بایگانی برچسب‌ها : مصطفی بیان

سبک پردازی مدرن در رمان «میحانه، میحانه» نوشتۀ محبوبه حاجیان نژاد

عنوان یادداشت: سبک پردازی مدرن در رمان «میحانه، میحانه» نوشتۀ محبوبه حاجیان نژاد

نوشته: مصطفی بیان

چاپ شده در روزنامه آرمان ملی / چهارشنبه ۲۰ دی ۱۴۰۲ / شماره ۱۷۴۲

آدم­های داستان ناامید، مایوس و همراه با شکست تقلا می­کنند تا با دنیای پیرامون خود مواجه شوند؛ گویا جبر زمانه، شکست و ناامیدی را برایشان به ارمغان آورده است. همه سرگردان و منتظر. حتی لطیفه که هیچ وقت یاد نگرفته با گریه و مویه و گلایه خود را سبک کند. همچنین جنازۀ زنِ آبستن در قبرستان؛ شخصیتی است که در داستان مُرده اما گویا زنده است و زندگی در زیر پوستش جریان دارد. او هم منتظر و چشم به راه است تا کسی از راه برسد و سراغِ او را بگیرد. اما انگار کسی نمی­آید و فقط سگ­ها و کفتارها منتظرند به سراغ او و جنینش بیایند. وحشت تمام تنِ زنِ آبستنِ مُرده را پُر کرده است.

زمان­ در داستان عقب و جلو می­رود. گذشته و حال. زمان می­چرخد گویا با حرکتِ زمان از ظاهر واقعیت به سمت باطن واقعیت ورود می­کنیم. آدم­های این داستان، خودآگاه، حساس و تنها هستند و هیچ احساس رضایت نمی­کنند.   

قهرمانِ داستان یک زن است؛ زنی که با جبر و جنگی که بر زندگی و کشورش تحمیل شده، مبارزه می­کند. رمانِ «میحانه، میحانه»، داستانِ قوی و پُرکششی است همراه با تعلیق­های فراوان با توصیف­های زیبا از فضای جنگ و خشونت.

نشست «حکایت زن پارسا از الهی نامه عطار»

نشست «حکایت زن پارسا از الهی نامه عطار» به بهانۀ انتشار کتابِ «مقامات ره حیرانی» نوشتۀ دکتر فاطمه مجیدی

به همت انجمن کتاب سیمرغ

سه شنبه / ۱۴ آذر ۱۴۰۲

با حضور:

دکتر فاطمه مجیدی؛ مولف کتاب «مقامات ره حیرانی»

مصطفی بیان؛ داستان نویس

بررسی سه رمان از داریوش مهرجویی در نشست انجمن داستان سیمرغ نیشابور

بررسی سه اثر داستانی داریوش مهرجویی همزمان با هفتۀ کتاب و در آستانه چهلمین روز درگذشت این فیلمساز مولف و همسرش به همت انجمن داستان سیمرغ برگزار شد.

در این نشست که عصر یکشنبه، ۰۲/۸/۲۸ به تسهیلگری مصطفی بیان و خاطره قیصری با حضور دوستداران ادبیات داستانی نیشابور در نگارخانه پنجره سامان یافته بود، هر یک از سخنرانان از زاویه دیدی متفاوت به بررسی آثار داستانی مهرجویی پرداختند.

در خلال واکاوی این سه رمان، مصطفی بیان از تاثیر خانواده مذهبی مهرجویی بر ذهنیت و قلم نویسنده سخن گفت و خاطره قیصری از نگاه تیز و تند انتقادی مهرجویی به فرهنگ و شیوه زیست خودی حرف زد.

در این جلسه حجت حسن ناظر با ذکر تاریخچه ای در خصوص شخصیت و آثار سینمایی مهرجویی، به نقش و جایگاه والای او در ارتقای سینمای ایران و تاثیرش بر موج نو فیلم ایرانی اشاره کرد.

نشست نگاهی به سه رمانِ داریوش مهرجویی

به مناسبت هفتهٔ کتاب، نشست نگاهی به سه رمانِ داریوش مهرجویی (به خاطر یک فیلم بلند لعنتی، در خرابات مغان و برزخ ژوری) به همت «انجمن داستان سیمرغ نیشابور»، ساعت ۱۷ یکشنبه ۲۸ آبان ماه ۱۴٠۲ با حضور خاطره قیصری، نویسنده و عضو هیات علمی دانشگاه و مصطفی بیان داستان‌نویس در نگارخانهٔ پنجره برگزار می‌شود.

