالیستی و ناتورالیستی» می نویسد: «راوی داستان دوره ی پاگشایی را سالیانی پیش از سر گذرانده است و اکنون با نگاه به گذشته، این مرحله ی سخت از رشد روانیِ خود را به یاد می آورد. به سخن دیگر، شیوه ی بازگوییِ این داستان، از نوع موسوم به روایت واپس نگری است که طی آن راوی ای بزرگسال دوره ی نوجوانیِ خویش را در ذهن مرور می کند. نشانه های این واپس نگری را آشکارا در زبان راوی می توان دید.»

احمد محمود به عنوان داستان نویس واقع گرا، شخصیت ها را در پیوند با محیط تصویر می کند و با توجه به موقعیت ها تاریخیِ مهم که بر عواطفِ آنها تاثیر می گذارند جلوه هایی از یک دوران را تجسم می بخشد. به همین دلیل، احمد محمود را از پیشگامان «ادبیات اقلیم جنوب» می دانند. درون مایه ی داستان هایش را جزو تصویر زندگی مردم جنوب، مسائل سیاسی چون جریان ملی شدن نفت و … تشکیل می دهد. از جمله آثار بومی او مجموعه داستان «پسرک بومی» است که در سال ۱۳۵۰ منتشر شد. داستان «شهر کوچک ما» از این مجموعه انتخاب شده است.

داستان «پسرک بومی» از مجموعه داستانی با همین عنوان، ماجرای داستان در سال های دهه ی ۱۳۲۰ می گذرد و تقابل زندگی کارگران ایرانی شرکت نفت را با زندگی کارفرماهای خارجی، از دید پسرکی پاپتی که دلباخته ی دخترکی اروپایی شده، می نمایاند. داستان به اقتضای موقعیت سنی و نحوه ی نگرش پسرک، جنبه ای پوشیده و غیر مستقیم می یابد. در طی هیجان های سیاسی برای ملی کردنِ صنعت نفت، تجمعی به خون کشیده می شود و حمله ی مردم خشمگین به خارجی ها، به آتش زدنِ اتومبیل ها منتهی می شود که دخترک در یکی از آنهاست و پسرک در تلاشی ناموفق برای نجات او جان می بازد. داستان «پسرک بومی» داستان رو در رویی احساسات پاک کودکانه با جبر محیط و شرایط اجتماعی است. این داستان همچون داستان «شهر کوچک ما» از بهترین داستان های کوتاه احمد محمود است.

حسن میرعابدینی در کتاب «صد سال داستان نویسی ایران» صفحه ۵۶۹ می نویسد: «احمد محمود در داستان پسرک بومی به مضمون تمثیلی پرداخته اما توفیقی نیافته است. از آنجا که استدلال نویسنده بر ساختی منطقی و محتمل متکی نیست، داستان ها در القای مفاهیم تمثیلی توفیقی نمی یابند. در این آثار، خفقان نفسگیرِ سال های دهه ی ۱۳۵۰ و آرزوی دگرگونی وضعیت اجتماعی به شیوه ی افسانه های علمی – تخیلی و داستان های پوچی بیان می شود.»

«چراغ راهنمایی چقدر طول کشیده بود هووف! یک لحظه فکر کرده بود که پاهاش مثل دو بادنجان پخته، تو چرم داغ کفش ها ورم کرده است.» (جمله آغازین داستان دیدار)

داستان «دیدار» از مجموعه داستانی با همین عنوان در سال ۱۳۶۹ منتشر شد. «دیدار» بهترین داستان این مجموعه است. داستانِ پیرزنی تنها و اندوهگین را نشان می دهد که برای شرکت در مراسم کفن و دفن خواهرخوانده اش (دده نصرت) راهی اهواز می شود. پسرش که کارمند دولت است تمایلی ندارد همراه مادر در این سفر باشد. پیرزن مجبور می شود به تنهایی راه بی افتد. سفری بی بازگشت. داستان در طول سفر شکل می گیرد. سفری که به مرور ذهنی یک زندگی مبدل می شود. پیرزن در راه دوران کودکی و نوجوانی و سال های گذران با دده نصرت را مرور می کند. حالا همه آشنایان مُرده اند و او صدایشان را می شنود و چهره شان را در صورت دیگر مسافران می بیند. همزمان با شکل گیریِ تدریجیِ شخصیت پیرزن، با یادآوری خاطرات، شخصیت دده نصرت هم ساخته می شود. شوق بازگشت پیرزن به زادگاهش به زیبایی تصویر شده است.