داریوش مهرجویی آثار ماندگاری در سینما، سینمای مستند، ترجمه، نگارش کتاب و نگارش فیلمنامه دارد که از جمله آثار او می‌توان به هامون، اجاره‌نشین‌‌ها، گاو، پستچی، لیلا و سنتوری اشاره کرد.

 ورود برایِ عموم آزاد و رایگان است.

آدرس: بعثت ۲۸ نبش بعثت ۲۸/۳ پلاک ۲۷۱ نگارخانهٔ پنجره

مصطفی بیان، نویسنده گفت: ما در ابتدای راه هستیم و برای رسیدن به نقطه‌ مطلوب باید وارد بازار جهانی و رقابت با نویسندگان معروف جهان شویم.

سرویس ادبیات خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، در دهمین شماره از پرونده «خلأ ژانر در ادبیات داستانی ایران» با مصطفی بیان، نویسنده، منتقد ادبی و دبیر انجمن داستان سیمرغ همکلام شده‌ایم تا با توجه به تجربیات او در شش دوره برگزاری جایزه داستان سیمرغ، به بررسی کمی و کیفی ژانر در آثار داستان‌نویسان جوان بپردازیم. بیان معتقد است، عدم آشنایی نویسندگان جوان با ادبیات ژانر و نبودنِ علاقه باعث شده که نویسندگان ایرانی اغلب سراغ تجربه نگارش داستان‌هایی در ژانرهای فانتزی، علمی‌تخیلی و کارآگاهی نروند و می‌گوید: «هنوز ادبیات ژانر در جامعه‌ی ایران جایگاه خودش را نشناخته است».

با توجه به تجربیات و سابقه فعالیت شما در جایزه داستان سیمرغ، نویسندگان جوان را تا چه میزان به تجربه نگارش داستان‌هایی در انواع ژانر علاقه‌مند دیده‌اید؟

به جرئت می‌توانم بگویم هیچ! پنجمین و ششمین دوره جایزه داستان سیمرغ در سطح ملی برگزار شد و در مجموع ۱۱۰۰ نویسنده در جایزه داستان سیمرغ شرکت کردند. با نگاه کلی به داستان‌ها می‌توان نتیجه گرفت که هنوز نویسندگانِ جوان ایرانی تجربه نگارش در ادبیات ژانر را ندارند. بررسی در این مورد نیاز به کاوش و بررسی تخصصی دارد اما می‌توانم بگویم مهم‌ترین دلیل، شناخت کم نویسندگان جوان از ادبیات ژانر است.

داستان‌نویسان ایرانی اغلب سراغ داستان‌هایی در ژانرهای علمی‌تخیلی، کارآگاهی و فانتزی نمی‌روند، دلیل این مسئله را چه می‌دانید؟

مهم‌ترین دلیل، آشنا نبودن نویسندگان جوان با ادبیات ژانر و در درجه دوم نداشتن علاقه است. این مختص نویسندگان نیست؛ بلکه شامل خوانندگانِ ایرانی نیز می‌شود. هنوز ادبیات ژانر در جامعه ایران جایگاه خودش را نشناخته است. به عنوان مثال، ادگار آلن‌پو که پایه‌گذار داستان کوتاه است، خود را از نویسندگانِ داستان‌های ژانر پلیسی و جنایی می‌داند. دو قرن پیش، ادگار آلن‌پو با نگارش داستان کوتاه «جنایت کوچه مورگ» پا به عرصه وجود گذاشت، اما داستان کوتاه به معنای واقعی و حرفه‌ای در ایران از صادق هدایت و بزرگ علوی آغاز شده است؛ یعنی کمتر از یک قرن! صادق هدایت، داستان کوتاه «زنده به گور» را در سال ۱۳۰۸ و بزرگ علوی، مجموعه داستان «چمدان» را در سال ۱۳۱۳ منتشر کرد؛ می‌توان نتیجه گرفت که فقط ۹۰ سال است که داستان کوتاه به شکلِ نوین وارد ایران شده، در حالی که داستانِ «جنایت کوچه مورگ» که تقریباً دستورالعمل کامل نظری و عملی کاراگاهی را ارائه می‌دهد، دو قرن قبل نوشته و منتشر شده است. بعد از ادگار آلن‌پو، داستان‌های کوتاه و رمان‌های پلیسی و جنایی در انواع مختلف نوشته شد و داستان‌نویس‌های بسیاری در این زمینه آثاری به وجود آوردند که در انگلستان و امریکا و بعد در فرانسه مورد استقبال قرار گرفت و مردم این نوع ژانر ادبی را به عنوان سرگرمی و لذت پذیرفتند و امروز شاهدیم که ژانر جنایی و معمایی جزو ژانرهای پُرفروش در این کشورها است.

داستان‌نویسی در حوزه ژانر را تا چه میزان وابسته به فرهنگ و نگرش جوامع مختلف می‌دانید؟

بهترین نویسندگان ژانر کاراگاهی از کشور انگلیس و فرانسه هستند. آرتور کانن‌دویل، خالق «ماجراهای شرلوک هلمز» و آگاتا کریستی خالقِ «هرکول پوآرو» و «خانم مارپل» از نویسندگانِ انگلیسی هستند و یا موریس لوبلان، آفریننده «آرسن لوپن»، نویسنده فرانسوی است و همچنین گراهام گرین، نویسنده انگلیسی نیز در این ژانر ادبی، آثاری آفریده است. انگلیس، اولین کشور صنعتی جهان بوده است؛ زمینه‌های شکل‌گیری انقلاب صنعتی، ریشه در تحولات گسترده بریتانیا در نیمه دوم قرن هجدهم دارد. به مرور این انقلاب در کشورهای اروپایی گسترش یافت و در نهایت تا اواخر قرن نوزدهم به دو کشور آلمان و امریکا رسید. در همین زمان بود که چارلز دیکنز، نویسنده انگلیسی عصر انقلاب صنعتی، در رمان «الیور توئیست» به معضلات کودکان آن زمان انگلستان می‌پردازد.

امروزه شاهد معرفی نویسندگان ژانرنویس اروپایی به مخاطبان جهانی هستیم. کدام زیرساخت‌ها و امکاناتی زمینه‌های خلق چنین آثاری را شکل داده است؟

فقط درباره ژانر پلیسی می‌توانم بگویم مهمترین دلیل حضور این نوع ژانر ادبی، ورود انقلاب صنعتی به شهرهای بزرگ انگلیس و آلمان و فرانسه مربوط می‌شود. با ورود انقلاب صنعتی، شاهد تولد ژانر کاراگاهی و همچنین در کنار آن خلق داستان‌های اسرارآمیز، جاسوسی، مهیج، وحشت‌آور و فانتزی هستیم و همچنین چاپ پاورقی‌های پلیسی و جنایی در روزنامه‌ها و مجله‌ها و نیز در مورد ژانر ماجراجویی، سحر و جادو و فانتزی، می‌توان رمان‌نویس معروف، جان رونالد رول تالکین را نام برد. تالکین در اوایل قرنِ بیستم هابیت و ارباب حلقه‌ها را در انگلیس نوشت و او را به عنوان پدر ادبیات فانتزی مدرن می‌شناسند. به طور کل می‌توان گفت که اروپا و امریکا بعد از گذر از انقلاب صنعتی و صنعت چاپ شاهد ظهور ژانر و سبک‌های مختلف ادبی و مکاتب ادبی است و ایران بعد از انقلاب مشروطه، شاهد ترجمه آثار مختلف ژانر، سبک و مکاتب ادبی از اروپا و امریکاست و مخاطبان خودش را در این مدت زمان کوتاه شناخته است. ما هنوز تجربه‌ای کمتر از یک قرن را در نگارش داستان‌کوتاه و رمان و انتشار آن به شکل نوین داریم؛ پس در ابتدای راه هستیم و برای رسیدن به نقطه مطلوب باید وارد بازار جهانی و رقابت با نویسندگان معروف جهان شویم. آثار ادبی ما باید ترجمه شوند و در جوایز مختلف ادبی و مجامع بزرگ ادبی شرکت و حضور داشته باشند. باید دیوارها برداشته شود و شرایط برای گفت‌وگو و حضور در عرصه جهانی برای نویسندگان، ناشران و تولیدکنندگان عرصه سینما و تئاتر در مجامع بین‌المللی مهیا شود. همه این موارد در تسریع در کیفیت و شناخت ادبیات داستان ایران و در نتیجه سایر هنرها مانند سینما و تئاتر سازنده خواهد بود.