«نه نه غلام پیاده می شود، فلکه ساعت است، هیچکس نیست. پیش رویش خیابان، خالیِ خالی است. شرجی است. زمین خیس است. پل نادری؟ چیزی جز ردیف چراغ ها – که انگار انتها ندارد – نمی بیند. بوی آشنا – بوی شبِ کارون را حس می کرد. همه چیز ساکت است.» (از متن داستان دیدار)

حسن میرعابدینی در کتاب «صد سال داستان نویسی ایران» می نویسد: «داستان دیدار، یکی از بهترین داستان های کوتاه دهه ی ۶۰ است.»

احمد محمود به عنوان نویسنده ای رئالیست اجتماعی، ضمن توجه به ویژگی های فردی شخصیت های داستان هایش، بر عناصر نمونه وار آنها تاکید می کند تا بتواند مناسبات آنان را با محیط اجتماعی به نمایش بگذارد.

احمد اعطا – با نام ادبی احمد محمود – چهارم دی ماه ۱۳۱۰ در اهواز به دنیا آمد و در دوازدهم مهر ماه ۱۳۸۱ در تهران درگذشت. پیکر این نویسنده در امام زاده طاهر کرج به خاک سپرده شد.

نکته :

  • احمد محمود را پیرو مکتب رئالیسم اجتماعی می دانند.
  • اغلب داستان های کوتاه احمد محمود از نوع ادبیات اقلیمی جنوب است.
  • از نویسنده های ایرانی که رمان گونه های تاریخی نوشته اند می توان «مدار صفر درجه» احمد محمود نام برد. همچنین داستان «زمین سوخته» به جزئیات وقایع و مسائل مربوط به جنگ ایران و عراق اشاره شده است و رمان «همسایه ها» به واقعیت تاریخی – سیاسی سال های ۳۰ – ۱۳۲۰ اشاره می شود.
  • جمال میرصادقی در کتاب «راهنمای داستان نویسی» در بخش سرچشمه های دیگر داستان می نویسد: «احمد محمود به من می گفت که از خواب هایش در نوشتن داستان هایش بسیار بهره می گیرد. نویسنده های بسیاری به اهمیت این امر اعتراف کرده اند و بر این باورند که رویاها، سرچشمه ای غنی برای داستان است.
  • جمال میرصادقی در کتاب «ادبیات داستانی» در صفحه ۳۵۵ می نویسد: «داستان نویسان معاصر می کوشند کمتر توضیح بدهند و بیشتر تصویر کنند و به همین دلیل آثار آنها به سینما و نمایش نزدیک تر می شود. در رمان «داستان یک شهر» اثر احمد محمود از این شیوه برای تصویر و پرداخت شخصیت ها بسیار استفاده شده است.
  • حسن میرعابدینی در کتاب «صد سال داستان نویسی ایران» در صفحه ۳۶۱ می نویسد: «احمد محمود سخت درون گراست و در برخورد با رویدادها، واقعیت های محیط و علت های پدیده ها را کمتر مورد توجه قرار می دهد و تنها به برشی از سطح زندگی قناعت می کند؛ آدم های داستان های احمد محمود چهره ی مشخصی ندارند، زنده و قابل لمس نیستند و در پشت آنها چهره ی نویسنده به وضوح دیده می شود…به طور کلی احمد محمود هنوز به شیوه ی مستقلی دست نیافته است و به تقلید از هدایت و چوبک می نویسد.»

 

مصطفی بیان / داستان نویس

چاپ شده در ماهنامه ادبیات داستانی چوک / شماره ۱۰۷ / تیر ۱۳۹۸ 

 

منابع:

میرعابدینی، حسن.«صد سال داستان نویسی ایران/ چهار جلد». نشر چشمه. چاپ پنجم ۱۳۸۷

میرعابدینی،حسن.«هشتاد سال داستان کوتاه ایرانی/جلد اول». نشر کتاب خورشید. چاپ ششم ۱۳۹۳

میرعابدینی،حسن.«تاریخ ادبیات داستانی ایران». انتشارات سخن. چاپ اول ۱۳۹۲

پاینده،حسین.«داستان کوتاه در ایران/داستان های رئالیستی و ناتورالیستی». انتشارات نیلوفر.چاپ دوم ۱۳۹۱

اصغری، حسن.«کالبد شکافی بیست داستان کوتاه فارسی». نشر ورا. چاپ اول ۱۳۹۶

ذوالفقاری، حسن.«چهل داستان کوتاه ایرانی از چهل نویسنده ی معاصر». انتشارات نیما. چاپ اول ۱۳۷۹

میرصادقی، جمال.«راهنمای داستان نویسی». انتشارات سخن. چاپ دوم ۱۳۹۰

میرصادقی، جمال.«ادبیات داستانی». انتشارات سخن. چاپ ششم ۱۳۹۰

دو ماهنامه ادبیات داستانی برگ هنر. ویژه نامه احمد محمود. شماره ۱۷٫فروردین و اردیبهشت ۱۳۹۷

محمود، احمد.«دیدار». انتشارات معین. چاپ ششم ۱۳۸۱