https://www.ibna.ir/news/499385/%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D8%AF-%D8%B4%D8%B1%D8%A7%DB%8C%D8%B7-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%DA%AF%D9%81%D8%AA-%D9%88%DA%AF%D9%88-%D9%88-%D8%AD%D8%B6%D9%88%D8%B1-%D8%AF%D8%B1-%D8%B9%D8%B1%D8%B5%D9%87-%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D9%85%D9%87%DB%8C%D8%A7-%D8%B4%D9%88%D8%AF

کتاب داستان های منتخب ششمین جایزه داستان سیمرغ منتشر شد

کتاب «معمولیِ معمولی»، داستان‌های برگزیدۀ «ششمین جایزه داستان سیمرغ» است که با مقدمه و گردآوری مصطفی بیان، ویراستاری فاطمه همت‌آبادی و با عکس و طرح روی جلد مهدی زوار از سوی نشر داستان چاپ و روانه‌ی بازار کتاب شده است.

 این مجموعه شامل ۵ داستان‌کوتاه است که نویسندگان آن دریا چوبین، معصومه دهنوی، سارا عیش‌آبادی، فاطمه داغستانی و خاطره قیصری هستند.

 داستان «معمولی‌ِمعمولی» نوشته‌ی «هامون حجار» از تهران که در بخش ملیِ «ششمین جایزه داستان سیمرغ»، موفق شد رتبه اول را کسب کند به همراه داستان‌های «برخورد نزدیک» نوشتۀ زویا صالحپور از سوئد و «خفه خون» نوشته فاطمه حاجی‌پروانه از تهران به‌دلیل اینکه نتوانست مجوز چاپ بگیرد در بین آثار این مجموعه قرار ندارد.

 «جایزه داستان سیمرغ» به‌عنوان جایزه‌ای مستقل و خصوصی داستان‌های چاپ نشده را داوری می‌کند و هدفش کشف، معرفی و تولید آثار خلاق و برتر داستانی است.

داوران این دوره از جایزه ادبی: کاوه فولادی‌نسب، انسیه ملکان، مهیار رشیدیان (در هیأت داوری) و محمد اسعدی، معصومه قدردان، امیرحسین روح‌نیا (در هیات انتخاب) بودند.

 نشر داستان به‌تازگی کتاب داستان‌های منتخب ششمین جایزه داستان سیمرغ را در ۱۰۸ صفحه و با قیمت ۹۵ هزار تومان عرضه کرده است.

کتاب «ده داستان برای سیمرغ» به چاپ دوم رسید

 مجموعه‌داستان: ده داستان برای سیمرغ / داستان‌های منتخب پنجمین جایزه داستان سیمرغ / شامل داستان‌هایی از: راضیه مهدی‌زاده، شقایق بشیرزاده، مریم عزیزخانی، شیما محمدزاده‌مقدم، معصومه قدردان، حامد اناری، سولماز اسعدی و جواد دهنوخلجی.

 گردآورنده: مصطفی بیان

 ویراستار: فاطمه همت‌آبادی

 ناشر: داستان

 چاپ دوم تابستان ۱۴٠۲

 قیمت: ۱۱٠ هزار تومان

هشت سال تلاش یک انجمن مستقل و مردمی در حوزۀ ادبیات داستانی نیشابور

هشت سال تلاش یک انجمن مستقل و مردمی در حوزۀ ادبیات داستانی نیشابور

آفتاب صبح نیشابور / شماره ۱۱۲ / شنبه ۷ مرداد ۱۴۰۲

در ایران، عمر مفید انجمن و یا جوایز ادبی کمتر از ده سال می باشد و وقتی یک انجمن ادبی و یا یک جایزه ادبی، عمرش نزدیک به ده سال می شود آن موقع می توان بگوییم که انجمن یا جایزه ادبی ریشه دار شده است.

در ایران امروز، کمتر شاهد آن هستیم که یک انجمن یا جایزه ادبی به دلایل مختلف بتواند پایدار بماند. یکی از انجمن های ادبی و مستقل موفق شهرستانی که توانسته امواج پُرتلاطم روزگار را پشت سر بگذارد و چراغ ادبیات را روشن نگاه دارد؛ «انجمن و جایزه داستان سیمرغ نیشابور» است که سی ام تیر ماه امسال، وارد نهمین سالِ فعالیتش می شود.

انجمنی که امروز جایگاه معتبری در جامعۀ ادبی کشور پیدا کرده است و توانسته نیشابور و ادبیات داستانی نیشابور را به سراسر کشور و حتی خارج از کشور معرفی نماید؛ و به جرات می توان گفت که امروز به همت مدیریت و اعضای این انجمن در کنار شعر و موسیقی، «ادبیات داستانی» نیشابور نیز مطرح شده است.

شنبه ۳۱ تیر ۱۴۰۲ دورهمی به بهانۀ آغاز نهمین سال فعالیت «انجمن داستان سیمرغ نیشابور» با حضور داستان نویسان و علاقه مندان به داستان در «خانۀ داستان سیمرغ» برگزار شد.

به گزارش آفتاب صبح نیشابور، در این نشست ادبی که عباس کرخی، رئیس پیشین ادارۀ فرهنگ، مجید نصرآبادی، نویسنده و منتقد ادبی، علی ملایجردی، نویسنده و مترجم و همچنین تعدادی از علاقه مندان به داستان حضور داشتند، مصطفی بیان، موسس و رئیس انجمن داستان سیمرغ نیشابور؛ ضمن خوشامدگویی گفت: «انجمن داستان سیمرغ نیشابور، به عنوان یک انجمن مستقل و مردمی معتقد است که فعالیت‌های فرهنگی، هنری و اجتماعی باید توسط بخش مردمی و سازمان‌های مردم‌نهاد صورت بگیرد و این مهم، نیازمند اعتماد به مردم است. در کشورهای پیشرفته‌، تمام برنامه‌های فرهنگی توسط بنیادها، انجمن‌ها و سازمان‌های مردم‌نهاد صورت می‌گیرد و دولت نقش نظارتی دارد.

نمونه‌‌ی موفق مشارکت مردمی را می‌توان در دورانِ ریاست آقای عباس کرخی (رییس سابق ادارۀ فرهنگ) ببینیم. در دوران ایشان و با مشارکت انجمن‌های مردمی، نیشابور در سال ۱۳۹۵ پایتخت کتاب ایران شد و همان سال نمایشگاه کتاب با حضور ناشران معتبر کشور مانند نیماژ، آموت و…. در نیشابور برگزار شد؛ همچنین ما در نیشابور چند روزی میزبان ۵٠ نویسنده و شاعر کودک‌و‌نوجوان بودیم. این همه، با مشارکت انجمن‌های مردمی و در نتیجۀ اعتماد رییس ادارۀ فرهنگ به بخش مردمی بود.»

بیان در ادامه گفت: «در همان دورانِ آقای کرخی، اعتماد وجود داشت و کارهای خوبی صورت گرفت. من، ما و انجمن ها که تغییر نکردند. فقط دولت و مدیران تغییر کردند. چرا بعد از هفت سال، سایۀ سنگین بی‌اعتمادی در فضای فرهنگی شهر سنگینی می‌کند؟! نتیجۀ آن کم‌سو شدن چراغ فرهنگ و هنر و ادبیات شهرمان است. کافی است به اهمیت سخن استاد نصیریان توجه کنیم، استاد علی نصیریان، مدتی قبل در رسانه‌ای به اهمیت فرهنگ‌وهنر اشاره کردند و گفتند: هنر و هنرمند شناسنامۀ یک ملت است

همچنین در پایان نشست، از آقایان امیرحسین روح نیا، حسین رهاد و خانم ها زهره محقق و مریم حسینی، تقدیر و تشکر شد.

شب نویسنده سبزواری در نیشابور

مریم حسینی، حسین رهاد و مصطفی بیان

شب نویسنده سبزواری در نیشابور

منبع: خیام نامه / فروغ خراشادی

نشست «شب محمود دولت‌آبادی» همزمان با سالروز تولد این نویسنده خراسانی و با نگاهی به آخرین آثار منتشر شده‌ وی، با تسهیلگری مصطفی بیان، حسین رهاد و مریم حسینی به همت انجمن کتاب سیمرغ برگزار شد.

در این نشست که سه‌شنبه ۱٠ مردادماه ۱۴٠۲ در یک  موسسه نهال برگزار شد، دبیر انجمن داستان سیمرغ با نگاهی به زندگینامه، فعالیت حرفه ای بیش از ۶۰ سال و دو اثر غیرداستانی دولت آبادی، به ایراد سخن پرداخت.

مریم حسینی، کارشناس ارشد آموزش، درباره دو اثر( یک اثر داستانی و یک غیر داستانی) از این نویسنده شهیر به نقد و تحلیل پرداخت.

حسین رهاد، کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی، آخرین رمان منتشر شده دولت آبادی، دودمان، را با نگاهی به ساختار اثر و بررسی زبان در آثار آقای نویسنده، مورد بررسی قرار داد.

شب محمود دولت آبادی در نیشابور

به همت انجمن کتاب سیمرغ

چاپ شده در نشریه آفتاب صبح نیشابور / چهارشنبه ۲۹ شهریور ۱۴۰۲ / شماره ۱۱۳

چه کسی می دانست ۸۳ سال قبل فرزندی از روستای دولت آبادِ سبزوار چشم به جهان می گشاید، روزی «آقای رمان ایران» می شود و جایزه «نشان شوالیه هنر و ادب فرانسه» را دریافت می کند؟! پسری که از همان بدو تولد، طعمِ تلخِ فقر و نداری را چشید و در ۱۹ سالگی برای کار به تهران مهاجرت و برای تهیه لقمه نانی کارگری کرد و سلمانی، کفاشی، حروفچینی و غیره را آموخت. خودش می گوید: «هنر را در کار آموختم نه از تئوری و نظریه های ادبی.»

به طور اتفاقی از همان جوانی با تئاتر آشنا و شیفتۀ آن شد. از آغاز دههٔ چهل در کلاس ‌های نمایش آناهیتا شرکت کرد و بازیگر نمایش شد و کم‌کم نوشتن را نیز آغاز کرد. او در دههٔ چهل در نمایشنامه‌های بهرام بیضایی و اکبر رادی ایفای نقش کرد. 

در سی سالگی با مهرآذر ازدواج کرد و ثمرۀ ازدواجش سه فرزند به نام های سیاوش، فرهاد و سارا شد.

اولین داستانش با عنوان «ته شب» در ۲۲ سالگی در مجلۀ آناهیتا چاپ شد. مهم ترین ویژگی های آثار دولت آبادی را: ۱) انعکاس زندگی مردم روستا (توجه به ادبیات اقلیمی) و ۲ ) توجه به روان شناسی شخصیت های داستان برمی شمارند، به همین دلیل او را از پیشروان ادبیات روستایی و کارگری می دانند.

محمود دولت آبادی می گوید نویسنده سیاسی و روشنفکر نیست: «من نویسنده هستم. نویسنده که حتما روشنفکر نیست» (این گفت و سخن ها / ص ۱۵۴)؛ و معتقد است در کشور به جای تشکیل حزب سیاسی باید انجمن های اجتماعی شکل بگیرد و وارد پروسه های اجتماعی شود.

محمود دولت آبادی دربارۀ دولت خاتمی می گوید بدون شک دولت خاتمی روان تر از دولت احمدی نژاد است. نظر تساهلی بیشتری داشتند و آزادی نسبی بیشتری وجود داشت (به خصوص در حوزه کتاب و مطبوعات)

او معتقد است: «من به آن ایده ای رای خواهم داد که بتواند از عهده ی چهار اصل مهم برآید: ۱) صلح با عزت ۲) آزادی بیان و ایمنی بعد  از آزادی بیان ۳) نان و کار ۴) سرانجام یافتن راه های صلح آمیز و برادرانه با اقوام ایرانی و زدودن برخوردهای خصمانه.»

او در مورد رمانِ پُرحاشیۀ خود پاسخ داد که رمانِ «کلنل» را در سال ۶۳ و ۱۳۶۲ نوشته است و تنها اثری است که بخش هایی از آن را به صورت کابوس در خواب دیده است.

روزی که این رمان را تمام کرد آن را به همسرش داد تا بخواند. همسرش از او پرسید چه زمانی آن را نوشته است. دولت آبادی پاسخ داد: «من وقت هایی می نویسم که خدا بیدار است و همه خواب اند. به هیچ عامل بیرونی احتیاج ندارم. به ذهنم احتیاج دارم و یکتای همیشه بیداری که خداست.»

دولت آبادی در مورد رمان «کلنل» می گوید بعد از چهل سال چاپ این کتاب دیگر نفعی برای من ندارد. حالا دیگر چاپ کلنل به نفع دولت است. حالا فرصت برای آنهاست تا دولت جمهوری اسلامی به دنیا بگوید جامعه ی ما از حد آزادی بیان برخوردار است (همان / ص ۱۳۳).

دولت آبادی در کتاب «این گفت و سخن ها» می نویسد: «من در نوشتن دنبال چیزی نبودم تا به آن برسم مگر خودِ نوشتن، و از نظر من نوشتن یک ضرورت بود و من این ضرورت را به انجام رساندم و هنوز هم در حال انجامش هستم. به یاد ندارم هرگز چیز خاصی در ازای نوشتن خواسته باشم به دست بیاورم مگر برای نوشتن و انتشار آن اگر ممکن بشود! البته آن چه در ابعاد اجتماعی – انسانی می خواسته ام در خلق آثارم عیان است و چیزی بیشتر از این برایم ارزش نداشت و ندارد، البته نان دسترنج خود را خوردن، بسیار گواراست.»

دولت آبادی معتقد است نویسندگی ذاتی است البته مرحله اول ذاتی است و مرحله دوم یادگیری و فراگیری. با منزوی کردن و منزوی شدن کسی نویسنده نمی شود، این مهم با کار کردن و حضور در اجتماع میسر است. او باور ندارد که ادبیات را بتوان مثل علم به کسی آموزش داد؛و می گوید: «در زندگی ادبی ام هیچ استادی نداشته ام. استادهای من، ادبیات کلاسیک و مترجم هایی بودند گه آثار بزرگان ادبیات را ترجمه کرده اند. (همان / ص ۱۹۲)

دولت آبادی دربارۀ جلال آل احمد معتقد است: نثر جلال هیچ کمکی به رمان نویسی نمی کند و آل احمد فاقد تخیل است؛ اما اگر کسی می خواهد نویسنده شود باید یکی از معلم های نثرنویسی اش، هوشنگ گلشیری باشد؛ ولی من نگفتم از تخیل گلشیری می توانید بهره مند بشوید.

به گزارش آفتاب صبح نیشابور، نشست «شب محمود دولت آبادی» همزمان با سالروز تولد دولت آبادی به همت انجمن کتاب سیمرغ، شامگاه سه شنبه ۱۰ مرداد ماه در موسسۀ نهال با حضور نویسندگان و علاقه مندان به آثار دولت آبادی برگزار شد. در این نشست مصطفی بیان، داستان نویس و رئیس انجمن داستان سیمرغ نیشابور دربارۀ دو کتاب «بیرونِ در» و «این گفت و سخن ها» ایراد سخن پرداخت و در ادامه، مریم حسینی، کارشناس ارشد آموزش و حسین رهاد، کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی به نقد و تحلیل سه کتاب «اسب ها، اسب ها از کنار یکدیگر»، «عبور از خود» و «دودمان» پرداختند.

شب محمود دولت آبادی در انجمن کتاب نیشابور

به همت انجمن کتاب نیشابور:

شب محمود دولت آبادی؛ همزمان با سالروز تولد نویسنده.

با نگاهی به آخرین آثار منتشر شدۀ محمود دولت آبادی

باحضور:

حسین رهاد؛ کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی

مریم حسینی؛ کارشناس ارشد آموزش

مصطفی بیان؛ داستان نویس

سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ / ساعت ۱۷

موسسه فرهنگی نهال / نیشابور، ۱۵ خرداد ۲۶